سیّد محمّد طاهر هاشمی شافعی (۱۴۱۲ هـ. ق)
وی تحت عنوان فضایل و مناقب حضرت امام علی بن موسی الرضا سلام الله تعالی علیه، صفحات زیادی از کتاب خود را به نقل فضایل و کرامات وی و سخنان تابعین و علمای اهل سنّت در مورد آن حضرت اختصاص میدهد[۱].
محمّد امین ضنّاوی
علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین الملقّب بالرضا ثامن الأئمّه الاثنا عشر عند الإمامیّه و مِنْ أجلّاء ساده أهل البیت و فُضَلائهم…[۲]؛
علی ملقب به رضا هشتمین امام از امامان دوازدهگانه نزد امامیه و از بزرگان و عالمان اهل بیت است…
احمد زکی صفوت شافعی
وی نیز با تجیل از امام رضا (ع) و ذکر نسب شریف آن حضرت، جریان ولایتعهدی آن حضرت را نقل میکند[۳].
دکتر عبد السلام تَرْمانینی
هو علی بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمّد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن أبیطالب، أبو الحسن المُلقّب بالرضا، ثامن الأئمّه الاثنا عشریه عند الإمامیّه، وُلِدَ بالمدینه و کان من أجِلاّء الساده أهل البیت و فُضَلائهم…[۴]؛
علی بن موسی ابو الحسن ملقب به رضا، بنا به عقیدهی شیعه امامیه هشتمین پیشوای آنان است. در مدینه به دنیا آمده و از برجستگان اهل بیت و دانشوران آنان به شمار میآید.
هادی حمّو مصری شافعی
فالإمام الرضا کان فی أزهى عصور الحضاره الإسلامیه فقد عاصر المأمون حقبه، و کان له فی مجالسه العلمیه و نشاطه الفکری نصیب عظیم، و کان المأمون یَخُصُّه بِعَقْد المناظرات و یَجْمَع له العلماء و الفقهاء و المتکلمین مِنْ جمیع الأدیان فیسألونه و یجیب الواحد تلو الآخر حتى لا یبدی أحد منهم إلّا الاعتراف له بالفضْل و یُقِرُّ على نفسه بالقصور أمامَه. و قد جمع له عیسى الیقطینی کتابا فیه ۱۸ مسأله و أجوبتها لکن هذا الکتاب قد فَقَد مع ألوف الکتب التی خَسِرَتْها المکتبه العربیه الإسلامیه… ولدی الشیعه الآن أثرٌ أنیق التعبیر، شیق الأسلوب یَدْعونه صحیفه الرضا…[۵]؛
دوران امام رضا (ع) در یکی از درخشانترین دوران تمدن اسلامی میزیست و با مأمون در برههای از زمان معاصر بود. امام در مجلس علمی و مناظراتی که مأمون برگزار میکرد سهم به سزایی داشت به گونهای که مأمون جلسات را برگزار و علما و فقها و متکلمین را از تمام ادیان و مذاهب در این جلسه حاضر میکرد و از امام میپرسیدند و آن حضرت به تمام آنها به گونهای پاسخ میداد که تمام دانشمندان، به دانش و برتری امام اعتراف و به جهل خود در برابر وی اقرار میکردند. عیسی یقطینی این مناظرات را در کتابی حاوی هجده مسئله با پاسخ آنها نگاشته که این کتاب هم اکنون همراه با هزاران کتاب دیگر مفقود شده که موجب زیان فراوان کتابخانهی عربی اسلامی است. امروزه نزد شیعه کتابی ژرف با سبکی استوار وجود دارد که آن را صحیفهی رضا میخوانند.
باقر امین وَرد شافعی
علی بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق أبو الحسن الملَقّب بالرضا ثامن الأئمّه الاثنا عشر عند الإمامیّه و مِنْ أجلّاء الساده أهل البیت و فُضَلائهم…[۶]؛
علی بن موسی ملقب به رضا و بر اساس عقیدهی شیعه هشتمین تن از پیشوایان دوازدهگانهی آنان است. او از بزرگواران و فضلای اهل بیت است…
وی در ادامه به رسالهی طب امام رضا (ع) اشاره میکند و درباره آن به تفصیل سخن میگوید.
