در گفتار و رفتار پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اهمیت به علم چگونه بوده است؟ آیا تنها به علوم دینی تأکید شده یا علوم دیگر را نیز شامل می شود؟
از نظر آموزه های دینی و روایی به خصوص در نگاه شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) علم دارای قداست و احترام ذاتی است. در سخنان ایشان تکریم عالم هم شأن تکریم خدا به حساب آمده است. و برتری عالم بر عابد را مانند برتری شب ماه چهارده بر دیگر شب ها بر شمرده اند.[۱] ازاین رو پیامبر هنگام ورود به مسجد وقتی دید گروهی به عبادت و دسته ای دیگر به مذاکره علمی مشغولند فرمود هر دو گروه بر خیر و سعادتند، اما خود به میان مباحثه کنندگان علمی رفت و در توجیه این عمل خود فرمود: آن گروه خدا را می خوانند اما چون این گروه در حال تعلیم و تعلم اند افضل اند و فرمودند: «بالتعلیم ارسلت»؛[۲] «من برای یاد دادن به پیامبری مبعوث شده ام».
یا آن که در جای دیگر فرمودند:
«برتری عالم بر عابد هفتاد مرتبه و درجه است»[۳]
«آنان نزدیک ترین گروه به انبیای الهی اند»[۴]
به نظر می رسد تحلیل کوتاه این بیان و نگاه رسول خدا از این قرار است که محوری ترین امور در اهداف نبوت، علم آموزی است زیرا علم و معرفت به عبادت آگاهانه و تقرب الهی منجر خواهد شد؛ شاید از این جهت است که گفته شده برترین عمل در شب های قدر که هنگامه نزول فرشتگان و تقدیر امور بندگان است و از هزار ماه بهتر است، گفت وگو و مطالعه علمی است.
از دیگر موارد، تأکیدات پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بر جنبه های عام و فراگیرانه علم است.
در حدیث معروف پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) علم بر هر مرد و زنی واجب دانسته شده»[۵] و هرگونه تبعیض در علم آموزی را مردود می داند.[۶] و از نظر زمانی حضرت فرموده اند:
«از گهواره تا گور باید در پی دانش اندوزی و علم آموزی بود و در هیچ دمی از لحظات نباید در این باره دریغ کرد»[۷]
و از نظر مکانی فرمودند:
«حتی اگر در کشور چین باشد به دنبال علم جویی باشید»[۸]
همچنین محدودیت معلم نیز از نگاه اسلام منتفی است، از آن رو که علم را باید آموخت حتی اگر شخص آموزنده منافق و یا بی دین باشد.[۹] بر این اساس است که مسلمانان می توانند داد و ستد علمی با دیگر ملل غیراسلامی داشته باشند و از تجربیات و معلومات آن ها به شرط عدم انفعال دینی و فرهنگی استفاده نمایند.
استاد مطهری از دو قید آخر استفاده می کند که مراد از علم آموزی صرف علوم دینی نیست. ایشان معتقد است: آنجا که می فرماید:
«حکمت گمشده مؤمن است پس آن را به چنگ آورید اگرچه بخواهید از دست مشرکان بگیرید» معنی ندارد که خصوص علوم دینی باشد. مشرک را با علوم دین چه کار؟ در جمله «اطلبوا العلم ولو بالصین»؛ چین به عنوان دورترین نقطه و یا به اعتبار این که در آن ایام یکی از مراکز علم و صنعت جهان بوده یاد شده. قدر مسلم این است که چین نه در آن زمان و نه در زمان های دیگر مرکز علوم دینی نبوده است»[۱۰]
در مجموع ارزشمندی علم به گونه ای است که از جهات و ابعاد گوناگون مورد تأکید و سفارش پیامبر مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) است. زیرا از نظر ایشان ملاک ارزش گذاری انسان ها جهل و علم آن هاست.
آن حضرت در این باره فرمودند:
«با ارزش ترین انسان ها دانشمندترین آن ها و کم ارزش ترین مردم نادان ترین آن هاست».[۱۱]
نتیجه آن که در آموزه های دینی علم همیشه ارزشمند بوده و مطلوبیت ذاتی دارد و دانستن، یک کمال است و ملاک ارزش گذاری آن، حرکت آن به سمت انسان شناسی و خداشناسی است، ازاین رو به طور طبیعی هدف مطلوب وسیله مطلوب و متناسب با خویش را می طلبد.
پی نوشت ها
[۱] – بحار الانوار، ج۱، ص۱۹٫
[۲] – همان، ص۲۰۶٫
[۳] – شهید ثانی، منیه المرید، ص۲۳٫
[۴] – شهید ثانی، منیه المرید، ص۲۳٫
[۵] – کلینی، اصول کافی، ج۱، کتاب فضل العلم، باب۱، حدیث ۱٫
[۶] – محمدی ری شهری، علم وحکمت در قرآن و حدیث، ص ۳۷۴٫
[۷] – نهج الفصاحه، حدیث ۳۲۸، ص۵۱٫
[۸] – بحار الانوار، ج۱، ص۱۸۰٫
[۹] – همان، ج۲، ص۹۹٫
[۱۰] – مطهری، بیست گفتار ص ۲۵۸٫
[۱۱] – محمدی ری شهری، علم و حکمت در قرآن و حدیث، ص ۳۲٫
پاسخ دهید