با توجه به پرسش مطرح شده، پاسخ را در دو بخش ارائه می‌کنیم:
۱ – 
گریه کردن بر مرده: اصل گریه و حزن یک امر فطری، بلکه غریزی است که نه تنها اقتضای طبیعت انسان، بلکه در برخی از حیوانات نیز وجود دارد که این نیاز به استدلال ندارد. منتها اگر نهیی از طرف شارع مقدس رسیده باشد، باید از این کار اجتناب نمود. امّا نه تنها برای این موضوع نهیی نرسیده، بلکه پیامبر اسلام(ص) این مسئله را در سخن و رفتارشان مورد تأیید قرار دادند که برای نمونه یک حدیث را از منابع معتبر اهل سنت نقل می‌کنیم.
انس می‌گوید: ابراهیم روی دستان پیامبر(ص) در حال جان دادن بود که اشک از دیدگان آن حضرت(ص) جاری بود و فرمود: چشم اشک می‌ریزد، قلب محزون می‌شود امّا چیزی غیر از خشنودی خدا بر زبان جاری نمی‌کنیم، ابراهیم قسم به خدا که ما برای تو محزون می‌باشیم.[۱]
گفتنی است که در سنن ابن ماجه و برخی از منابع دیگر اهل سنت این سخن پیامبر (ص) در پاسخ به اعتراض خلیفه اول و دوم بیان شده است.[۲]

۲ – گریه پیامبر(ص) بر امام حسین(ع): زمانی که اصل گریه بر مردگان مورد تأیید پیامبر(ص) قرار گرفت، با آن استدلالی که در ذیل آن بیان شد، پس فرقی نمی‌کند که این گریه برای ابراهیم فرزند پیامبر(ص) باشد، یا برای امام حسین(ع) نوه و یکی از اوصیای او باشد، علاوه بر این‌که در منابع شیعی روایات بسیاری دال بر گریه پیامبر (ص) برای امام حسین(ع) نیز وجود دارد.[۳]

 

منبع: اسلام کوئست


پی نوشت ها

[۱]. «حَدَّثَنَا هَدَّابُ بْنُ خَالِدٍ وَشَیْبَانُ بْنُ فَرُّوخَ کِلَاهُمَا عَنْ سُلَیْمَانَ وَاللَّفْظُ لِشَیْبَانَ حَدَّثَنَا سُلَیْمَانُ بْنُ الْمُغِیرَهِ حَدَّثَنَا ثَابِتٌ الْبُنَانِیُّ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وُلِدَ لِی اللَّیْلَهَ غُلَامٌ فَسَمَّیْتُهُ بِاسْمِ أَبِی إِبْرَاهِیمَ ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَى أُمِّ سَیْفٍ امْرَأَهِ قَیْنٍ یُقَالُ لَهُ أَبُو سَیْفٍ فَانْطَلَقَ یَأْتِیهِ وَاتَّبَعْتُهُ فَانْتَهَیْنَا إِلَى أَبِی سَیْفٍ وَهُوَ یَنْفُخُ بِکِیرِهِ قَدْ امْتَلَأَ الْبَیْتُ دُخَانًا فَأَسْرَعْتُ الْمَشْیَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقُلْتُ یَا أَبَا سَیْفٍ أَمْسِکْ جَاءَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَأَمْسَکَ فَدَعَا النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِالصَّبِیِّ فَضَمَّهُ إِلَیْهِ وَقَالَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یَقُولَ فَقَالَ أَنَسٌ لَقَدْ رَأَیْتُهُ وَهُوَ یَکِیدُ بِنَفْسِهِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَدَمَعَتْ عَیْنَا رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ تَدْمَعُ الْعَیْنُ وَیَحْزَنُ الْقَلْبُ وَلَا نَقُولُ إِلَّا مَا یَرْضَى رَبُّنَا وَاللَّهِ یَا إِبْرَاهِیمُ إِنَّا بِکَ لَمَحْزُونُونَ»، قشیری نیسابوری، مسلم بن الحجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله صلى الله علیه وسلم(صحیح مسلم)، محقق: عبد الباقی، محمد فؤاد، ج ۴، ص ۱۸۰۷، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا.

[۲]. ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج ۵، ص ۶۹، ۱۵۷۸.

[۳]. حسن ابن ابی الحسن، دیلمی، إرشادالقلوب، ج ۲، ص ۲۹۶، شریف رضى، ۱۴۱۲ هجرى قمری.