در یک روایتی که حدیث قدسی است… یکی از دوستان میگفت: ماه رمضان بود در لندن در مرکز اسلامی بودم، شب نوزدهم ماه مبارک بود، یکی از شبهای قدر بود صحبت میکردم. یک حدیث قدسی برای مردم خواندم که خداوند متعال فرمود: «أَنِّی… جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی وَ مُونِسٌ لِمَنْ أَنِسَ بِذِکْرِی… وَ مُطِیعٌ لِمَنْ أَطَاعَنِی»،[۱] خدا میفرماید: من مطیع آن کسی هستم که از من اطاعت میکند. اتّفاقاً آن شب یکی از پلیسهای لندن که اطراف خیابان هستند آمده بود نشسته بود که ببیند اینجا چه میگذرد، مترجم هم برای او ترجمه میکرد. میگفت بعد از اینکه جلسه تمام شد آمد به من گفت: مترجم یک جملهای را ترجمه کرد میخواستم ببینم درست ترجمه کرد یا نه. مترجم ترجمه کرد که خدا میگوید: من اطاعت میکنم از کسی که از من اطاعت کند، مترجم اینطور ترجمه کرد، این همان حرفی است که شما در سخنرانی خود گفتید؟
این آقای بزرگوار گفت: گفتم بله، آن خدایی که دین به ما معرّفی کرده اینچنین خدایی است که از عبد خود وقتی مطیع او باشد اطاعت میکند. این بندهی خدا میگوید وقتی این پلیس انگلیسی را دیدم سر خود را پایین انداخت، چیزی نگفت. میگفت شاید حدود چند روز بعد بود، در اتاق خود بودم دیدم که به من گفتند: حاج آقا بیایید یک جشنی پایین برگزار میشود، شما هم در آن شرکت کنید، شب بود. میگفت آمدم دیدم جشن تشرّف به اسلام است، دیدم همین پلیس است، همین آمده بود به اسلام و تشیّع مشرّف شود. به خاطر همین جمله که خدایی که دین معرّفی میکند اینقدر زیبا است، اینقدر دوست است که اگر کسی از او اطاعت کند او هم میگوید من مطیع او هستم. «مُطِیعٌ لِمَنْ أَطَاعَنِی»، من هم مطیع او هستم.
[۱]– بحار الأنوار، ج ۶۷، ص ۲۶٫
پاسخ دهید