آیا ابن حجر هیثمی اعتقاد به ولادت فرزندی برای امام حسن عسکری(ع) دارد؟ پس تردید او در چیست؟
موردی از ابن حجر هیثمی بین شیعیان وجود دارد که؛ ابن حجر اعتقاد داشته به اینکه امام زمان(عج) به دنیا آمده است؛ ابن حجر هیثمى در کتاب «الصواعق المحرقه» که آنرا علیه شیعه نوشته است، اعتراف میکند که امام حسن عسکرى فرزندى به نام ابو القاسم الحجه داشته است. میخواستم روایت را کامل بفرمایید، همراه با ترجمه. و اینکه آیا ابن حجر از شیعیان روایت کرده که به این معتقد هستند یا اینکه خود اعتقاد داشته است؟
پاسخ اجمالی
ابن حجر هیثمی(متوفی: ۹۷۴ هـ.ق) در کتاب «الصواعق المحرقه» آنجا که از اهل بیت(ع) نام میبرد، بعد از شرح حال امام حسن عسکری(ع) میگوید:
«وَ لم یخلف غیر وَلَده أبی الْقَاسِم مُحَمَّد الْحجَّه و عمره عِنْد وَفَاه أَبِیه خمس سِنِین لَکِن آتَاهُ الله فِیهَا الْحِکْمَه وَ یسمى الْقَائِم المنتظر. قیل لِأَنَّهُ ستر بِالْمَدِینَهِ وَ غَابَ فَلم یعرف أَین ذهب»؛[۱] باقی نگذاشت مگر پسرش ابوالقاسم محمّد حجّت و سنّ او هنگام وفات پدرش پنج سال بود ولی خداوند به او حکمت داد و قائم منتظر نامیده میشود. گفته شد که وی در مدینه پنهان شد و از نظرها غایب گردید و معلوم نشد به کجا رفت.
آنچه از متن کلام ابن حجر فهمیده میشود این است که؛ اولاً: نقص و کمبودی در سخن او وجود ندارد و ظاهراً کلام او در کتابش کامل است و صدر و ذیلی ندارد که حذف شده باشد. ثانیاً: ایشان به ولادت حضرت حجت و اصل وجود فرزندی برای امام عسکری اعتقاد داشته است و در همین راستا برخی از نویسندگان و متکلمان اسلامی نیز این کلام ابن حجر را در بحث «اعتقاد اهل سنت به ولادت فرزندی برای امام حسن عسکری(ع)» آوردهاند.[۲]
اما گویا ابن حجر در مورد مهدی بودن فرزند امام عسکری(ع) تردید دارد. چنانکه گفته او در جای دیگری از این کتاب بر همین تردید دلالت دارد.[۳]
به هر حال باید گفت: اعتقاد به مهدی موعود از عقاید مسلّم نزد همه مسلمانان است. همه مسلمانان بر آناند که شخصی که «مهدی» لقب دارد و با پیامبر اسلام(ص) همنام است، روزی ظهور خواهد کرد، و دین اسلام را رواج داده، و جهان را پُر از عدل و داد خواهد کرد؛ زیرا احادیث متواتری در اینباره از پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) روایت شده است. و اعتبار حدیث متواتر مورد قبول همه علمای اسلام و حجیت و اعتبار حدیث متواتر خدشهناپذیر است، و هیچگونه شک و تردید را بر نمیتابد.
منبع:اسلام کوئست
[۱]. هیثمی، أحمد بن محمد بن علی بن حجر، الصواعق المحرقه على أهل الرفض و الضلال و الزندقه، ج ۲، ص ۶۰۱، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
[۲]. ر. ک: ابن عطیه، جمیل حمود، أبهى المراد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، ج ۲، ص ۵۷۴ – ۵۷۵، «اعتقاد جمّ غفیر من أکابر علماء العامه بولاده الإمام المهدی عجّل الله فرجه الشریف»، بیروت، مؤسسه الأعلمی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق؛ مرعشى، قاضى نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۱۳، ص ۹۱ – ۹۲، قم، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق؛ شبّر، سید عبد الله، حق الیقین فی معرفه أصول الدین، ص ۲۸۳، قم، أنوار الهدى، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق.
[۳]. او در جایی از الصواعق المحرقه مینویسد: «و زعمه أَیضا أَن الْأمه أَجمعت على أَنه من أَوْلَاد الْحُسَین و أنى لَهُ بتوهیم الروَاه بالتشهی وَ نقل الْإِجْمَاع بِمُجَرَّد التخمین و الحدس و القائلون من الرافضه بِأَن الْحجَّه هَذَا هُوَ الْمهْدی یقُولُونَ لم یخلف أَبوهُ غَیره وَ مَات و عمره خمس سِنِین آتَاهُ الله فِیهَا الْحِکْمَه کَمَا آتاها یحیى عَلَیهِ الصَّلَاه وَ السَّلَام صَبیا وَ جعله إِمَامًا فِی حَال الطفولیه»؛ الصواعق المحرقه على أهل الرفض و الضلال و الزندقه، ج ۲، ص ۴۸۱.
پاسخ دهید