چرا در «الله اکبر» صفت بعد از اسم آمده، ولی در «سبحان الله» این طور نیست؟ چه فرقی دارند؟

پاسخ اجمالی

هر زبانی دارای قوانین و اسلوب های خاص خود است. زبان عربی نیز در قوانین خود اسلوب هایی را جای داده است که دارای معنا و کاربرد مخصوص به خود هستند.
در حقیقت عبارت «اللهُ اکبرُ» یک جمله اسمیه ساده است که از یک مبتدا و خبر تشکیل شده است و اعلام می دارد که خداوند از هر آنچه رنگ توصیف پذیرد، بزرگ تر و والاتر است،
[۱] ولی «سبحانَ اللهِ» معنایی متفاوت دارد.
گاهی اوقات در جملات عربی، پس از فعل جمله، مصدری از همان ریشه  فعل قرار می گیرد، تا تأکیدی مضاعف بر مفهوم جمله داشته باشد. به این مصدر که در زبان عربی منصوب است، «مفعول مطلق» می گویند؛ مانند مصدر «مکرا» در آیه«وَ مَکَرُوا مَکْراً وَ مَکَرْنا مَکْرا»
[۲] و مصدر «تبتیلا» در آیه «وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتیلا».[۳]
در همین سنخ جملات، گاهی برای تأثیر بیشتر در رساندن معانی؛ نظیر امر، نهی، دعا و…، فعل اصلی حذف شده و تنها مصدر منصوب باقی می ماند؛ مانند «قیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمین»
[۴] که در این جا «بُعدا» نیز مفعول مطلق است.
در مورد عبارت «سبحان الله» نیز مصدر سبحان به اسم «الله» اضافه شده است و در حقیقت همان مفعول مطلقی است که جانشین فعل خود شده است.
[۵] این عبارت متناسب با سیاق خود، در اصل چنین بوده است «أسبّح سبحان الله» یعنی خداوند را از هر آنچه عقل دریابد و رنگ توصیف پذیرد، پاک و منزه می دانم. 

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. جمیع می گوید: امام صادق(ع) از من پرسید: معناى اللَّه اکبر چیست؟ عرض کردم خدا بزرگ تر از همه چیز است. فرمود: مگر آن جا چیزى بود که خدا بزرگ تر از آن باشد؟! گفتم پس چیست؟ فرمود: «خدا بزرگ تر از آن است که وصف شود»؛ کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ترجمه مصطفوى، ج ۱، ص ۱۵۹، کتاب فروشی علمیه اسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.

[۲]. نمل، ۵۰: «دست به نیرنگ زدند و [ما نیز] دست به نیرنگ زدیم».

[۳]. مزمل، ۸: «و نام پروردگار خود را یاد کن و تنها به او بپرداز».

[۴]. هود، ۴۴: «و گفته شد: مرگ بر قوم ستمکار».

[۵]. درویش، محیی الدین، اعراب القرآن و بیانه، ج ۵، ص ۶۹، دارالارشاد، سوریه، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق؛ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح (تاج اللغه و صحاح العربیه)، محقق، مصحح، عطار، احمد عبد الغفور، ج ۱، ص ۳۷۲، دار العلم للملایین، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.