اگر حضرت على علیه السلام در روز غدیر براى خلافت نصب شده بودند، چرا براى اثبات حق خود به آن استناد نکردند؟
مسأله غدیر و نصب امیرمؤمنان علیه السلام به خلافت در آن روز بارها مورد استناد آن حضرت قرار گرفته است.
علامه امینى در موارد متعددى استنادات امیرمؤمنان علیه السلام را از طریق منابع اهل سنت ذکر کرده است۱٫ برخى از این موارد عبارتند از:
۱ – در روز شورى۲،
۲ – در زمان خلافت عثمان۳،
۳ – هنگام ورود به کوفه در سال ۳۵ هجرى۴،
۴ – در جنگ جمل۵،
۵ – در جنگ صفین۶٫
در اینجا به جهت اختصار تنها استناد آن حضرت علیه السلام به حدیث غدیر در روز شورى را نقل میکنیم:
عامربن واثله میگوید: «در روز شورى با على علیه السلام کنار درب خانه ایستاده بودم و شنیدم او خطاب به آنان فرمودند: من براى شما دلیلى میآورم که احدى نمیتواند بر آن خدشه اى وارد کند. سپس فرمودند: اى جماعت! آیا در میان شما کسى هست که پیش از من به یگانگى خداوند ایمان آورده باشد؟ گفتند: نه!
ـ آیا در بین شما کسى هست که برادرى چون جعفر طیار داشته باشد که با ملائک پرواز میکند؟ گفتند: نه!
ـ آیا کسى از شما غیر از من عمویى همچون حمزه شمشیر خدا و شمشیر رسول خدا صلى الله علیه و آله دارد؟ گفتند نه!
ـ آیا غیر از من کسى از شما همسرى چون فاطمه علیهاالسلام، دختر پیامبر صلى الله علیه و آله و سرور زنان اهل بهشت دارد؟ گفتند: نه!
ـ آیا کسى از شما هست که (به دستور قرآن)پیش از نجوا با پیامبر صلى الله علیه و آله صدقه داده باشد؟ گفتند نه!
ـ آیا در میان شما غیر از من کسى هست که پیامبر صلى الله علیه و آله دربارهاش فرموده باشد: «من کنت و مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره، لیبلغ الشاهد الغایب»۷ گفتند: نه!
افزون بر امیرمؤمنان علیه السلام، حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام نیز به حدیث غدیر استناد کرده و در اعتراضات خود آوردهاند: «آیا سخن رسول خدا در غدیر خم را از یاد بردهاید که فرمودند: (هرکس را مولا منم این على علیه السلام مولاى اوست) و نیز اینکه فرمودند: «جایگاه تو (على) نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسى علیه السلام است؟»۸٫
پس از آن حضرت نیز امام حسن مجتبى علیه السلام و امام حسین علیه السلام در مواردى به این مسأله استناد کردهاند۹٫ غیر از اهل بیت عصمت علیهم السلام بسیارى از صحابیان و دیگران و حتى کسانى از دشمنان امیرمؤمنان چون عمروبن عاص به این مسأله استناد کردهاند۱۰٫ استناد به این حدیث در قرون بعدى نیز ادامه یافته تا آنجا که مأمون خلیفه عباسى نیز به صف استنادکنندگان به این حدیث پیوسته است۱۱٫
منبع: پرسمان
پی نوشت ها
۱٫ بنگرید: الغدیر، ج ۱، ص ۱۵۹ـ۱۶۳٫
۲٫ همان، ص ۱۵۹ – ۱۶۳٫
۳٫ همان ص ۱۶۳ـ۱۶۶٫
۴٫ همان، ص ۱۶۶ـ۱۸۶٫
۵٫ همان، ص ۱۸۶ـ۱۸۷٫
۶٫ همان، ص ۱۹۵ـ۱۹۶٫
۷٫ براى آگاهى بیشتر ر.ک: الغدیر، ج ۱، صص ۱۵۹ـ۲۱۳٫
۸٫ بنگرید: الغدیر، ج ۱، ص ۱۹۶ـ۱۹۷٫
۹٫ همان، ص ۱۹۷ـ۱۹۹٫
۱۰٫ همان، ص ۱۹۹ـ۲۱۰٫
۱۱٫ همان ص ۲۱۰ـ۲۱۳٫
پاسخ دهید