از امام حسن عسکری (ع) روایت شده است که:
… و امّا ناله و شیون چوب برای رسول خدا (ص) بدان جهت صورت گرفت که رسول خدا (ص) در مدینه و در صحن مسجد، کنار تنهی درخت خرمایی خطبه میخواندند؛ بعضی از اصحاب گفتند: ای رسول خدا! مردم زیاد شدهاند و آنها، دوست دارند هنگام سخنرانی، شما را ببینند؛ اگر اجازه دهی، منبری که دارای پلّه باشد، برای شما بسازیم تا هنگام سخنرانی، بالای آن بروید و مردم شما را مشاهده کنند. رسول خدا (ص) اجازه داد؛ چون روز جمعه فرا رسید، حضرت از کنار تنهی درخت به سمت منبر عبور کرد و بالای آن رفت؛ وقتی که روی آن قرار گرفت، صدای ناله و شیون آن درخت برای رسول خدا (ص) مانند نالهی مادری که جوان خود را از دست داده است، بلند شد و فریاد او، همانند فریاد گرفتار از درون سینهاش برآمد؛ پس گریه و ناله و شیون مردم برخاست و صدای ناله و شیون درخت، آشکارا از ناله و فریاد مردم فراتر رفت. چون رسول خدا (ص) چنین دید، از منبر فرود آمد و به سوی تنهی درخت رفت و آن را در بغل گرفت و دست خود را بر آن کشید و فرمود: آرام باش! که رسول خدا از روی بیاعتنایی و یا کم شمردن حُرمت تو، از تو فاصله نگرفت؛ بلکه به جهت تکمیل مصلحت بندگان خدای متعال، این کار را کرد و بزرگی و برتری تو همچنان باقی است؛ چون تکیهگاه محمّد رسول خدا بودی! پس آن درخت آرام شد و فریاد و فغانش خاموش گشت و رسول خدا (ص) به سوی منبر بازگشت و فرمود: ای مسلمانان! این درخت از دوری پیامبر خدا، ناله میکند و غمگین میشود در حالی که در میان بندگان خدا، هستند کسانی (که بر نفس خود ستم کردهاند) که هرگز قرابت رسول خدا (ص) را رعایت نخواهند کرد و چنان که من، این تنه درخت را در بغل نگرفته و دست بر او نکشیده، ناز و نوازشش نکرده بودم، فریاد و فغان آن تا روز قیامت، آرام نمیشد و نیز در میان بندگان خدا، مردان و زنانی هستند که برای محمّد رسول خدا (ص) و علی ولیّ خدا (ع) همانند این درخت فریاد و فغان خواهند کرد. و برای مؤمن همین بس که دوستی محمّد و علی و اهل بیت پاک و پاکیزهی آن دو، قلبش را فرا گرفته باشد؛ آیا شدّت گریه این درخت را برای محمّد رسول خدا دیدید؟ و مشاهده کردید که وقتی رسول خدا آن را در بغل گرفت و دست خود را بر آن کشید، چگونه آرام شد؟
گفتند: آری ای رسول خدا!
رسول خدا فرمود: سوگند به آن کس که مرا به راستی به پیامبری مبعوث کرد! که نالهی خزانه داران بهشت و حورالعین و قصرها و منازل آن بر کسی که محمّد و علی و اهل بیت پاک آن دو را دوست بدارد و از دشمنان آنها دوری کند، به مراتب از گریهی این درخت بر رسول خدا شدیدتر خواهد بود؛ و آنچه ناله و فریاد آنان را ای شیعیان ما! آرام خواهد کرد، صلوات یکی از شما بر محمّد و آل پاک اوست که به آنان خواهد رسید، یا نماز نافله و روزه و صدقهی خالصانهی یکی از شما است. و بدون تردید، یکی از بزرگترین چیزهایی که گریهی آنان بر شیعهی محمّد (ص) و علی (ع) را آرام میسازد، نیکی کردن شیعیان به برادران مؤمن خود و کمک کردن به زندگیِ آنها است؛ اهل بهشت بعضی به بعضی دیگر میگویند: شتاب مکنید به دیدار دوستانتان، چه این که آنها هر چه دیرتر نزد شما بیایند و به برادران ایمانی خود، بیشتر نیکی کنند، بر درجات والای آنان در بهشت افزوده خواهد شد. و بزرگتر از این از چیزهایی که نالهی ساکنان بهشت و حوریان آن بر شیعیان ما را آرام مینماید، صبری است که شیعیان ما بر «تقیّه» خواهند داشت و استفادهی آنان از «توریه» برای ایمن ماندن از شرّ کافران و فاسقان است و خدای متعال ساکنان بهشت را بر اعمال نیک شیعیان آگاه خواهد نمود؛ اینجا است که خزانه داران و حوریان بهشت میگویند: ما بر اشتیاق خود برای دیدار شیعیان، صبر خواهیم کرد، همان گونه که آنان بر شنیدین گفتارهای ناروا در مورد سروران و پیشوایان خود، بردباری مینمایند و خشم و غضب خود را جرعه جرعه فرو میخورند و در حاکمیت ظلم و ستم، که قادر بر دفع آن نیستند، از اظهار حق، خودداری میکنند؛ اینجاست که پروردگار متعال ما را آواز خواهد داد و خواهد فرمود:
«ای ساکنان بهشت من! و ای خزانه داران رحمت من! همسران و سروران شما، از روی بخل تأخیر در وصال شما ندارند، بلکه به منظور کامل کردن سهم و نصیب خود از کرامت من، از طریق همراهی نمودن با برادران مؤمن خود و دستگیری از ستمدیدگان و رهایی بخشیدن گرفتاران و صبر بر تقیه از کافران و فاسقان، از وصال شما باز ماندهاند و آنگاه که از بیشترین کرامات من برخوردار شدند، آنان را با بهترین حالات به سوی شما خواهم فرستاد، پس مژده و بشارت باد بر شما.»
