گفته می شود: ضامیر آیه «الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون» جمع است؛ حال چگونه می توان مصداق این آیه را امام علی علیهالسلام دانست با وجود اینکه او مفرد است؟ این شبهه در حقیقت، قصد دارد که این فضیلت مولای متقیان را انکار کند و شأن نزول آن را از بین ببرد. بعون الله در این مختصر سعی داریم تا به این شبهه پاسخ دهیم.
۱- تداول استعمال ضمیر جمع برای مفرد
جـوابـش این است که عرب تعبیر جمع را برای مفرد نیز می آورد والبته این، به خاطر نکته ای است که اقتضای این معنی را دارد. شـاهـد بـر ایـن معنی، قول خدای تعالی در آیه مباهله است که لفظ «ابناء»، «نساء» و «انفس» بر علی، فاطمه و حسنین علیهم السلام اطلاق شده و این مطلب، اجماعی و مورد اتفاق همه است.
علت این اطلاق نوع استعمال آن است که متکلم از این نوع استعمال، هدفی دارد. هدف او این است که می خواهد به شخص مقصود خود احترام گذاشته و او را تعظیم کند. همان کاری که ما در زبان فارسی نیز انجامش می دهیم و گاهی مخاطب واحد خود را با ضمیر جمع خطاب می کنیم. نظائر این استعمالات قابل احصاء و جمع آوری نیست. بنابرین اطلاق لفظ جمع بر مفرد معمول است و خدشه ای در آن وارد نیست.
۲- حفظ امیرمؤمنان از بدخواهان
نـکته بسیار دقیق و لطیف آیه این است که ممکن است علت جمع آمدن ضمایرش به خاطر مردم باشد! آری جمع آمدن ضمایر این آیه برای عده زیادی از مردم، رحمت و مـرحمت است؛ زیرا بدگویان علی، دشمنان بنی هاشم و سائر منافقان و حسودان و کسانی کـه مـی خـواسـتند خود پیش بیفتند، طاقت دیدن آن را نداشتند که این واقعیت را با صیغه مفرد بـشـنـونـد؛ در ایـن صورت جایی برای مشتبه ساختن حقیقت و محلی برای به گمراهی انـداخـتـن، وجود نداشت. در این حال – به سبب مایوس شدن آنها از خواسته خود – ممکن بود وضـعی از ناحیه آنان به وجود آید که عواقب آن موجب وحشت بر اسلام شود، لذا به صیغه جمع آورده شـد.
بنابرین می توان گفت این کار برای پیشگیری از تحریف بود. سپس نصوص و تصریحات دیگری، پشت سر هم، با عبارات مختلف، در مقامات متعدد صادر گردید، تا امر ولایت را بین آنان تدریجا پخش نماید.
ایـن سیر، هـمـچـنان ادامه داشت تا اینکه خداوند در روز غدیر دین را کامل نمود ونعمت را تمام فرمود. ایـن روش پیامبر صلیاللهعلیهوآله در رساندن واقعیت امر ولایت، همان روش حکیمان در رساندن مطالبی است که ابراز آن برای مردم سخت می باشد.
اگـر ایـن آیه با عبارت مخصوص مفرد بود، هرگز حاضر به شنیدن آن نبودند. آنها انگشتان را در گوش می گذاشتند و سخت با کبر و غرور از آن روی می گرداندند. ایـن نکته که گفته شد، اختصاص به این آیه ندارد ؛ بلکه در تمام آیاتی که در قرآن حکیم، درباره فضائل علی و اهل بیت علیهالسلام آمده، جاری است.
۳- نصوص غیر قابل تأویل
هـیچگاه نمی توان نصوصی را که بر شما خواندیم و آنچه نخواندیم – همچون نص غدیر و نصوص وصیت -، تاویل نمود. خـصـوصا که این نصوص با اخبار متضافر و متناصر که خود به تنهائی از نصوص صریح کمتر نیستند.
در قرآن موارد متعددی وجود دارد که صیغه جمع بر مفرد دلالت دارد و این علل متفاوتی می تواند داشته باشد؛ از جمله: ۱-تعظیم و تفخیم،۲- تاکید بر معیارگرایی.
به عبارت دیگر اگر لفظ فرد باشد و مصداق واحد چندان روشن نمی کند که علت مساله وجود معیار یاد شده است، ولی به کار بردن صیغه جمع بر آن دلالت بیشتری دارد. بنابرین علت اختصاص حکم به یک فرد به خاطر شخص گرایی نیست؛ بلکه به خاطر انحصار وجود ملاک در او است. یعنی این حکم و ملاک تنها در یک نفر پیاده می شود. پس اگر کسی که بر اینها با دیده انصاف بنگرد، همین ها را ادله ای قاطع و برهانی ساطع و روشن بر حق می یابد.
آری درست است که استعمال لفظ جمع «الذین» در مفرد، به اصطلاح، خلاف ظاهر کلام است و بدون قرینه جایز نمی باشد؛ ولی به سبب قراین (شان نزول هایی که خود اهل سنت بیان کرده اند و روایاتی که از طریق شیعه رسیده است) می توان چنین چیزی را استعمال کرد. به جهت این که در خود ادبیات عرب مکرر دیده می شود که از مفرد به الفاظ جمع، تعبیر آورده می شود.
در قرآن نیز طبق همین شیوه استعمال فوق در آیات متعددی مشاهده می شود که اهل سنت، خودشان این گونه استعمال ها را پذیرفته اند. آن موارد به شرح ذیل است :
الف) کلمه نسائنا و انفسنا در آیه مباهله، بدون هیچ گونه شکی در وجود فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و علی علیهالسلام به کار رفته است.
ب) در همین آیه ۵۲ سوره مائده، گوینده این جمله «یقولون نخشی ان تصیبنا دائره» طبق بیان اهل سنت تنها شخص عبدالله ابی بوده است.
ج) همچنین در آیه اول سوره ممتحنه و آیه ۸ سوره منافقون و ۲۱۵ و ۲۷۴ سوره بقره، تعبیراتی دیده می شود که عموما به صورت جمع است؛ ولی طبق آنچه در شأن نزول آنها آمده، منظور یک فرد بوده است.
اما این که به چه علت در این مورد و امثال اینها استعمال فوق صورت می گیرد می توان به دو علت اشاره کرد:
۱- از نظر عرف این مطلب پذیرفته شده است که وقتی می خواهند حکمی را بیان کنند، آن را در شکل کلی عرضه می کنند. اگرچه مصداق آن به یک فرد، منحصر بوده باشد. خداوند هم در بیان حکم ولایت مطابق با این قاعده عمل کرده است.
۲- خداوند با این شیوه می خواهد نکته مهمی را هم بیان کند. نکته مهم ارزانی نمودن انواع کرامت های دینی _از جمله ولایت به بعضی از مؤمنین علی علیهالسلام_ در اثر تقدم و تفوقی است که ایشان در اخلاص و عمل بر دیگران پیدا نموده است[۱]. لذا، این آیه در مقام بیان اهمیت و موقعیت آن فرد و نقش مؤثری است که در این کار دارد تا عظمت وی برای همه روشن گردد.
[۱] . علامه طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۶، ص ۱۴
پاسخ دهید