دکتر خلدون اَحدَب حنبلی
وی بعد از نقل کلام ابن حجر عسقلانی شافعی که تعبیر «صدوق» را در مورد امام (ع) دارد در مورد پدر واجداد امام (ع) نیز میگوید:
و آبائه کلُّهم ثقاتٌ من أهل الصَلاح و الفَضْل و العِلْم[۷]؛
پدر و اجداد امام رضا (ع) همگی مورد اطمینان بوده و از اهل صلاح و فضل و دانش به شمار میآیند.
دکتر عبد الحلیم محمود شافعی و محمود بن شریف شافعی
دربارهی شخصیت امام میگویند:
أجَلّه المأمون و عَهَد إلیه الخلافه مِنْ بَعْده و مات قبْله… وُلِدَ فی المدینه سنه ۱۴۸ هـ. ق. و مات بطوس سنه ۲۰۳ هـ. ق. له کرامات کثیره[۸]؛
مأمون به وی احترام زیادی قائل بود و او را ولیعهد خود قرار داد. آن حضرت قبل از مأمون رحلت نمود… در سال ۱۴۸ در مدینه به دنیا آمد و در سال ۲۰۳ در طوس از دنیا رفت…
وی بعد کرامات آن حضرت را نقل میکند.
دکتر کامل مصطفی شیبی
و کان الرضا مشتغلاً بالعلم کجدّه و أبیه حتّی روی عبدالله بن جعفر الحِمیْری أنّه أجاب علی خمسه عشر ألف مسأله و کان ذلک قبل أنْ یجمع الناس علی فضله… و کان صاحب کرامات وفراسه… و کان یمثّل فی علمه جدّه جعفراً الصادق و کانت له آراء فی الإمامه و انتقالها و علامتها. و للرضا صحیفه تضمّ مجموعه من الأحادیث یرویها عن آبائه عن النبیّ و یشترک فی سندها القُشَیْری…[۹]؛
رضا چون جد و پدرش با علم سر و کار داشت به گونهای که عبدالله بن جعفر حمیری روایت کرده است که او به پانزده هزار مسئله پاسخ گفته و این ماجرا قبل از اتفاق مردم بر برتری علمی او بوده است… اهل کرامت و فراست و روشنبینی بود… در علم نمونهی جدش جعفر صادق بود و نظریاتی در باب امامت و انتقال و علامت آن داشت برای رضا صحیفهای است که مجموعهای از احادیث را، که از پدرانش از پیامبر روایت میکند، در خود دارد و در سند تمام آن روایات قشیری هست.
دو پرسش بیپاسخ
پرسش نخست: آنگونه که از سخنان اهل سنّت به دست میآید امام رضا (ع) مقام علمی، معنوی، عرفانی و اجتماعی بسیار برجستهای داشته به گونهای که تنها دربارهی مقام علمی آن حضرت گفتهاند:
«ثقه یفتی بمسجد رسول اللَّه و هو ابن نیّف و عشرین سنه»، «و کان من العلم والدین بمکان کان یفتی فی مسجد رسول الله و هو ابن نیّف و عشرین سنه»، «ما سُئل الرضا عن شیء إلّا عَلِمَه»، «مِنْ ساداه أهل البیت و عُقَلائهم و جِلّه الهاشمییّن و نُبَلائهم یَجبُ أنْ یَعْتبر حدیثه إذا روی عنه.»، «روی عنه مِنْ أئمّه الحدیث»، «کان من أعیان أهل بیته عِلْماً و فضْلاً»، «کان من أهل العِلْم و الفضل من شرف النَسَب»، «علی بن موسی الرضا مِن أئمّه الأمصار و تابع التابعین»، «کان من مجددّین المذهب»، «کان أعلم الناس»، «مکین فی العِلْم»، «کان من العِلْم والدین و السؤدد بمکان»، «أحدٌ الأعلام هو الإمام»، «کبیر الشأن له عِلْم و بیان و وَقَعٌ فی النفوس»، «أفتی و هو شابٌ فی أیّام مالک»، «کان إماماً عالماً»، «أحدُ أکابر الأئمّه و مصابیح الأمّه مِنْ أهل بیت النبوّه و معادن العلم و العرفان»، «کان علی جانب عظیم مِن العِلْم و الورع.»
تمام این نقل قولها بیان میدارند که آن حضرت عالمی بود که در بیست و چند سالگی در مسجد النبی فتوا میداد، از بزرگان اهل بیت (ع) بود و پیشوایان حدیث از او روایت نقل میکردهاند. وی را چراغ امت و معدن علم و عرفان دانستهاند.
