جابر می‌گوید: از امام صادق(ع) درباره معناى باطنى این آیه پرسیدم: «براى شما از آسمان، آبى می‌فرستد تا شما را با آن پاک کند و پلیدى شیطان را از شما ببرد و دل‌هایتان را پیوند زند و گام‌هایتان را با آن، استوار سازد».[۱]
آن‌حضرت فرمود: «معناى باطنى آسمان، پیامبر خدا(ص) و معناى باطنى آب، على(ع) است. خداوند عزّ و جلّ، على(ع) را از پیامبر خدا(ص) قرار داد. این است سخن خداوند: “آبى تا شما را با آن پاک کند”. این على است که خداوند، قلب هرکس که ولاى او را داشته باشد، پاک می‌کند.
و این سخن خداوند: “و از شما پلیدى شیطان را بزداید”، یعنى هرکس ولاى على را داشته باشد، [خداوند،] پلیدى را از او می‌زداید و دلش را قوّت می‌بخشد. “و بر دل‌هایتان پیوند زند و گام‌هایتان را با آن استوار کند”. مقصود از “آن” على است. هرکسی که ولاى على را داشته باشد، خداوند، دلش را به على پیوند می‌زند و بر ولایت على ثبات می‌یابد».[۲]
در توضیح این روایت باید گفت:
بسیارى از روایات، تصریح می‌کنند که قرآن کریم، علاوه بر مفاهیمى که مدلول ظاهر الفاظ آن است، داراى لایه‌هاى مفاهیم باطنى است‏.[۳] مقصود از مفاهیم باطنى قرآن، معارف عمیقى است که در پس ظواهر الفاظ – که آن نیز حجت است – و در لایه‌های دیگری نهفته شده و  علاوه بر آن‌که با معنای ظاهری آیات منافات ندارد، به معارف دیگری نیز رهنمون می‌شود. شناخت صحیح این معارف، ویژه پیامبر خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) است، چنان‌که از امام على(ع) نقل شده است: «از من، از قرآن بپرسید؛ چرا که دانش اوّلین و آخرین، در قرآن است. [قرآن‏] براى هیچ گوینده‌اى [جاى‏] سخن نگذاشته است و تأویل آن‌را جز خدا و استواران در دانش، کسى نمی‌داند و اینان، یک نفر نیستند. پیامبر خدا(ص) یکى از ایشان بود که خداوند سبحان، این دانش ‌را به او آموخت و حضرتشان هم آن‌را به من آموخت و [تأویل قرآن‏] در فرزندان [معصومِ‏] او تا روز قیامت، باقى خواهد ماند».[۴]
بنابراین، آشنایى با تفسیر باطنى قرآن و تبیین لایه‌هاى عمیق حقایق این کتاب آسمانى، تنها از طریق امامان معصوم(ع) امکان‌پذیر است.
با توجه به این نکته؛ روایت مورد نظر، در صدد آن نیست که معنای ظاهری آیه را نفی کند، بلکه به یک لایه باطنی آن اشاره می‌کند که پیامبر اکرم(ص) را آسمانی می‌داند که آب پاک کننده‌ای مثل علی بن ابی‌طالب(ع) از او سرچشمه گرفته و پیروان آن‌حضرت را پاک و پاکیزه می‌نماید.

 


پی نوشت:

[۱]. انفال، ۱۱٫

[۲]. عیاشى، محمد بن مسعود، التفسیر، ج ‏۲، ص ۵۰، تهران، المطبعه العلمیه، چاپ اول‏، ۱۳۸۰ق.

[۳]. نک: «معناى ظاهر و باطن قرآن»، سؤال ۵۹۵۴۱.

[۴]. استرآبادى، على‏، تأویل الآیات الظاهره فی فضائل العتره الطاهره، ص ۵۴۰، قم، مؤسسه النشر الإسلامی‏، چاپ اول‏، ۱۴۰۹ق.