نخست باید دانست؛ بخت بستن بسیار اندک و نادر اتفاق می‌ افتد و به دلیل آزار و اذیت رسانی در حوزه زندگی دیگران حرام است.

از امام رضا(علیه السلام) درباره سحر و تأثیر آن پرسیده شد، آن حضرت فرمود: سحر حق است. چون گرفتار سحر شدی برای چاره، دست‌هایت را برابر صورتت بگیر و بخوان دعای: «باسم الله العظیم، باسم الله العظیم، رب العرش العظیم، الا ذهبت و انقرضت»[۱]؛ «به نام خداوند بزرگ، به نام خداوند بزرگ،  پروردگار عرش بزرگ این که از بین برود و محو شود».

 

از حضرت آیت‌الله العظمی بهجت(رحمت الله علیه) در باب ابطال سحر پرسیدند و ایشان جواب دادند: کسی که سحر شده، یا چشم خورده یا احتمال آن را می‌ دهد، این هفت دستور را عمل کند:

– هنگام اذان، در جایی که زندگی می‌‌کند، با صوت آشکار، اذان بگوید.

– پس از نماز صبح، پنجاه آیه از قرآن را به صوت آشکار تلاوت کند.

– دو سوره  «معوّذتین» (فلق و ناس) را بسیار بخواند.

– پیش از خواب، «چهار قل» (یعنی سوره‌های کافرون، توحید، فلق و ناس) را بخواند.

– همراه خود (مثلاً در جیبش) قرآن داشته باشد. البته در هنگام پاکی قرآن را همراه داشته و در مکان‌هایی که شأنیت قرآن را ندارد، مثل سرویس بهداشتی و… همراه نبرد و آیات قرآن با بدن در حالت غیرطاهر تماس مستقیم نداشته باشد.

– «آیه الکرسی» را فراوان بخواند و آن را نوشته، و در خانه نصب کند.

– حرز امام جواد(علیه السلام) را همراه داشته باشد [مثلاً در انگشتری] و با دادن صدقه به حول و قوه الهی اگر سحری صورت گرفته باشد ابطال می‌شود.

 

ولی نکته ای که بسیار مهم است و در دایره توحید و عالم ربوبی جای بسی خرسندی و آرامش خاطر است، این است که سحر و جادو در برابر قدرت لایزال الهی تاب مقاومت و تأثیرگذاری ندارد و در زندگی مؤمنان که اعتقادشان این است: «لامؤثر فی الوجود الا الله»؛ «در جهان جز خداوند تأثیرگذاری نیست» تأثیر زودگذر و نابرابر دارد،  پس تأثیر سحر بیشتر دامن گیر کسی می‌ شود که اعتماد و توکل حقیقی به خداوند ندارد. اما مؤمنان از شدت خردمندی و دانش فقط خدا را مؤثر در عالم وجود می‌ دانند و تمام تلاش خود را در زمینه اجرای احکام و وظایف بندگی خویش نموده و نتیجه همه امور را به خدا واگذار می‌‌نمایند و شعارشان «تَوَکَّلتُ عَلَی الحَی الَّذی لا یموت وَ اُفَوِّضُ اَمری اِلَی الله اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالعِباد» می‌‌باشد.

البته باید دانست که در مورد ازدواج و خواستگار باید منطقی برخورد کرد و به عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی و فراهم سازی شرایط آن بیشتر توجه کرد.

 

 

پی نوشت


[۱] – مکارم اخلاق ج۲، ص۲۸۶٫