با این ویژگیها، جای این پرسش است که چرا با این مقام علمی امام رضا (ع) و از طرف دیگر معاصر بودن نویسندگان صحاح با دورهی امام رضا (ع)، حتّی یک روایت از او در زمینهی فقه یا تفسیر و … در کتب صحاح اهل سنّت یافت نمیشود؟![۱۰] و اگر روایتی نیز در مسند یا سننی یافت شود، آن را بیدلیل تضعیف میکنند.
دومین پرسش: اگر با نگاه دیگر به دوران امام رضا (ع) بنگریم مییابیم که در آن دوران، بزرگان و علمایی از اهل سنّت میزیستند که هر کدام در منطقهی خود از علمای برجستهی عامّه به شمار میآمدند؛ مانند مالک بن انس (۱۹۰ هـ. ق.)[۱۱]، ابوبکر بن عیایش (۱۹۳ هـ. ق.). سیبوَیْه نحوی (۱۹۴ هـ. ق.)، ابو یعقوب یوسف بن أسباط (۱۹۵ هـ. ق.)، وَکیع بن جرّاح (۱۹۷ هـ. ق.)، سُفیان بن عُیْینه (۱۹۸ هـ. ق.)، عبد الرحمن بن مهدی (۱۹۴ هـ. ق.)، یحیی بن سعید قطّان (۱۹۸ هـ. ق.)، محمّد بن ادریس شافعی (۲۰۴ هـ. ق.)، ابو داود طیالسی (۲۰۴ هـ. ق.) و دهها راوی و محدث و فقیه بنام که در دوران خویش از جایگاهی علمی برخوردار بودند. با تکیه بر این نگاه خاص به دوران امام رضا (ع) و سخن ذهبی شافعی در مورد مقام امام رضا (ع) که: «أفتی و هو شابٌ فی أیّام مالک بن انس» و یا «علیّ بن موسی الرضا من أئمّه الأمصار…» و بیان سایر ویژگیها دربارهی عظمت آن حضرت، چنانچه گذشت، این پرسش مطرح میشود که چرا هیچ یک از آنها حتّی یک روایت از آن حضرت نقل و یا یک پرسش فقهی نکرده و اساساً هیچ ارتباطی با آن بزرگوار نداشتهاند. بنابراین، سخنان اهل سنّت دربارهی شخصیّت والای امام رضا (ع)، که در این دفتر مرور شد، و مواضع علمای اهل سنّت آن دوران در برابر امام رضا(ع) چه معنا و مفهومی دارد؟ چرا این دوگانگی بین مواضع علمای دوران امام رضا (ع) و بعد از آن دوران وجود دارد؟
منبع: کتاب امام رضا علیه السلام به روایت اهل سنت – محمدمحسن طبسی
[۱]– مناقب اهل بیت از دیدگاه اهل سنّت، ص ۲۰۲ – ۲۳۳٫
[۲]– پاورقی کتاب البلدان، ص ۹۳٫
[۳]– جَمْهره رسائل العرب فی العصور العربیه الزاهره، ج ۳، ص ۴۰۵٫
[۴]– أحداث التاریخ الاسلامی بترتیب السنین، ج ۲، ص ۱۱۶۹٫
[۵]– أضواء علی الشیعه، ص ۱۳۴٫
[۶]– معجم العلماء العرب، ج ۱، ص ۱۵۳٫
[۷]– زوائد تاریخ بغداد علی الکتب السته، ج ۷، ص ۴۴۰٫
[۸]– الرساله القشریه، ج ۱، ص ۶۵ – ۶۶٫
[۹]– الصله بین التصوّف و التشیّع، ج ۱، ص ۲۳۶ – ۲۳۸٫
[۱۰]– آری، تنها ابن ماجه یک روایت از آن حضرت نقل کرده است که این روایت با بیمهری هر چه تمامتر مواجه شده و برخی به خاطر گرایشهای شیعی راوی این حدیث (ابا صلت) روایت را ساختگی دانستهاند! با اینکه بزرگان اهل سنّت وی را توثیق کردهاند و او را از اهل سنّت دانستهاند… جهت آشنایی با تفصیل این بحث ر . ک: دفتر سوم «روایت»، ص ۱۷۳٫
[۱۱]– در تاریخ دقیق مالک بن انس بین مورخین اختلاف وجود دارد. ر . ک: سیر أعلام النبلاء، ج ۸، ص ۱۳۰٫
پاسخ دهید