در این متن می خوانید:
      1.  
      2. منابع

سیره پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین بود که هرگاه مرده‌اى را مى‌دید فرمان دفن او را مى‌داد و در این جهت میان کافر و مسلمان فرقى نمى‌گذاشت; ولى در جنگ بدر چون شمار کشتگان دشمن فراوان و دفن یکایک آنان براى مسلمانان دشوار بود، پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود[۶۸] تا جنازه همه سران شرک را در چاهى کثیف و بدبو افکنند.[۶۹] تنها جنازه امیه‌بن‌خلف را چون فربه بود و در زره خود متورم و متلاشى شده بود در همانجا که افتاده بود دفن کردند.[۷۰] پیامبر(صلى الله علیه وآله)پیش از حرکت به سوى مدینه بر سر چاه آمد و یکایک آنان را به اسم خود و پدرانشان صدا زد و گفت: اى عتبه‌بن‌ربیعه، اى‌شیبه‌بن‌ربیعه، اى ابوجهل‌بن‌هشام، اى‌ابوالبخترى، اى عقبه‌بن‌ابى‌معیط، اى‌نضر‌بن‌حارث، اى نوفل‌بن‌خویلد، اى‌ربیعه‌بن‌اسود‌[۷۱] چه بد خویشاوندان و امّتى براى پیامبر خود بودید! تکذیبم کردید، درحالى‌که مردم مرا تصدیق کردند. از شهر بیرونم کردید، درحالى‌که دیگران پناهم دادند. به جنگ با من شتافتید، درحالى‌که مردم مرا یارى کردند.[۷۲] ما به آنچه خداوند به ما وعده داده بود رسیدیم و به حقّانیّت آن پى بردیم. آیا شما هم به‌آنچه خداوند به شما وعده داده بود رسیدید و به حقّانیّت آن پى‌بردید؟ عمربن‌خطاب پرسید: آیا با کسانى سخن مى‌گویید که مرده‌اند و صداى شما را نمى‌شنوند؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود: شما از آنها شنواتر نیستید[۷۳]; ولى آنها قادر به جوابگویى نیستند، آنگاه حسان‌بن‌ثابت به این مناسبت اشعارى سرود.[۷۴]
به گفته ابن‌اسحاق وقتى مسلمانان عتبه‌بن‌ربیعه را مى‌کشیدند تا وى را در چاه افکنند فرزندش ابوحذیفه حاضر بود. پیامبر(صلى الله علیه وآله) در چهره‌اش اندوهى یافت، به‌گونه‌اى که از شدّت ناراحتى تغییر کرده بود. به او فرمود: آیا براى پدرت غمگین هستى؟ وى عرض کرد: نه یا رسول اللّه! من در کفر پدرم و در جنگ با او تردیدى نداشتم، بلکه اندوهم از آن است که در او فضایلى سراغ داشتم که امیدوار بودم باعث هدایت او شود; امّا وقتى فرجام او را دیدم اندوهگین شدم. پیامبر(صلى الله علیه وآله)براى ابوحذیفه طلب خیر کرد.[۷۵]
مفسران آیه ۳۴ محمّد/۴۷ را در رابطه با اصحاب قلیب دانسته‌اند[۷۶]: «اِنَّ الَّذینَ کَفَروا وصَدّوا عَن سَبیلِ اللّهِ ثُمَّ ماتوا وهُم کُفّارٌ فَلَن یَغفِرَ اللّهُ لَهُم= کسانى که کافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند سپس در حال کفر از دنیا رفتند خدا هرگز آنان را نخواهد بخشید».

 

منابع

بحارالانوار; البدایه و النهایه; الجامع لاحکام القرآن، قرطبى; السیره‌الحلبیه; السیره‌النبویه، ابن‌هشام; صحیح‌البخارى; الکشاف; کشف الاسرار و عده الابرار; لسان‌العرب; مجمع‌البحرین; مسند احمد‌بن‌حنبل; المغازى.


پی نوشت ها

[۶۷]. لسان العرب، ج‌۱۱، ص‌۲۷۲; مجمع‌البحرین، ج‌۳، ص‌۵۳۹، «قلب».


[۶۸]. السیره الحلبیه، ج‌۲، ص‌۴۳۰‌ـ‌۴۳۱.
[۶۹]. مسند احمد، ج‌۴، ص‌۶۱۰; صحیح البخارى، ج‌۵، ص‌۱۱.
[۷۰]. المغازى، ج‌۱، ص‌۱۱۱; السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۶۳۸.
[۷۱]. مسند احمد، ج‌۴، ص‌۶۱۰; صحیح البخارى، ج‌۵، ص‌۱۱.
[۷۲]. بحار الانوار، ج‌۱۸، ص‌۱۸۸.
[۷۳]. مسند احمد، ج‌۴، ص‌۶۱۰; صحیح البخارى، ج‌۵، ص‌۱۱.
[۷۴]. السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۶۳۹; البدایه و النهایه، ج‌۳، ص‌۲۳۱.
[۷۵]. السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۶۴۰; البدایه و النهایه، ج‌۳، ص‌۲۹.
[۷۶]. الکشاف، ج‌۴، ص‌۳۲۹; کشف‌الاسرار، ج‌۹، ص‌۱۹۶; تفسیر قرطبى، ج‌۱۶، ص‌۱۶۸.