طالبانیسم به عنوان یک جریان سیاسی، واکنشی بود به ناکار آمدی و بی اعتباری گفتمان دولت جهادی. ناکامی جهادگران در بنیاد گذاری نظم سیاسی فراگیر و مقبول، جامعه ی افغانستان را با آنارشی و نابسامانی روبه رو ساخت. فساد اداری، نا امنی عمومی و نبود نظم و قانون، شرایط اجتماعی مناسبی را برای پیدایش جریان سوم ایجاد کرد. جریان سوم که پس از آن با عنوان طالبان قدرت سیاسی را به دست گرفت، با تأکید بر نشانه ی مهم امنیت و قانون و با استناد به دال مرکزی اسلام و شریعت، به زودی در جایگاه گفتمان مسلط نشست. بنا بر این، طالبانیسم نظم جدیدی بود در میان بی نظمی حاکم بر جامعه ی افغانستان. کار گزاران گفتمان طالبانیسم طلبه های مدرسه های دینی و سنتی بودند که در تصور جمعی جامعه ی افغانستان حافظان دین و مومنان واقعی تلقی می شدند. از نظر فکری طالبانیسم به دوره جهاد افغانستان باز می گردد، ولی به عنوان گفتمان مسلط زمانی وارد فضای سیاسی جامعه گردید که گفتمان جهادی با بی اعتباری رو به رو شده بود. چهره دینی و سنتی طالبان از سویی و شعار استقرار امنیت از سوی دیگر در نهایت زمینه های هژمون شدن طالبانیسم را فراهم ساخت. در این قسمت ابتدا تبار شناسی گفتمان طالبانیسم به بحث گذاشته می شود و سپس بازنمایی و صورت بندی آن بررسی خواهد شد. عوامل و بافت اجتماعی افغانستان که موجبات مسلط شدن این گفتمان را فراهم ساخت از دیگر محورهای مورد بحث در این قسمت خواهد بود. پایان بخش این فصل مباحث مربوط به علل و عوامل بی قراری گفتمان طالبانیسم خواهد بود.
افغانستان و گروه طالبان
مقاله ای از سید عبد القیوم سجادی
پاسخ دهید