چرا خداوند برخی وعدههای خود را با عبارتی تردیدآمیز و با استفاده از «لعلّ» به معنای «شاید» بیان میکند؟
در قرآن حدود ۴ مرتبه آمده است که اگر خدا را اطاعت کنید و تقوا پیشه کنید «لعلکم تفلحون» شاید شما رستگار شوید. و حدود ۶ مرتبه آمده است که اگر خدا را اطاعت کنید و تقوا پیشه کنید «لعلکم ترحمون» شاید شما مورد رحمت خدا قرار گیرید. سؤال این است که چرا خداوند گفته اگر اطاعت کنید «شاید رستگار» شوید؛ چرا نفرمود «قطعاً رستگار» می شوید؟
پاسخ اجمالی
«لعلّ» از حروف مشبهه بالفعل است که خصوصیات لفظى آن نصب به اسم و رفع به خبر و خصوصیات معنوى آن عبارت از معناى ترجى و امید داشتن است.[۱]
«لعلّ» اگر در کلام انسان واقع شود معنایش روشن است؛ چون انسان از آینده با خبر نیست؛ لذا می تواند هر جا از واژه لعلّ استفاده کند، ولى استعمال آن در کلام خدای متعال که داناى غیب و آشکار است چه معنا دارد؟
به عبارت دیگر، خدا چرا فرموده «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».[۲] با آن که او می دانست که رسولش خود را براى ایمان نیاوردن مردم خواهد کشت یا نه؟
در جواب این سؤال نظراتی وجود دارد.
یک. «لعلّ» در این گونه موارد براى تعلیل است: «ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ».[۳] یعنى بدان علّت عفو کردیم که شکر کنید.
دو. گاهى براى ایجاد طمع در مخاطب و امیدوار کردن او است؛ مانند «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى».[۴]یعنى ای موسی و ای هارون، با نرمی با فرعون سخن بگویید، شاید او متذکّر شود یا بترسد. هرگاه «لعل» در کلام خداوند واقع شود براى ایجاد امید در مخاطب است.
سه. امید مقامى نه متکلّمى.
مثلاً در آیه «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».[۵] امید و ترجّى در این جا با خدا قائم نیست، بلکه با مقام، قائم است؛ یعنى هر کسى که در این مقام بوده و ناراحتى تو را از ایمان نیاوردن مردم ببیند خواهد گفت: شاید این شخص در این راه خودش را هلاک کند.[۶]
با دقّت در این گفتار روشن می شود که قائلان هر کدام از این اقوال به بخشی از مورد لعلّ که در قرآن استعمال شده پرداخته اند، نه همه آنها؛ لذا به نظر می رسد که لعلّ در تمام موارد قرآن به یک معنا نباشد، بلکه به تناسب حکم و موضوع معنای خاص خودش (یکی از معانی یاد شده) را داشته باشد.
امّا در مواردی که پروردگار، مستقیماً از واژگان «لعلّ» استفاده کرده ظاهراً همان معنای اول که تعلیل باشد صحیح تر بلکه مناسب و متعین با مقام است. از این رو برخی از مفسران در بسیاری از مواضع قرآن که از سوی پروردگار متعال «لعلّ» بکار رفته آن را به «کى» تعلیلیه تفسیر کرده اند.[۷] چنان که طبرسی نیز در آیه «وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»،[۸]لعلّ را به «کی» تفسیر نموده است.[۹]
منبع:اسلام کوئست
[۱]. صفایى بوشهری، غلامعلى، ترجمه و شرح مغنی الأدیب، ج ۲، ص ۲۰۱، قم، قدس، چاپ هشتم، ۱۳۸۷ ش.
[۲]. شعراء، ۳٫
[۳]. بقره، ۵۲٫
[۴]. طه، ۴۴٫
[۵]. شعراء: ۳٫
[۶]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۶، ص ۱۹۳- ۱۹۴، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
[۷]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داود، ص ۷۴۱ و ۷۴۲، دمشق، الدار الشامیه، بیروت، دارالعلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
[۸]. بقره، ۱۸۹٫
[۹]. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» معناه و اتقوا ما نهاکم الله عنه و زهدکم فیه لکی تفلحوا بالوصول إلى ثوابه الذی ضمنه للمتقین.»، طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج ۲، ص ۵۰۹، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
پاسخ دهید