آیا جمله «اگر آدمى دشتى از ثروت بخواهد و به وى عطا شود، دشت دیگرى را خواهد خواست – و اگر دشت دوم به وى داده شود، آرزوى دشت سوّم را خواهد کرد – و جز خاک چیزى درون آدمى را پُر نخواهد کرد»، آیه‌ای از قرآن بوده که نسخ شده است؟ یا این‌که حدیث است؟

پاسخ اجمالی

در برخی منابع و صحاح اهل سنت، این عبارت به عنوان بخشی از قرآن اعلام شده که بعدها نسخ شده است، ولی  اندیشمندان اسلامی و پژوهشگران علوم قرآنی – با آنکه محتوای این عبارت را قابل پذیرش می‌دانند – اما قرآنی بودن آن را به شدت آن‌را نقد کرده و آن‌را حدیثی از پیامبر اکرم(ص) و یا تمثیلی حکیمانه می‌دانند که حرص و طمع داشتن در مال دنیا را مذمّت و نکوهش می‌کند
 

پاسخ تفصیلی

روایتی در برخی منابع اهل سنت – مانند سنن ترمذی – وجود دارد که متن مورد پرسش را بخشی از قرآن می‌داند که نسخ شده است و به آن «آیه جوف» می‌گویند
حَدَّثَنا محمود بن غَیْلان قال: حَدَّثَنا أَبو داود قال: أَخْبَرَنَا شُعْبَهُ، عَن عاصِمٍ، قال: سَمِعْتُ زِرَّ بن حُبَیْشٍ، یُحَدِّثُ عَن أُبَیِّ بن کَعْبٍ، أَنَّ رَسولَ اللَّهِ(ص) قال لَهُ: «إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی أَنْ أَقْرَأَ عَلَیْکَ القُرْآنَ»، فَقَرَأَ عَلَیْهِ «لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَه»
[۱] و قَرَأَ فیها: «إِنَّ ذاتَ الدِّینِ عِنْدَ اللَّهِ الحَنیفیَّهُ المُسْلِمَهُ لا الیَهُودیَّهُ و لا النَّصْرانیَّهُ و لا المَجُوسیَّهُ، مَنْ یَعْمَلْ خَیْرًا فَلَنْ یُکْفَرَهُ» و قَرَأَ عَلَیْه: «لَوْ أَنَّ لِابْنِ آدَمَ وَادیًا مِن مالٍ لَابْتَغَى إِلَیْهِ ثانِیًا، و لَوْ کانَ لَهُ ثانِیًا، لَابْتَغَى إِلَیْهِ ثالِثًا، و لا یَمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إِلَّا التُّرَابُ، و یَتُوبُ اللَّهُ عَلَى مَنْ تابَ» –[۲]
ابىّ بن کعب نقل می‌کند: رسول خدا(ص) فرمود: «خداوند به من دستور داده است تا آیاتى چند از قرآن را بر شما بخوانم» و سپس شروع کرد به قرائت این فقرات: «لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا – – -»‏ و «همانا ذات دین نزد خدا، حنیفی مسلمان است، نه مشرک و نه یهود و نه نصرانی و نه مجوسی، و هر کس کار خوب انجام دهد پاداش خود را دریافت خواهد کرد» و «اگر آدمى دشتى از ثروت بخواهد و به وى عطا شود، دشت دیگرى را خواهد خواست – و اگر دشت دوم به وى داده شود، آرزوى دشت سوّم را خواهد کرد – و جز خاک چیزى درون آدمى را پُر نخواهد کرد – و خداوند بر هر کس که توبه کند باز خواهد گشت و توبه او را خواهد پذیرفت» –
علمای اسلامی و پژوهشگران علوم قرآنی این نظریه را صحیح ندانسته و به شدت آن‌را نقد کرده
[۳] و ادله‌ای را نیز بر رد آن آورده‌اند؛ مانند دلایل زیر:
۱ – این عبارات هیچ شباهتى با اسلوب قرآنى ندارند بلکه حداکثر می‌توان آن را در اسلوب یک روایت ارزیابی کرد –
۲ – عبارت: «و لا یملأ جوف ابن آدم – – -» را عده‌اى منسوب به پیامبر دانسته‌اند و به عنوان سخن پیامبر روایت کرده‌اند نه به عنوان آیه قرآن که به علت تکرار بسیار آن توسط حضرتشان، توسط برخی آیه پنداشته شد –
از جمله ناقلین حدیث می‌توان این افراد را یاد کرد: ابن عباس،
[۴] انس،[۵] طاووس،[۶] و سعد بن ابى وقاص –[۷]
همچنین مسند احمد با اسناد خود از مسروق نقل می‌کند که به عایشه گفتم: آیا پیامبر اکرم(ص) هنگام ورود به خانه چیزى مى‏گفت؟ عایشه گفت: حضرت هنگام ورود به خانه به این عبارات متمثل بود: «لَوْ کَانَ لِابْنِ آدَمَ وَادِیَانِ مِنْ مَالٍ، لَابْتَغَى وَادِیًا ثَالِثًا، وَلَا یَمْلَأُ فَمَهُ إِلَّا التُّرَابُ، وَمَا جَعَلْنَا الْمَالَ إِلَّا لِإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاهِ، وَیَتُوبُ اللَّهُ عَلَى مَنْ تَابَ» –
[۸]
۳ – از انس و ابن عباس هر دو منقول است که به دنبال عبارت: «لا یملأ جوف ابن آدم الا التراب» گفته‌اند: « – – -نمی‌دانم این آیه‌اى بود که نازل شده بود یا آن‌که کلام پیامبر بود» یا: « – – -نمی‌دانم این عبارت از قرآن است یا خیر» –
[۹]
همچنین در صحیح بخاری از ابی بن کعب نقل شده که ایشان تا زمان نزول «سوره الهاکم التکاثر»، گمان می‌کرده که این عبارت، عبارتی قرآنی بوده و بعد این تردید برطرف شده است –
[۱۰]
۴ – اساساً این آیه و آیاتى از این قبیل چرا بایستى نسخ گردند؟ چون که نسخ در احکام است نه در حقایق و مسائل تاریخى و غیره –
[۱۱]
به هر حال؛ این جمله آیه‌ای از قرآن نبوده تا نسخ شده باشد، بلکه یا حدیثی است که از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است یا این‌که یک سخن و تمثیل حکیمانه می‌باشد – و حرص و طمع داشتن در مال دنیا را مذمّت و نکوهش می‌کند –
[۱۲]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱] – بینه، ۱: «کافران از اهل کتاب و مشرکان [می‌گفتند:] دست از آیین خود برنمی‌دارند تا دلیل روشنى براى آنها بیاید» –

