در این باره باید دانست، در مراحل اولیه، امام‌شناسی بدون‌ خداشناسی معنا ندارد؛ یعنی انسان باید خداوند یکتا را بشناسد و به او ایمان بیاورد تا بتواند امامت را بشناسد و به آن ایمان بیاورد. تصدیق نبوت و امامت، فرع بر ایمان به خداوند است؛ چون پیامبر و امام جانشینان خداوند بر روی زمین هستند: لذا در دعایی که امام صادق(علیه السلام) برای عصر غیبت امام زمان عج تعلیم داده‌اند چنین آمده است:

«خدایا خودت را به من بشناسان که اگر تو خودت را به من نشناسانی من پیامبرت را نمی‌شناسم. خدایا رسولت را به من بشناسان که اگر تو رسولت را به من نشناسانی من حجتت را نمی‌شناسم. خدایا حجتت را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی از دینم گمراه می‌شوم.»

در این دعای زیبا بیان شده است که از خداشناسی به پیامبرشناسی و از پیامبرشناسی به امام‌شناسی می‌رسیم و این‌ها بر هم مترتب هستند. پس این مطلب درست است که از خداشناسی به امام‌شناسی می‌رسیم.

 

از سوی دیگر امام بنده برگزیده خداست که به خواست خدا به بالاترین مراتب توحید بار یافته است، و واسطه‌ای است میان خلق و خالق و آسمان و زمین که بندگان را هم در بعد نظری و هم در بعد عملی به خدا نزدیک می‌کند، ازاین‌رو پس از حصول نخستین مراحل شناخت خدا و نخستین مراحل شناخت امام، می‌توان به کمک امام مراتب توحید را پیمود و در درجات توحید به پیش رفت. پس درست است که بگوییم: از امام‌شناسی به خداشناسی می‌رسیم.

در حقیقت خداشناسی و امام‌شناسی رابطه متقابل دارند؛ همچون ایمان و عمل صالح که تأثیر متقابل در یکدیگر دارند؛ ایمان انسان را بر انجام عمل صالح برمی‌انگیزد و انجام‌ دادن عمل صالح سبب افزایش ایمان می‌شود. در نتیجه از یک‌سو کسی که خدا را نشناخته باشد نمی‌تواند امام را هم بشناسد؛ چون امامت فرع بر نبوت و نبوت فرع بر توحید است و از سوی دیگر توسط امام و شرح و توضیح سخنان ایشان می توان به شناخت و معرفت بیشتر نسبت به خداوند دست یافت.

 

در زیارت جامعه هم آمده است:

«من اراد الله بدء بکم و من وحده قبل عنکم و من قصده توجه بکم»؛ «کسی که خدا را بخواهد به شما آغاز می‌کند» یعنی کسی که به وجود خدا ایمان پیدا کرد و می‌خواهد این معرفت را ارتقا بخشد و این راه را طی کند، از شما شروع می‌کند، زیرا از ظرف وجودی امام جز عطر توحید بیرون نمی‌تراود و از زبان و دست و دل او جز توحید نمی‌جوشد، لذا موحدان واقعی از امام می‌پذیرند و آنان را الگوی خود می‌دانند.

«و من قصده توجه بکم» یعنی کسی که خدا را مقصد و هدف خود قرار داده است به سوی شما توجه می‌کند زیرا ائمه(علیهم السلام) بزرگ‌ترین آیات (نشانه‌های) الهی هستند و این نشانه‌ها انسان را به مقصدی جز توحید نمی‌رسانند؛

گر در سرت هوای وصال است حافظا             باید که خاک درگه اهل هنر شوی

 

بنابر آنچه گفته شد؛ گاهی شناخت اجمالی است و گاهی شناخت تفصیلی است و به طور معمول شناخت تفصیلی خدا از طریق پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان(علیهم السلام) و احادیث و بیان سخنان آنان انجام می پذیرد.