میگن خدا هیچوقت برای بنده اش بد نمیخواد پس بالاخره اتفاق بدی که برای یه نفر می افته از خداست یا تقصیر خودش؟ (با توجه به این که میگن خدا سختی ها را برای کسانی قرار میده که دوستشون داره)
۱ – خلط فرموده اید بین بد و سخت. مگر هر سختی، بد هم هست؟ یا مگر هر خوشی، خوب هم هست؟ بد یعنی آنچه که سعادت حقیقی و ابدی انسان را تهدید می کند؛ و خوب یعنی آنچه که در مسیر سعادت ابدی انسان است. لذا چه بسیار امور که از نظر مردم بد هستند ولی در حقیقت خوب و مفید می باشند؛ و چه بسیار امور که از نظر مردم خوب تلقی می شوند ولی از نظر افراد حقیقت بین، بد هستند. لذا ببینید وقایع را با کدام خط کش اندازه گیری می کنید؟ با خط کش خدا یا با خط کش نفس امّاره و ابلیس؟!
خداوند متعال می فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فی أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسیرٌ . لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لایُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ»؛[۱]
«هیچ مصیبتی در زمین و نه در خود شما روی نمی دهد مگر این که همه ی آنها قبل از آن که زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است؛ و این امر برای خدا آسان است. این به خاطر آن است که برای آنچه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد».
و این یعنی امتحان الهی. این یعنی این که در دنیا هیچ حادثه ای خوب یا بد نیست؛ بلکه هر حادثه ای فقط و فقط سوال امتحانی است؛ و خوب و بد، وصف حوادث نیستند بلکه وصف عکس العمل های ما هستند در مقابل آن حوادث. به عبارت دیگر، حوادث سؤال امتحانی اند و خوب و بد ندارند؛ بلی این سوالات، برخی آسانند و برخی دشوار؛ برخی ساده اند و برخی پیچیده؛ امّا خوب و بد ندارند. این جواب ماست که یا خوب (درست و مطابق شریعت) است یا بد (نادرست و خلاف شریعت). لذا چه بسا یک حادثه برای دو نفر واقع شود و برای یکی خوب باشد ولی برای دیگری بد. چرا که اوّلی طبق شریعت با آن حادثه برخورد می کند ولی دومی خلاف شریعت با آن مواجه می شود.
۲ – اقسام سختی ها
در یک تقسیم بندی، سختی ها متناسب با افراد، چهارگونه اند:
برای ظالم، تنبیه هستند؛ برای مؤمن امتحان خاصّ می باشند؛ برای انبیاء درجه اند؛ و برای اولیاء کرامت.
«إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَهٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَه»؛[۲] «بلا و گرفتاری برای ستمگر ادب است، و برای مؤمن امتحان، و برای پیامبران درجه و برای اولیاء کرامت می باشد».
یعنی خداوند متعال با مصائب و بلایا ستمگران را مجازات می کند تا شاید ادب شوند و از ظلم خود باز گردند. مؤمنان را گرفتار بلایا می کند تا امتحانشان نماید؛ و امتحان نیز برای شکوفا ساختن استعدادهای الهی است. امّا انبیاء که ظلمی ندارند و استعدادات الهی آنها نیز شکوفاست، به سبب بلایا، اوصاف کمال موجودشان قویتر و شدیدتر می گردد؛ لذا بلا برای آن بزرگواران موجب ارتقاء درجه است. بر همین اساس بود که خداوند متعال حضرت ابراهیم را در انواع سختی »وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ»؛[۳] «و (به خاطر آورید) هنگامی را که خداوند، ابراهیم را با امور گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده ی این آزمایش ها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من نیز» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمی رسد».
امّا برای اولیاء الهی، بلا و گرفتاری نشان بزرگواری آنهاست؛ یعنی موجب می شود که بزرگواری آنها ظهور خارجی یابد و مردم، بزرگواری و عظمت روحی آنها را در بلایا مشاهده نمایند؛ یا گرفتاری در بلایای عظیم نشان می دهد که آنها مورد توجّه خاصّ خدا هستند؛ چرا که در پیشگاه خداوند متعال هر که مقرّب تر است، جام بلا بیشترش می دهند.
«إِذَا أَحَبَّ عَبْداً غَتَّهُ بِالْبَلَاءِ غَتّاً وَ إِنَّا وَ إِیَّاکُمْ یَا سَدِیرُ لَنُصْبِحُ بِهِ وَ نُمْسِی»؛[۴] «چون خدا بنده ای را دوست بدارد او را به یکباره در بلا فرو برد. و ای سدیر! ما و شماها با بلا صبح و شب می کنیم».
البته دقّت شود که این گونه مصائب از سنخ نتایج عملکرد بد شخص نیستند.
پس باید توجه داشت که هر مشکل و نارحتی که در دنیا عارض انسان می شود، چه خود باعث آن باشد و چه خود نقشی در آن نداشته باشد، در هر حال امتحان الهی است، و عکس العمل صحیح انسان را می طلبد و عکس العمل صحیح را دین (عقل و نقل) مشخص می کند. لذا در مواجهه با هر مشکل و درد و رنج و ناراحتی بلافاصله باید دید وظیفه ی دینی ما در مقابل آن چیست؟ اگر کسی توانست وظیفه ی خود را به درستی بداند و به آن عمل کند یقیناً از اجر الهی و رشد روحی برخوردار خواهد شد و خود را برای ابدیّت خواهد ساخت؛ در غیر این صورت، دنیای خود را خراب و آخرتش را خراب »یَا أَشْعَثُ إِنْ تَحْزَنْ عَلَی ابْنِکَ فَقَدِ اسْتَحَقَّتْ مِنْکَ ذَلِکَ الرَّحِمُ وَ إِنْ تَصْبِرْ فَفِی اللَّهِ مِنْ کُلِّ مُصِیبَهٍ خَلَفٌ یَا أَشْعَثُ إِنْ صَبَرْتَ جَرَی عَلَیْکَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَی عَلَیْکَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ یَا أَشْعَثُ ابْنُکَ سَرَّکَ وَ هُوَ بَلَاءٌ وَ فِتْنَهٌ وَ حَزَنَکَ وَ هُوَ ثَوَابٌ وَ رَحْمَهٌ»؛[۵] «ای اشعث! اگر برای پسرت اندوهناکی، به خاطر پیوند خویشاوندی سزاواری که اندوهناک باشی، امّا اگر شکیبا باشی هر مصیبتی را نزد خدا پاداشی است. ای اشعث! اگر شکیبا باشی تقدیر الهی بر تو جاری می شود و تو پاداش داده خواهی شد و اگر بی تابی کنی باز تقدیر الهی بر تو جاری می شود و تو گناهکاری. ای اشعث! پسرت تو را شاد می ساخت و برای تو گرفتاری و آزمایش بود، و مرگ او تو را اندوهگین کرد در حالی که برای تو پاداش و رحمت است»
فصل چهارم – کار و ازدواج و «قسمت»
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:علیرضا حیدرزاده/پرسش وپاسخ دانشجویی
[۱] – حدید (۵۷)، آیات ۲۲ و ۲۳ .
[۲] – بحار الأنوار، ج ۶۴، ص۲۳۵٫
[۳] – بقره (۲)، آیه ۱۲۴٫
[۴] – بحار الأنوار، ج ۶۴، ص۲۰۸٫
[۵] – نهج البلاغه، حکمت ۲۹۱٫
پاسخ دهید