وقتی قلب انسان ایمان ندارد اطاعت او اطاعت صوری است، در چهارچوب مصالح هر جا قانون به نفع او بود عمل میکند، هر جا به نفع او نبود عمل نمیکند. امّا کسی که عقیده دارد همیشه عامل است، خلوت و جَلوت او اینطور است. «وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ». خیلی افراد به قانون عمل میکنند به عنوان اطاعت نیست، بلکه به عنوان ترس از عواقب قانونشکنی است. از مجازات میترسد، از ملامت مردم میترسد. این اطاعت نیست، اطاعت خدا و رسول این است که اگر تمام دنیا برای انسان آتش باشد از آنچه خدا دستور داده یک قدم فاصله نمیگیرد. مثل حضرت ابراهیم؛ آتش نمرود او را از توحید باز نداشت. او را داخل آتش انداختند. مثل یاران پیغمبر؛ بلال را زیر سنگهای سنگین قرار دادند، در آفتاب گرم حجاز سنگهای بزرگ روی سینهی او گذاشته بودند. ولی زیر سنگ میگفت: «أَحَدٌ أحَد». اصلاً تکان نخورد، اصلاً عوض نشد. «إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ»، اطاعت خدا و رسول غیر از این است که انسان در ظاهر خلاف ندارد. خلاف نداشتن، گناه نکردن، به کارهای خوب عمل کردن، دلیل بر طاعت خدا و رسول نیست، این را نیّت انسان مشخّص میکند. «وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی قُلُوبِکُمْ».
انگیزهی قانونمداری، انگیزهی عبادت، انگیزهی کارهای خیر، اگر اطاعت خدا و رسول بود «لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً»، از این کارهایی که انجام دادهاید، ایثاری که کردهاید، مالی که خرج کردهاید، چیزی از شما کم نمیشود. امّا اگر همینها را انجام دادید منشأ آن ایمان قلبی نبود، منشأ آن هوای نفس بود، این از دست شما رفته است. اگر شما کلّ دارایی خود را به خاطر انتخابات باختید شما در قمار باختهاید، چیزی برای شما نمانده است. مال شما از دست رفته، پیش خدا هم چیزی ندارید. امّا اگر به جبهه کمک کردید، به زلزله زدهها کمک کردید، به کسی هم نشان ندادهاید، جلوی جمع نمیآورید نشان بدهید، بین خود و خدا حساب دارید. آنجایی که رنگ اجتماعی ندارد، رنگ تظاهر ندارد، کار به عنوان اطاعت خدا، به عنوان اطاعت رسول خدا است، «لا یَلِتْکُمْ»، از شما چیزی کم نمیشود. «مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّه»،[۱] کسی که خدا را قبول دارد میداند معاملهی با خدا سراسر سود است. این زیان ظاهری برای او زیان نیست، جای آن را خدا پر میکند. «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یُضاعِفْهُ لَکُمْ»،[۲] شما در پیشگاه پروردگار متعال یک عمل خوب انجام بدهید خدا دو برابر برای شما اضافه میکند.
[۱]– نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص ۴۹۴٫
[۲]– سورهی تغابن، آیه ۱۷٫
پاسخ دهید