یکی از پیآمدهای ظهور دین اسلام و نزول قرآن کریم به زبان عربی، خارج شدن این زبان از مهجوریت و محدودیت دوران جاهلی و تبدیل آن به زبان اول و رسمی جهان اسلام در عرصههای مختلف سیاسی، علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بود. بدیهی است که زبان عربی در دوران جاهلی به دلیل کاربرد صرفاً گفتاری، آن هم در یک محیط جغرافیایی نسبتاً محدود، نمیتوانست با همان توان محدود، چنین نقشی را در جهان اسلام ایفا نماید. بنابر این، بلافاصله پس از تثبیت و استقرار دین اسلام و شروع فتوحات بزرگ و همچنین شکلگیری نهاد خلافت و دیوانسالاری، مسلمانان ناچار شدند برای غنا بخشیدن به زبان و ادب عربی، از زبان و ادبیات و فرهنگ سایر ملل بهره گیرند. در این میان به دلایل متعدد تاریخی و ویژگیهای منحصر به فرد، زبان و ادبیات پارسی توانست جایگاه نخست را به دست آورد و در طول چند قرن اثرهای گسترده و قابل توجهی بر زبان مقدس مسلمانان بگذارد. این مقاله کوشیده است در یک بررسیِ به صورت عمده تاریخی، و با روشی وصفی ـ تحلیلی، پیشینه، زمینهها و مصادیق تأثیرات ایرانی بر ادب عربی و برخی پیآمدهای آن در قرون نخستین اسلامی را بکاود
اهل بیت > جستارهایی در تاریخ اسلام > بررسی تاریخی زمینهها و مصادیق تأثیر ادب ایرانی بر ادب عربی و پیآمدهای آن در قرون نخستین اسلامی
بررسی تاریخی زمینهها و مصادیق تأثیر ادب ایرانی بر ادب عربی و پیآمدهای آن در قرون نخستین اسلامی
مقاله ای از امیرحسین حاتمی و حسن الهیاری
پاسخ دهید