نخست باید دانست؛ همان گونه که بی تفاوتی و عدم برخورد با اشخاص سهل انگار و متخلف موجب بروز ناهماهنگی در یک جامعه می شود. برخوردهای ناموزون و نامتناسب نیز نه تنها مشکل را حل نمی کند، که بر وخامت اوضاع می افزاید.

برخورد با کسی که یک درجه انحراف دارد با کسی که ده درجه انحراف دارد فرق می کند، و با هر کسی باید به فراخور ظرفیت، شخصیت، سن، استعدادها، میزان هدایت پذیری، و دفعات تکرار جرم او برخورد کرد. لذا نمی توان برای مقابله و برخورد با تمامی منکرات از یک روش استفاده نمود.

به عنوان مثال، پزشک ماهر و کاردان پس از علم به چگونگی حال بیمار شناخت نوع بیماری، درمان با داروهای ضعیف تر که تنش و عوارض کمتری در بیمار ایجاد می کند، آغاز و به تدریج بر داروها می افزاید، تا اثر مثبت آنها را در بیمار بیابد.

در فریضه امر به معروف و نهی از منکر نیز، همین گونه است و کیفیت برخورد و شدت و ضعف آن باید با نوع تخلف، متناسب و هماهنگ باشد.

استاد مطهری می فرماید:

«گاهی طرف در مرتبه ای از معصیت و گناه است که نه روگردانی ما تأثیری بر او می گذارد و نه می توانیم با منطق و با بیان تشریح مطلب او را از منکر بازداریم بلکه باید وارد عمل شویم که اگر وارد عمل شویم می توانیم از ادامه خطای او جلوگیری کنیم اما چه طور وارد عمل شویم؟ وارد عمل شدن مختلف است. معنای وارد عمل شدن تنها زور گفتن نیست، کتک زدن و مجروح کردن نیست. البته نمی گوییم در هیچ جا نباید تنبیه عملی شود بلکه مواردی هم هست که جای تنبیه عملی است. اسلام دینی است که طرفدار حدّ است طرفدار تعزیر است یعنی دینی است که معتقد است مراحل و مراتبی می رسد که گناهکار را چیزی جز تنبیه عملی بیدار نمی کند و از کار زشت باز نمی دارد اما انسان نباید اشتباه کند و خیال کند که همه موارد جای سخت گیری و خشونت است».

«طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ  قَدْ أَحْکَمَ  مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمی مَوَاسِمَه »؛[۱] «پزشکی (روحانی) است که با پزشکی خود (برای درمان بیماران روحی) دوره گردی می کند؛ مرهم های خود را به خوبی درهم آمیخته، و اسباب داغ کردن خود را نیکو گرم کرده است»

جالب این است که در این تشبیه پزشک اول با مهربانی از پماد و مرهم استفاده می کند اما در صورتی که عفونت قابل معالجه نباشد از روش داغ کردن و عمل جراحی اقدام می شود. سعدی می گوید:

درشتی و نرمی  به هم در، به است         چو رگزن که جراح و مرهم نه است[۲]

از همین همین رو امام خمینی مرحله عملی را منحصر در ضرب و جرح ندانسته و برای این مرحله نیز مراتبی را ذکر نموده است از آن جمله:

۱ – اگر جلوگیری از منکر با فاصله انداختن بین فاعل و فعل منکرش امکان پذیر است باید به همین مقدار اکتفا کند.

۲ – اگر این فاصله انداختن مستلزم آن است که تصرف و دخالتی کند، مثل این که دست او را بگیرد و یا او را کنار بکشد و یا مستلزم آن است که در لوازم فعل منکر او تصرفی کند مثل آن که ظرف شراب را بردارد یا چاقو را از محل درگیری ببرد، این گونه از تصرفات جایز، بلکه واجب است.

۳ – اگر به بیش از آنچه برای جلوگیری از منکر لازم است اقدام کند و در نتیجه ضرری متوجه فاعل منکر شود ضامن خواهد بود به علاوه این که این تعدّی حرام می باشد.

ناگفته نماند چنانچه مرحله اقدام عملی متوقف بر ضرر مالی و ضرب و جرح و یا قتل شود باید با اجازه فقیه جامع الشرایط باشد و از طریق رسمی  و قانونی باشد و افراد نمی توانند به طور مستقیم و فردی نسبت به این مرحله اقدام کنند چون سبب هرج و مرج خواهد شد و عواقب ناگوار دیگری را در پی خواهد داشت.[۳]

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:سید حسن موسوی/پرسش وپاسخ دانشجویی


[۱] – نهج البلاغه، ص۱۵۶٫

[۲] – مجموعه  آثار استاد شهیدمطهرى (حماسه حسینی)، ج ۱۷، ص۲۴۷- ۲۴۸٫

[۳] – محمد سروش، امر به معروف و نهی از منکر، انتشارات زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، دوم، ص۷۱٫