سؤال: در روایاتی از اهل بیت آمده است که الفاظ و اذکار معنوی خاصّی را باید در زمان های خاصّی به بچّه ها آموزش داد، آیا رعایت اصل تدریج در این حدیث ملاک است یا اینکه باید این نحوه آموزش در همان مقاطع دقیق سنّی اتّفاق بیفتد؟ لطفاً برای این احادیث منبعی ذکر بفرمایید.

جواب:

خیلی خوب است که دغدغه والدین از همان ابتدا این باشد که با کلمات نورانی و معنوی بین فرزند و دین پیوند برقرار کنند؛ امّا این که بچّه های ما در چه سنّی یاد می‌گیرند، چندان مهم نیست.

 خیلی خوب است که این کار از طریق آموزش های غیر مستقیم و با روش تکرار و تمرین صورت گیرد؛ به عنوان مثال وقتی که فرزند ما راه رفتن و ایستادن را می‌آموزد، می‌توانیم ذکر یاعلی را به او بیاموزیم و او بر اساس تقلیدی که انجام می‌دهد این کار را یاد می‌گیرد.

تاریخ های طلایی!

در روایات آمده است که آموزش اذکار باید در زمان های خاصّی باشد؛ امّا اگر آموزش دقیقاً مطابق با اوقات ذکر شده در روایات نباشد ایرادی ندارد.  ظاهراً دقّتی که در این روایت وجود دارد، به خاطر خواص اذکار است که در این روز برای فرزند اتّفاق می‌افتد و الّا معصومین علیهم السّلام تا این حد برای سن، روز،  ماه و سال اهمیّت قائل نمی‌شدند و معلوم است که این تاریخ ها یک تاریخ های طلایی است و خواص ویژه ای را در تربیت و تاثیر پذیری بچّه ها دارد.

ممکن است بچّه های ما در طول دو یا سه سالگی بارها کلمه لا اله الا الله را بگویند و یا صلوات بفرستند؛ این خیلی هم خوب است و باید اجازه داد که آنها را بگویند. ما نمی‌گوییم که این اذکار نباید در آن سن به کودک گفته شود؛ ولی اگر در این تاریخ های ویژه به صورت خاص این عمل انجام شود، آن تاثیری که نورانیت کلام اهل بیت داشته است و فرموده اند، انشاالله در بچه های ما هم نفوذ پیدا می‌کند و تاثیرات خاص خودش را در فرزندان ما می‌گذارد.

معرّفی کتاب

در زمینه منبع این حدیث و روایت، کتابی از حجت الاسلام و المسلمین آقای محمدی ری شهری وجود دارد، تحت عنوان حکمت نامه کودک که در آن، مجموعه روایاتی درباره کودکان از قبل از تولد تا دوران تربیت فرزندان جمع آوری شده است و کتاب بسیار خوبی است.

یک منبع خوب دیگر در این زمینه، کتاب وسائل الشیعه است که در بخش کتاب النکاح، باب تعلیم و تربیت فرزندان، این روایت آمده است. در کتب دیگر تربیتی هم این مطلب متعدّد بیان شده است و در هر کتابی که روایت های تربیتی وجود داشته باشد، معمولاً این روایت هم در آن ذکر شده است.