کلمه “اساطیر” در لغت به معناى اباطیل و احادیث خرافى، و مفرد آن “اسطوره” است؛ مانند “اکاذیب” که مفردش “اکذوبه”، و نیز اعاجیب که مفردش “اعجوبه” است.[۱]

امّا در اصطلاح به افسانه‏هاى بدون حقیقت که از گذشتگان نقل و در کتاب ها ثبت و ضبط شده است، اسطوره می گویند.[۲] به بیان دیگر، اساطیر به حکایات و داستان هاى خرافى و دروغین گفته مى‏شود.

این واژه ۹ بار در قرآن کریم، از زبان کفار بى ایمان در برابر انبیا نقل شده است. کفار و مشرکان غالباً براى توجیه مخالفت خود با دعوت پیامبران الاهى به این بهانه متوسل مى‏شدند. عجیب آن است که همیشه کلمه “اساطیر” را با “اولین” توصیف مى‏کردند، تا ثابت کنند اینها تازگى ندارد، حتّى گاه مى‏گفتند: “اینها مهمّ نیست ما هم اگر بخواهیم مى‏توانیم مانند آن را بیاوریم“.[۳]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسوی همدانی، محمد باقر، ج ۱۵ ص ۷۸، دفتر انتشارات اسلامى، قم‏، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ ش‏.‏

[۲] طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج ۴، ص ۲۷۰، دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.

[۳] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۱۹۸، دار الکتب الإسلامیه، تهران‏، چاپ اول ، ۱۳۷۴ ش.‏