متاسفانه با رحلت پیامبر اکرم(ص) و غصب خلافت ،دو بدعت در اذان توسط خلفا شکل گرفت؛ یکی حذف «حی علی خیر العمل» در تمام اذان‌ها و دوم اضافه‌ کردن «الصلاه خیر من‌النوم» در اذان صبح!
۱ – 
حذف؛ حافظ علوی، یکی از عالمان مشهور غیر‌ شیعه نقل می‌کند که خاندان رسول خدا (ص) بر وجود «حی علی خیر‌العمل» در اذان اتفاق نظر دارند و اذان‌گویان در دوران خلافت ابوبکر نیز به همین شیوه اذان می‌گفتند؛ اما وقتی عمر، زمام خلافت را به دست گرفت، گفت: «گفتن حی علی خیرالعمل را ترک کنید تا مردم به بهانه این که نماز، بهترین عمل است، جهاد را ترک نکنند». او نخستین فردی بود که این فصل از اذان را ترک کرد!


۲ – 
اضافه؛ خلیفه دوم، در اذان صبح پس از «حی علی الفلاح» جمله «الصلاه خیر من النوم» را افزود که این افزوده را «تثویب» می‌نامند. به گفته مالک، پیشوای فرقه مالکیه، هنگامی که مؤذن، نزد عمر آمد تا فرا رسیدن وقت نماز صبح را به او اعلام کند، عمر خواب بود و او فریاد بر آورد: «الصلاه خیر من‌النوم». عمر، این جمله را پسندید و به او دستور داد تا از این پس، این عبارت را در اذان صبح قرار دهند. ابن‌حزم، دانشمند معروف سنی، ضمن نفی «الصلاه خیر من النوم»، مدعی است که این جمله، از سنت‌های رسول خدا (ص) نیست.


به هر حال در اینباره توجه به چند امر لازم است:


۱ – 
کسانی که به اذان دستبرد زدند و بانی کاستی و فزونی اجزای آن شدند، برای توجیه علمکرد خود، این گونه وانمود کردند که صورت اذان را «عبدالله بن زید» در خواب دید و آن را به رسول‌الله (ص) گزارش کرد و این شیوه اذان، به تأیید پیامبر (ص) رسید!
در سستی این ادعا، باید بر این نکته تأکید کرد که امور شرعی مهمی چون نماز و اذان، از وحی سرچشمه می‌گیرند. امام صادق(ع)، ضمن نقد این فکر سست، فرمود: «وحی بر پیامبر شما نازل می‌شود؛ حال گمان می‌برید که او اذان را از عبدالله بن زید ستانده است»!


۲ – «
حی علی خیرالعمل»، در دوران رسول‌الله (ص)، جزو اذان و اقامه بوده است و منابع شیعه و سنی، بر آن هم‌داستان هستند؛ اما متأسفانه به دلیل بروز بدعت‌هایی پس از رحلت پیامبر (ص)، این بخش از اذان حذف شد و اعتراض بسیاری از اصحاب را نیز به دنبال داشت.


الف) دانشمند سنی، معروف به سیاغی (متوفای ۱۲۲۱ ق) در کتاب «الروض النضیر» می‌نویسد: صحیح آن است که اذان با «حی علی خیرالعمل» تشریع شده است؛ گذشته بر این، همگان اتفاق نظر دارند که در روز خندق، این جمله، جزء اذان بوده است.


ب) متقی هندی، نویسنده کتاب «کنزل العمال»، چنین نقل می‌کند: بلال در اذان صبح، «حی علی خیر‌العمل» می‌گفت.


ج) مؤید بالله زیدی، در کتاب «شرح تجرید»، از این سخن رسول خدا (ص) یاد می‌کند که فرمود: «بهترین اعمال شما، نماز است» و آنگاه بلال را امر فرمود که در اذان، «حی علی خیرالعمل» بگوید».


د) حافظ علوی زیدی، در رساله خاص خود به نام «الأذان بحی علی خیر العمل»، از ابی‌محذوره، یکی از اصحاب رسول خدا (ص) نقل می‌کند که پیامبر به وی اذان را آموخت و یکی از فصول آن، «حی علی خیرالعمل» بود.
ه) امام باقر علیه‌السلام فرمود: «در اذان من و پدرانم، پیامبر و علی و حسن و حسین و علی بن الحسین علیهم‌السلام، «حی علی خیرالعمل»، وجود دارد».


و) اهل‌بیت رسول خدا (ص) و بسیاری از اصحاب و تابعین، پس از بدعت صورت گرفته، در اذان خود، «حی علی خیرالعمل» را قرائت می‌کردند. قاسم بن محمد، یکی از بزرگان فرقه زیدیه، چنین نقل می‌کند: «اتفاق است بر این که ابن عمر و حسن و حسین علیهما‌السلام و بلال و جماعتی از اصحاب، در اذان خود، «حی علی خیرالعمل» را می‌گفتند». محمد بن سیرین، درباره عبدالله بن عمر، فرزند خلیفه دوم، نقل کرده که او همواره در اذان خود، «حی علی خیرالعمل» می‌گفت.


ز) علاءالدین قوشچی، دانشمند بزرگ سنی مذهب (متوفای ۸۷۹ق)، از طبری نقل می‌کند که عمر چنین گفت: «سه چیز در زمان رسول خدا (ص) وجود داشته که من حرام‌کننده آنها و عقوبت کننده بر مرتکبان آنها هستم؛ متعه حج، متعه نساء و حی علی خیرالعمل در اذان». قوشچی پس از نقل این سخن، به عذر تراشی برای اقدام بدعت آمیز عمر دست می‌زند و آن را اجتهاد می‌شمارد! او می‌نویسد: چنین کاری از سوی عمر، سبب سرزنش او نمی‌شود؛ زیرا مخالفت یک مجتهد با دیگری در مسائل اجتهادیه، بدعت نیست!


ح) این ابی‌عمیر می‌گوید: از امام رضا (ع) درباره علت حذف «حی علی خیرالعمل» سؤال کردم و امام فرمود: علت ظاهری، به دلیل آن بود که مردم با توجه بسیار به نماز، جهاد را رها نکنند؛ اما علت باطنی آن، این است که بهترین عمل، ولایت است و کسی که امر به حذف «حی علی خیر‌العمل» نموده، قصدش دور کردن مردم از ولایت بوده است.


۳ – 
وجود «الصلاه خیر من النوم» در میان اذان صبح، ادعایی بی‌دلیل و بدعتی در کنار بدعت‌های دیگر بوده است و عالمان سنی نیز در اصل و شیوه «تثویب»، هم‌نظر نیستند و بین آنان، اختلافات زیادی است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:


الف) شافعی، تثویب را مکروه می‌داند و مدعی است که اگر مجاز بود، ابومحذوره بدان اشاره می‌کرد؛ زیرا او اذان‌گوی نبی اکرم(ص) بود و به تمام فصل‌های اذان اشاره کرده بود.


ب) ابوبکر رازی حنفی (متوفای ۳۷۰ ق)، «الصلاه خیر من النوم» را جزء اذان نمی‌داند.

 

 

 

مکنبع:پرسمان