برخی سؤال می کنند که چرا برخی بهشت رفتن را به شیعیان امامی محدود می کنند؟ آیا در آیین های دیگر انسان های خوب نیست؟ آیا هدف خلقت، پذیرش و اعتقاد به معصومین است یا رسیدن به صفات الهی و انسان کامل شدن؟ چرا اگر انسانی از راه دیگری به این مرحله رسید باید از پاداش خداوند محروم شود؟ شما می توانید پاسخ این سؤالات را در متن زیر مشاهده نمایید.
خداوند متعال ملاک ورود به بهشت را در دو مطلب یکی ایمان و دیگری عمل صالح قرار داده است[۱]. همچنین اعتقاد به خداوند، انبیاء، قرآن، معاد، امامان، محبت به امامان معصوم علیهمالسلام اطاعت از فرمایشات و اوامر و نواهی آن ها، از جمله چیزهایی است که در راستای ایمان و اعمال صالح قرار دارد[۲]؛
اینک با توجه به مطالب فوق می گوییم: هر کس به این اصول کلی ایمان آورده و در حوزه عمل نیز بدان عمل کند، یقیناً بر مبنای همین ملاکات برای ورود به بهشت در اولویت قرار دارد.
چنانچه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز حب به اهل بیت را لازمه دوست داشتن خدا و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله می داند و محبت به قرآن را نیز لازمه محبت اهل بیت علیهمالسلام می داند[۳].
پس اگر گفته می شود که «شیعیان» برای ورود به بهشت در اولویت هستند، به خاطر این است که آنان این ملاکات را دارند. هر چند آن ها نیز در ایمان و عمل صالح برخی بالاتر و برخی پایین ترند[۴].
کسانی که از حقانیت اسلام و تشیع آگاه باشند، ولی حق را نپذیرند گناهکارند وگرنه از مستضعفانند که از آیات ۹۷ـ۹۹ سوره نساء و ۶۲ بقره و مانند آن ها استفاده می شود که حسابرسی افراد مستضعف از دیگران جدا است.
مستضعفان افرادی هستند که از نظر فکری یا بدنی یا اقتصادی آن چنان ضعیف اند که قادر به شناسایی حق از باطل نشوند و یا این که با تشخیص عقیده صحیح، بر اثر ناتوانی جسمی یا ضعف مالی و یا محدودیت هایی که محیط بر آن ها تحمیل کرده، قادر به انجام دادن وظایف خود به طور کامل نباشند و نتوانند مهاجرت کنند؛ مثلاً در سرزمینی قرار گرفته اند که اکثریت آنان کافر و قدرت به دست آنان است و عالم دینی هم وجود ندارد که معارف دین را به آن ها برساند و یا محیط کفر و ترس اجازه نمی دهد به آن معارف عمل کنند و از سوی دیگر قدرت بیرون آمدن از آنجا و رفتن به محیط اسلام را هم ندارند و یا این که اصلا به ذهنش خطور نکرده که دین حقّی وجود دارد. چنین کسانی مصداق استثنای آیه هستند و عفو و مغفرت خداوند متعال شامل حالشان شده، داخل دوزخ نمی شوند؛ بلکه در آنجا امتحان می شوند و با این امتحان، «شقی و سعید» شناخته می شود[۵].
.[۱] «مَنْ عَملَ سَیئَهً فَلاَ یجْزَی إلاَّ مثْلَهَا وَ مَنْ عَملَ صَــلحًا من ذَکَر أَوْ أنثَی وَ هوَ مؤْمنٌ فَأولَـئکَ یَدْخلونَ الْجَنَّهَ یرْزَقونَ فیهَا بغَیْر حسَاب» (و هر کسی کار شایسته ای انجام دهد ـ خواه مرد یا زن ـ در حالی که مؤمن باشد آن ها وارد بهشت می شوند و در آن روزی بی حساب به آن ها داده خواهد شد). غافر، ۴۰
.[۲] «یَـأَیّهَا الَّذینَ ءَامَنوا أَطیعوا اللَّهَ وَأَطیعوا الرَّسولَ وَأولی الاْمْر منکم» (ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را اطاعت کنید! و از پیامبر خدا و اولواالامر [یعنی اوصیای پیامبرکه همان امامان معصوم علیهمالسلام هستند] اطاعت کنید). نساء، ۵۹
[۳] . «من احب الله فَلْیحبّنی و من احبنی فلیحب عترتی انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی و من احب عترتی فَلْیحب القرآن» (کسی که خدا را دوست دارد پس باید مرا نیز دوست بدارد و کسی که مرا دوست بدارد باید عترت مرا نیز دوست بدارد. من از بین شما می روم اما دو چیز گران بها در بین شما به یادگار می گذارم یکی کتاب خدا و دیگری عترتم را و کسی که عترت مرا دوست دارد پس باید قرآن را نیز دوست بدارد)مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج ۳، ص ۳۵۵، مؤسسه آل البیت
[۴] ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج ۲۰، ص ۱۰۷ـ۱۰۸؛ همان، ج ۱، ص ۵۹۷ـ۶۰۰؛ همان، ج ۳، ص ۴۳۴ـ۴۴۰، دارالکتب الاسلامیه
[۵] ر.ک: المیزان، علامه طباطبایی(رحمه الله)، ج ۵، ص ۴۸، نشر اسلامی / تفسیر نمونه، آیه الله مکارم شیرازی و دیگران، ج ۴، ص ۸۳ـ۸۸، نشر دارالکتب الاسلامیه / معاد، آیه الله شیخ حسین ربانی میانجی، ص ۳۵۳ـ۳۶۵، چاپ علمیه
پاسخ دهید