تفاوت دو افطار

کسی که روزه و امساکش از خوردن و آشامیدن و بعضی از چیزهائی که از نظر فقهی باید ترک کند، از ترس عذاب یا از روی شوق به بهشت است و روزه گرفتنش را وظیفه و تکلیفی از جانب خداوند جلَّ جلاله میبیند، ناچار افطار نمودنش برای دفع سختی گرسنگی و رهائی از بند تکلیف […]
روزهی کامل

روزهی صحیح کاملی که خدای تعالی به جهت حکمت کامل نمودن نفس روزهدار تشریع نموده است، این است که: حتماً گناهان همهی جوارح را ترک کند! اگر روزهدار علاوه بر این مطلب، مشغول شدن دل را به یاد غیر خداوند، نیز ترک کند، و از همهی ماسوی الله روزه بگیرد، این روزه، کاملترین روزه است. […]
وسیلهای برای حصول لذّت معرفت

هیچ نعمتی لذّت بخشتر و عالیتر از نعمت معرفة الله و قرب و دیدار او نیست! و گرسنگی، از علل و اساب نزدیک میباشد! [که آدمی را به این مقصد میرساند.] منبع: کتاب به سوی دوست، ص 173
بهرههای معنوی در گرسنگی

در گرسنگی، برای سالک [الی الله] فائدهی بیشماری است در کامل نمودن نفس و معرفت نسبت به پروردگارش… از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمود: «مجاهده کنید با نفسهای خود به وسیلهی گرسنگی و تشنگی! زیرا پاداش این امر مانند اجر کسی که در راه خدا میجنگد و همانا هیچ عملی در نزد خداوند […]
عشق به تکلیف الهیّه

روایت شده از امام صادق (ع) در فرمایش خداوند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ» [بقره/183] «ای کسانی که ایمان آوردید! نوشته [و واجب] شد بر شما روزه.» فرمود: «لذّت خطاب خداوند، سختی را از بین برد!» بندهی عارف به خداوند و عارف به حقّ خداوند، این چنین باید باشد! زیرا بنده هر گاه […]
تکلیف یا تشریف؟

روزه – و نیز هر عبادتی را- عامّهی مردم، تکلیف میدانند؛ و به آن از روی مشقّت و سختی عمل میکنند! لیکن خواصّ، آن را یک نوع تشریف و لطفی از جانب خداوند جلَّ جلاله دیده، و برای خداوند در قرار دادن عبادات و واجب نمودن آنها منّت بزرگ و نعمتی سترگ نسبت به بندگان […]
اشاره به مراتب روزه

همانگونه که در روایات آمده: «روزه مخصوص خداست و اوست که به آن پاداش میدهد». پس بر سالک [الی الله] سزاوار است که هر گاه روزه گرفت، جوارحش نیز با او روزه گیرند؛ چنانکه این مطلب از حضرت صادق (ع) روایت شده که: «هر گاه روزه گرفتی، باید روزه بگیرد و گوش و چشم و […]
تحذیر از فریبکاری نفس

کسی که میخواهد بداند که امامتش [در جماعت] خالص از برای خداوند است، باید این مطلب را به وسیلهی بعضی از امور کشف کننده [و محک ها] آزمایش کند! و از جمله راهها آن این است که: نفسش و میلش را به امامت ملاحظه کند، که آیا به جهت حبّ جاه و دوستی آبرو و […]
کدام جماعت؟

آنچه مهمتر است، اجتماع و اتّحاد دلها است. پس کسی که به نماز جماعت و با گروهی که دلهایشان در راه خدا گرد آمده، موفّق شد، باید از کرم خداوند، به هر آنچه در فضیلت جماعت آمده است، وادار باشد! و کسی که اجتماعش با گروهی است که میانشان دشمنی و حسدورزی است، و امید […]
بدون نور و فضیلت

کسانی که نماز جماعتشان تنها به شکل و صورت باشد، و دلهایشان مخالف هم، بلکه میانشان بغض و دشمنی بوده که هر کدام بد برادر خود را میخواهد، و در نعمتهای خداوند، حسد میورزند، خصوصاً اگر [این تیرگیها] میان امام و مأموم باشد، من گمان نمیکنم در چنین اجتماعی نور و روشنی بوده، و نزد […]
اهمیّت اتّحاد قبول مؤمنان

بر بنده به حکم مراقبت، واجب است که در تقویت مسأله اتّحاد و صفای دل با برادران مؤمنش بکوشد! پس هر چه بر اتّحاد و صفا افزوده شود، اثرپذیری هر کدام از آنها از نور رفیقش، بیشتر شده و به روحانیّت افزوده میشود. به مبالغهی شرع در این مسأله بنگر؛ و به آنچه در ستایش […]
همه بهرهمند

نماز جماعت، مانند یک نماز است. پس وقتی برخی نمازگزاران دارای برخی شرایط فضیلت و کمال بودند؛ و برخی دیگر، دارای بعضی از شرایط دیگر فضیلت و کمال بودند، [خداوند] کریم به فاقد شرایط هم فضیلت دوست واجد شرایطش را عطا میکند. [و همه از فیوضات، بهرهمند میشوند.] منبع: کتاب به سوی دوست، ص 167