[۲] – ترمذی، محمد بن عیسى، سنن الترمذی، ج ۵، ص ۷۱۱، مصر، شرکه مکتبه و مطبعه مصطفى البابی الحلبی، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق؛ نیشابوری،  محمد بن عبد الله، المستدرک على الصحیحین، تحقیق، عطا، مصطفى عبد القادر، ج ۲، ص ۲۴۴، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق –

[۳] – ر -ک: باقلانى(متوفای ۴۰۳ق)‏، ابو بکر محمد بن الطیب،  الإنتصار للقرآن، ج ‏۱، ص  ۴۰۴ – ۴۰۵، عمان، بیروت‏، دار الفتح، دار ابن حزم‏، چاپ اول، ۱۴۲۲ق؛ زرکشی(۷۹۴ق‏)، محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم القرآن، ج ‏۲، ص ۱۶۸ – ۱۶۹، دار المعرفه، بیروت، چاپ اوّل، ۱۴۱۰ق؛ خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص ۲۰۵ – ۲۰۷، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی‏، قم، بی‌تا؛  معرفت، محمد هادى‏، التمهید فی علوم القرآن، ج ‏۴، ص ۲۶۰، قم، مؤسسه النشر الاسلامى‏، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق؛ نجارزادگان‏، فتح الله، تحریف ناپذیرى قرآن، ص ۳۸ – ۳۹، تهران، مشعر، چاپ اول، ۱۳۸۴ش –

[۴] – ابو نعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ج ۳، ص ۳۱۶، مصر، السعاده، ۱۳۹۴ق؛ جلال الدین سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، الدر المنثور، ج ۸، ص ۵۸۷، بیروت، دار الفکر، بی‌تا –

[۵] – دارمی، عبد الله بن عبد الرحمن، سنن الدارمی، محقق، غمری، نبیل هاشم، ص ۶۶۵، بیروت، دار البشائر، چاپ اول، ۱۴۳۴ق؛ شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج ۱۹، ص ۲۵۹، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۲۱ق – 

[۶] – راشدازدی، معمر بن أبی عمرو، الجامع، محقق، اعظمی، حبیب الرحمن، ج ۱۰، ص ۴۳۶، پاکستان، بیروت، المجلس العلمی، توزیع المکتب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق –    

[۷] – طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الصغیر، ج ۱، ص ۲۳۹، بیروت، عمان، المکتب الإسلامی، دار عمار، چاپ اول، ۱۴۰۵ق –

[۸] – مسند احمد بن حنبل، ج ۴۰، ص ۳۲۱ –

[۹] – قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلی رسول الله(ص) (صحیح مسلم)، محقق،‌ عبدالباقی، محمد فؤاد، ج ۲، ص ۷۲۵، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا؛ سنن الدارمی، ص ۶۶۵ –

[۱۰] – و قالَ لَنا أَبُو الوَلید: حَدَّثَنا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَهَ، عَنْ ثَابِت، عَنْ أَنَس، عَنْ أُبَیّ، قال: «کُنَّا نَرَى هَذا مِنَ القُرْآنِ، حَتَّى نَزَلَتْ: {أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ}»؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه(صحیح بخاری)، محقق، الناصر، محمد زهیر بن ناصر، ج ۸، ص ۹۳، بیروت، دار طوق النجاه، چاپ اول، ۱۴۲۲ق –

[۱۱] –  مرتضى عاملى‏، سید جعفر، حقایقى مهم پیرامون قرآن، ترجمه، اسلامی، سیدحسن، ص ۲۶۲، قم، دفترانتشارت اسلامى‏، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش –

[۱۲] – ر -ک: فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی‏، المحجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ج ‏۶، ص ۵۰، قم، مؤسسه النشر الاسلامی‏، چاپ چهارم، ۱۳۷۶ش؛ «تلاش برای دنیا یا آخرت»، سؤال ۱۸۲۱؛ «اسلام و ثروت اندوزی»، سؤال ۱۳۹۸؛ «معنا و آثار طمع»، سؤال ۲۴۷۲۶؛ «خصائص و ویژگی‌های اهل دنیا»، سؤال ۱۳۱۵۶