- پسر پنج ساله دارم که وقتی به مسجد یا منزل اقوام میرویم دوست دارد بچّههای کوچک را اذیّت کند. مثلاً یک انگشت به لپ آنها میزند و یا اگر کسی دارد رد میشد یک دفعهای پای خود را جلوی پای آنها دراز میکند. ضمن اینکه پدر ایشان هم داخل منزل میخواهد شوخی کند از همین قبیل کارها استفاده میکند. به او تذکّر دادم که احتمالاً پسر من از شما الگو گرفته است، ولی توجّه نمیکنند. استاد لطف کنند راهنمایی کنند، ممنون میشوم.
- در حدّ انگشت به لپ زدن ما خیلی نباید حسّاس شویم، اشکالی ندارد. گاهی مواقع خود ما بزرگترها این طور هستیم. یک بچّهای را میبینیم و لپ او را میگیریم. ولی اگر حس میکنند که این در حدّ آزار رسانی است، آزار رسانی او نتیجه هم دارد. میبینید آن بچّه جیغ و داد میکند و میخواهد انتقام بگیرد، ولی پا جلوی بچّهها گرفتن خوب نیست. حالا چون فرمودند الگوی او پدر او است و پدر او هم یک چنین شوخیهایی میکنند، بله، ما اوّل باید الگو را درست کنیم که رفتارهای صحیح را انجام دهد. البتّه جناب آقای بهرامی این را هم بگویم. ما گاهی اوقات این خلأ را در فضاهای تربیتی و ارتباطی را داریم. روشهای شوخیهای صحیح را بلد نیستیم. مثلاً دیدید از بچّگی حالا خصوصاً این در پسر بچّهها هم بیشتر است. مثلاً صبح به مدرسه میآید و میبیند که دوست او ایستاده است، یواشکی به سر او میزند. بعد هم این واقعاً یک شوخی است یعنی به جای سلام و علیک او است. ما به اینها یاد ندادیم که وقتی میخواهید با همسال خود شوخی کنید چه شوخیهایی کنید که هم خود شما لذّت ببرید و هم طرف مقابل لذّت ببرد.
- یا ترساندن، مثلاً پشت دیوار قایم میشوند و یک دفعهای یک از پشت وارد میشود.
- نکتهی دوم این است که امکان دارد ارتباط ایشان هم با گروههای همسال خود کم است که وقتی وارد یک محیطی مثلاً مسجد یا مهمانی میشود. دایرهی ارتباط بچّهها با گروه همسال خود در سنّ پنج سالگی باید خیلی وسیعتر از این باشد. حالا یک موقعی عرض کردیم گاهی اوقات یک بچّهی پنج ساله تا روزی ۱۰ ساعت میتواند با گروه همسال خود ارتباط داشته باشد. اتّفاقاً وقتی ارتباط بچّهها زیاد باشد از این رفتارهای هیجانی هم کمتر استفاده میکنند. این بچّههایی که کمتر ارتباط دارند رفتارهای هیجانی، من جمله همین نکاتی را که فرمودند از خود نشان میدهند.
پاسخ دهید