این اشک نیست، آب زلال و مطهّر است
این چشم نیست، چشمه‌ای از حوض کوثر است
 
ظرفِ نزولِ رحمتِ پروردگار شد
چشمی که پای مجلس این روضه‌ها، تر است
 
چشمی که بیشتر به خودش، گریه دیده است
فردا کنار فاطمه یا آبروتر است
 
ما خشک می‌شویم، ولی بار می‌دهیم
دنیای گریه، مزرعه‌ی سبز محشر است
 
فرموده است حضرت صادق: هر آن کسی
گریانِ جدّ ما شده، با من برادر است
 
در حجّ و در عبادت و در سجده‌های شب
گریه کنِ حسین، شریک پیمبر است


ما را از این تلاطم دنیا، هراس نیست
تا کشتی نجات حسینی، شناور است
 
بر من لباس نوکری‌ام را کفن کنید
نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است

 

شاعر: علی اکبر لطیفیان