پیشوایان ما سادهزیستى را با آراستگى جمع کرده بودند که به نمونههایى از آن اشاره مىشود:

الف – تن پوش پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با لباسهاى متعارف مردم عصر خویش تفاوتى نداشت و هر نوع لباسى را که در دسترس وى قرار مىگرفت مىپوشید.[۱] او به راحتى لباس خود را انتخاب مىکرد و سختگیر و سختپسند نبودند البته این ساده زیستى او به معناى بىانضباتى نبود؛ بلکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در پوشیدن لباس بسیار منظم بود. هنگامى که هیأتى بر او وارد مىشد، زیباترین لباسش را مىپوشید.[۲]

ایشان بیشتر لباس پنبه یا کتان مىپوشید و بیشترین لباسهایش به رنگ سفید بود و لباس مخصوصى براى نماز جمعه داشت.[۳]

پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)به نظافت و بوى خوش، علاقه داشت؛[۴] ایشان توجه بسیارى به استفاده از بوى خوش داشت و به آینه یا آب مىنگریست و موهایش را شانه مىزد و خود را براى یاران مىآراست.[۵] همواره لباسش پاکیزه بود و مىفرمود: از عوامل ارجمندى مؤمن نزد خداى والا، پاکیزگى لباس اوست.[۶]

 

ب – حضرت رضا (علیهالسلام)نیز ساده زیستى را با آراستگى جمع کرده بود و پاکیزگى را از اخلاق پیامبران مىشمرد.[۷] او درباره لباس زیبا مىفرمود: «حسن (علیهالسلام) لباسهاى زیبا مىپوشید، و جعفر ابن محمد (علیهمالسلام)لباسهاى تازه مىخرید و در آب فرو مىبرد و سپس در بر مىکرد، و به من مىگفت تو هم [این چنین لباس] بپوش و خود را نو کن؛ زیرا علىبن الحسین (علیهمالسلام) جبّههاى خز را پانصد درهم مىخرید و زمستان مىپوشید و بعد آن را مىفروخت و به فقراء انفاق مىنمود و مىفرمود:[۸]«مَنْ حَرَّمَ زِینَهَ اللَّهِ الَّتِى أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیباتِ مِنَ الرِّزْقِ»؛[۹] «بگو: چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگان خود آفرید و روزىهاى پاکیزه را حرام کرده است؟!».[۱۰]

یاسر، خادم امام رضا (علیهالسلام) مىگوید: حضرت به من فرمود: «براى خود یک جبّه خز بخرید و اگر خواستید پارچههاى نقشدار تهیه کنید. عرض کردم هر پارچه نقشدارى را بخرم؟ فرمود مگر پارچه نقشدار چیست؟ گفتم: پارچههاى نقشدارى که در آن پنبه نباشد مىگویند حرام است، فرمود: تو از آن پارچههایى که در آن پنبه هست بپوش».[۱۱]

 

امام رضا (علیهالسلام) محاسن خود را با خضاب سیاه مىکرد[۱۲] و موهاى سر و صورت خود شانه مىزد.[۱۳] امام مقید به استفاده از عطر بود؛ روایت شده است که امام از عود هندى و چینى بخور مىکرد، و مشک و گلاب استعمال مىنمود.[۱۴] حضرت رضا (علیهالسلام) عطر زدن را از اخلاق پیامبران مىشمرد[۱۵] و در روایتى، به سیره جدشان اشاره مىنمایند و مىفرمایند: «حضرت زینالعابدین مشکدانى داشت از قلع که در آن مشک نهاده بود و وقت لباس پوشیدن و بیرون رفتن از آن مشک به خود مىمالید».[۱۶]

امام همگان را به عطر زدن سفارش مىکرد: «بر هیچکس روا نیست که از به کار بردن عطر در هر روز خوددارى کند، و اگر قدرت نداشت یک روز در میان خود را خوشبو کند، و اگر باز هم نتوانست در روز جمعه حتماً بوى خوش استعمال نماید».[۱۷]

 

 

پی نوشت ها


[۱] – سنن النبى، طباطبایى، ص۶۹٫

[۲] – کنزالعمال، متقى هندى، ج۷، ص ۱۲۲٫

[۳] – سنن النبى، ص ۱۷۳٫

[۴] – مکارم الاخلاق، ابونصر طبرسى، ج۱، ص ۸۲ – ۸۰٫

[۵] – مکارم الاخلاق، ج۱، ص ۸۵٫

[۶] – مجمع الزوائد، هیثمى، ج۵، ص ۱۳۲؛ ر.ک: پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و جوان امروز، محمدباقر پورامینى.

[۷] – تحفالعقول، ص ۴۵۱٫

[۸] – الکافى، ج۶، ص ۴۵۱٫

[۹] – اعراف ۷، آیه ۳۲٫

[۱۰] – مسند الامام الرضا (علیهالسلام)، عطاردى، ج۲، ص ۳۶۰٫

[۱۱] – الکافى، ج۶، ص ۴۵۲٫

[۱۲] – بحارالانوار، ج۷۳، ص ۱۰۰٫

[۱۳] – بحارالانوار، ج ۷۳، ص  ۱۱۵٫

[۱۴] – عیون اخبارالرضا (علیهالسلام)، ج۲، ص ۱۷۹٫

[۱۵] – الکافى، ج۶، ص ۵۱۲٫

[۱۶] – مکارمالاخلاق، ص۴۲٫

[۱۷] – خصال، ج۲، ص ۳۹۲٫