برخی روایتی را از زید بن علی میآورند که در آن نظر زید را در رابطه با ابوبکر و عمر میپرسند. ایشان هم ضمن تأیید او، بیان میکند که از اهل بیتش نیز جز خیر، چیزی را درباره او نشنیده است. این شبهه موجب تردید در تفکرات برائتی شیعیان میگردد که در این نگاره پاسخ آن را دادهایم.
در ناسخ التواریخ روایتی آمده است که در آن، زید بن علی (پسر امام سجاد ع) در رابطه با دو خلیفه اول گفته است که جز خیر چیزی را درباره آن دو نشنیده است. او در ادامه او این مطلب را به اهل بیت خویش نیز نسبت میدهد و سپس میگوید که آنها نه به ما ظلم کرده است و نه به هیچ کس دیگر! و بعد بیان میکند که آن دو به کتاب خدا و سنت رسول اکرم ص عمل کردهاند[۱].
در پاسخ به آن باید گفت که:
اوّلا: در هیچ یک از کتب معتبر روائى و تاریخى و تفسیرى شیعه، اثرى از این روایت نیست. و منقولات ناسخ التواریخ، چون مستند به منابع موثّق نیست، قابل اعتماد نمى باشد . ثانیاً: این روایت با مضمون روایتی که کشی از زبان زید بن علی نقل کرده کاملا مخالفت دارد. چنانچه وقتی سدیر بعد از ابراز علاقه به امیرالمؤمنین و حسنین علیهمالسلام، به امام باقر عرض کرد ما ابوبکر و عمر را نیز دوست داریم و از دشمنانشان بیزاریم. در این هنگام، زید به آنها رو کرد و گفت: آیا شما از فاطمه سلاماللهعلیها بیزاری میجویید؟ زید سپس آنها را نفرین میکند و میگوید که شما امر ما را سبک شمردید، خدا امر شما را سبک شمارد[۲]. ثالثاً : بر فرض که زید بن علی چنین اعتقادی داشته است ، برای ما چه ارزشی دارد؟ مگر زید بن علی معصوم و یا گفتار او برای ما حجت است ؟ رابعاً: بر فرض صحت احتمال دارد که وی این سخن را به خاطر مصالح سیاسی گفته باشد؛ زیرا قیام زید در جهت جذب جمعیت علیه حکومت های وقت بوده است. جمعیتی که اکثر آنها از اهل سنت بودهاند. بنابرین ممکن است او این مطلب را به خاطر این غرض گفته باشد.
.[۱] « و عن زید بن على أخو الباقر و عم الصادق ” ان ناساً من رؤساء الکوفه و أشرافهم الذین بایعوا زیداً حضروا یوماً عنده، و قالوا له : رحمک الله ، ماذا تقول فى حق أبى بکر و عمر؟ قال: ما أقول فیهما إلا خیراً کما أسمع فیهما من أهل بیتی إلا خیرا ، ما ظلمانا و لا أحد غیرنا ، و عملا بکتاب الله و سنه رسوله» (از زید بن علی ، برادر امام باقر و عموی امام صادق علیهما السلام نقل شده است که مردمی از اهل رؤسای و اشراف کوفه با او بیعت کردند . روزی پیش او آمدند و به او گفتند : خداوند به تو رحم کند ، نظر تو در بارۀ ابوبکر و عمر چیست ؟ زید گفت : چیزی جز خیر در بارۀ آنها نمیگوییم؛ چنانچه از اهل بیتم چیزی جز خیر در بارۀ آنها نشنیدهام ، آنها نه به ما ظلم کردند و نه به هیچ کس دیگری ؛ بلکه به کتاب خدا و سنت رسول او عمل کردند). ناسخ التواریخ للمرزا تقی الدین خان تحت عنوان – أحوال الإمام زین العابدین – .
.[۲] « عن سدیر ، قال : دخلت على أبی جعفر علیه السلام ومعی سلمه بن کهیل و… وعند أبی جعفر علیه السلام أخوه زید بن علی علیهم السلام فقالوا لأبی جعفر علیه السلام نتولى علیا وحسنا وحسینا ونتبرأ من أعداهم ! قال : نعم . قالوا : نتولى أبا بکر وعمر ونتبرأ من أعدائهم ! قال : فالتفت إلیهم زید بن علی قال : لهم أتتبرؤن من فاطمه ؟ بترتم أمرنا بترکم الله ، فیومئذ سموا البتریه .»
(سدیر میگوید: وارد بر امام باقر علیهالسلام شدم و با من سلمه بن کهیل و … بودند و در کنار امام علیه السلام برادرش زید بن علی بود . آنها ( سلمه بن کهیل و… ) به امام گفتند : ما امام علی ، امام حسن و امام حسین را دوست داریم و از دشمنان آنها بیزاری میجوییم . امام فرمود : بلی . [سخن آنها را تأیید کرد ] . بعد آنها گفتند : ما ابو بکر و عمر را دوست داریم و از دشمنان آنها بیزاری میجوییم . زید بن علی متوجه آنها شد و گفت : آیا شما از فاطمه ( سلام الله علیها ) بیزاری میجویید ؟ شما امر ما را سبک شمردید ، خدا امر شما را سبک بشمارد . از این به بعد آنها ( سلمه بن کهیل و طرفدارانش ) به بتریه مشهور شدند). ر.ک: اختیار معرفه الرجال – الشیخ الطوسی – ج ۲ – ص ۵۰۴ – ۵۰۵ – شماره ۴۲۹،/
پاسخ دهید