روی عن أبی محمّد الحسن العسکری (ع):
وَ أَمَّا حَنِینُ الْعُودِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) کَانَ یَخْطُبُ بِالْمَدِینَهِ إِلَى جِذْعِ نَخْلَهٍ فِی صَحْنِ مَسْجِدِهَا، فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ:
یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ النَّاسَ قَدْ کَثُرُوا، وَ إِنَّهُمْ یُحِبُّونَ النَّظَرَ إِلَیْکَ إِذَا خَطَبْتَ، فَلَوْ أَذِنْتَ [فِی] أَنْ نَعْمَلَ لَکَ مِنْبَراً لَهُ مَرَاقٍ تَرْقَاهَا فَیَرَاکَ النَّاسُ إِذَا خَطَبْتَ فَأَذِنَ فِی ذَلِکَ.
فَلَمَّا کَانَ یَوْمُ الْجُمُعَهِ مَرَّ بِالْجِذْعِ، فَتَجَاوَزَهُ إِلَى الْمِنْبَرِ فَصَعِدَهُ، فَلَمَّا اسْتَوَى عَلَیْهِ حَنَّ إِلَیْهِ ذَلِکَ الْجِذْعُ حَنِینَ الثَّکْلَى، وَ أَنَّ أَنِینَ الْحُبْلَى، فَارْتَفَعَ بُکَاءُ النَّاسِ وَ حَنِینُهُمْ وَ أَنِینُهُمْ، وَ ارْتَفَعَ حَنِینُ الْجِذْعِ وَ أَنِینُهُ فِی حَنِینِ النَّاسِ وَ أَنِینِهِمْ ارْتِفَاعاً بَیِّناً.
فَلَمَّا رَأَى رَسُولُ اللَّهِ (ص) ذَلِکَ نَزَلَ عَنِ الْمِنْبَرِ، وَ أَتَى الْجِذْعَ فَاحْتَضَنَهُ وَ مَسَحَ عَلَیْهِ یَدَهُ، وَ قَالَ: اسْکُنْ فَمَا تَجَاوَزَکَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) تَهَاوُناً بِکَ، وَ لَا اسْتِخْفَافاً بِحُرْمَتِکَ وَ لَکِنْ لِیَتِمَّ لِعِبَادِ اللَّهِ مَصْلَحَتُهُمْ، وَ لَکَ جَلَالُکَ وَ فَضْلُکَ إِذْ کُنْتَ مُسْتَنَدَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ فَهَدَأَ حَنِینُهُ وَ أَنِینُهُ، وَ عَادَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِلَى مِنْبَرِهِ، ثُمَّ قَالَ:
مَعَاشِرَ الْمُسْلِمِینَ هَذَا الْجِذْعُ یَحِنُّ إِلَى رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، وَ یَحْزَنُ لِبُعْدِهِ عَنْهُ وَ فِی عِبَادِ اللَّهِ- الظَّالِمِینَ أَنْفُسَهُمْ- مَنْ لَا یُبَالِی قَرُبَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بَعُدَ.
[وَ] لَوْ لَا أَنِّی مَا احْتَضَنْتُ هَذَا الْجِذْعَ، وَ مَسَحْتُ یَدِی عَلَیْهِ- مَا هَدَأَ حَنِینُهُ [وَ أَنِینُهُ] إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ.
وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ وَ إِمَائِهِ لَمَنْ یَحِنُّ إِلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ وَ إِلَى عَلِیٍّ وَلِیِّ اللَّهِ کَحَنِینِ هَذَا الْجِذْعِ، وَ حَسْبُ الْمُؤْمِنِ أَنْ یَکُونَ قَلْبُهُ عَلَى مُوَالاهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ آلِهِمَا الطَّیِّبِینَ [الطَّاهِرِینَ] مُنْطَوِیاً، أَ رَأَیْتُمْ شِدَّهَ حَنِینِ هَذَا الْجِذْعِ إِلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّه؟ کَیْفَ هَدَأَ لِمَا احْتَضَنَهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ مَسَحَ یَدَهُ عَلَیْهِ قَالُوا: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً، إِنَّ حَنِینَ خُزَّانِ الْجِنَانِ وَ حُورِ عَیْنِهَا وَ سَائِرِ قُصُورِهَا وَ مَنَازِلِهَا إِلَى مَنْ یَتَوَلَّى مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ آلَهُمَا الطَّیِّبِینَ وَ یَبْرَأُ مِنْ أَعْدَائِهِمْ، لَأَشَدُّ مِنْ حَنِینِ هَذَا الْجِذْعِ- الَّذِی رَأَیْتُمُوهُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ.
وَ إِنَّ الَّذِی یُسَکِّنُ حَنِینَهُمْ وَ أَنِینَهُمْ، مَا یَرِدُ عَلَیْهِمْ مِنْ صَلَاهِ أَحَدِکُمْ- مَعَاشِرَ شِیعَتِنَا ـ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ، أَوْ صَلَاتِهِ لِلَّهِ نَافِلَهً، أَوْ صَوْمٍ أَوْ صَدَقَهٍ.
وَ إِنَّ مِنْ عَظِیمِ مَا یُسَکِّنُ حَنِینَهُمْ إِلَى شِیعَهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ مَا یَتَّصِلُ [بِهِمْ] مِنْ إِحْسَانِهِمْ إِلَى إِخْوَانِهِمُ الْمُؤْمِنِینَ، وَ مَعُونَتِهِمْ لَهُمْ عَلَى دَهْرِهِمْ، یَقُولُ أَهْلُ الْجِنَانِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ: لَا تَسْتَعْجِلُوا صَاحِبَکُمْ، فَمَا یُبْطِئُ عَنْکُمْ إِلَّا لِلزِّیَادَهِ فِی الدَّرَجَاتِ الْعَالِیَاتِ فِی هَذِهِ الْجِنَانِ بِإِسْدَاءِ الْمَعْرُوفِ إِلَى إِخْوَانِهِ الْمُؤْمِنِینَ.
وَ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِکَ- مِمَّا یُسَکِّنُ حَنِینَ سُکَّانِ الْجِنَانِ وَ حُورِهَا إِلَى شِیعَتِنَا – مَا یَعْرِفُهُمُ اللَّهُ مِنْ صَبْرِ شِیعَتِنَا عَلَى التَّقِیَّهِ- وَ اسْتِعْمَالِهِمُ التَّوْرِیَهَ لِیَسْلَمُوا بِهَا مِنْ کَفَرَهِ عِبَادِ اللَّهِ وَ فَسَقَتِهِمْ فَحِینَئِذٍ یَقُولُ خُزَّانُ الْجِنَانِ وَ حُورُهَا: لَنَصْبِرَنَّ عَلَى شَوْقِنَا إِلَیْهِمْ [وَ حَنِینِنَا] کَمَا یَصْبِرُونَ عَلَى سَمَاعِ الْمَکْرُوهِ فِی سَادَاتِهِمْ وَ أَئِمَّتِهِمْ، وَ کَمَا یَتَجَرَّعُونَ الْغَیْظَ وَ یَسْکُتُونَ عَنْ إِظْهَارِ الْحَقِّ لِمَا یُشَاهِدُونَ مِنْ ظُلْمِ مَنْ لَا یَقْدِرُونَ عَلَى دَفْعِ مَضَرَّتِهِ.
فَعِنْدَ ذَلِکَ یُنَادِیهِمْ رَبُّنَا عَزَّوَجَلَّ: «یَا سُکَّانَ جِنَانِی وَ یَا خُزَّانَ رَحْمَتِی مَا لِبُخْلٍ أَخَّرْتُ عَنْکُمْ أَزْوَاجَکُمْ وَ سَادَاتِکُمْ، وَ لَکِنْ لِیَسْتَکْمِلُوا نَصِیبَهُمْ مِنْ کَرَامَتِی بِمُوَاسَاتِهِم إِخْوَانَهُمُ الْمُؤْمِنِینَ، وَ الْأَخْذِ بِأَیْدِی الْمَلْهُوفِینَ، وَ التَّنْفِیسِ عَنِ الْمَکْرُوبِینَ، وَ بِالصَّبْرِ عَلَى التَّقِیَّهِ مِنَ الْفَاسِقِینَ وَ الْکَافِرِینَ، حَتَّى إِذَا اسْتَکْمَلُوا أَجْزَلَ کَرَامَاتِی نَقَلْتُهُمْ إِلَیْکُمْ عَلَى أَسَرِّ الْأَحْوَالِ وَ أَغْبَطِهَا فَأَبْشِرُوا».[۱]
[۱] ـ التفسیر المنسوب إلی الامام العسکری (ع): ۱۸۸ ح ۸۸، الخرائج و الجرائح ۱: ۲۶ ح ۱۰ مختصراً، البحار ۱۷: ۳۲۶ ضمن ح ۱۵ و ۶۸: ۳۳ ح ۷۰ نقلاً عن التفسیر و ۳۶۵ ح ۶ نقلا عن الخرائج مختصراً و ۸: ۱۶۳ ح ۱۰۶ اشار إلی القضیه.
پاسخ دهید