علی علیه السلام و خلفا در فتح دژهای خیبر 3

خيبر، منطقه اي است وسيع و حاصلخيز در ۳۲ فرسنگي شمال مدينه منوره و در عصر رسول خدا صلّی الله علیه و آله اين ناحيه در اختيار يهوديان قرار داشت. يهوديان خيبر با پناه دادن به يهوديان فتنه جوي مدينه و همكاري و همدستي با ساير دشمنان اسلام، خطري براي مسلمانان بودند. بدين جهت، پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله متوجه يهوديان ساكن خيبر گرديد. قابل ذكر است خيبر هفت قلعه داشت كه يهوديان براي حفاظت و كنترل خارج دژها، در كنار هر دژي، برج مراقبت ساخته و با گماشتن نگهباناني در آن، جريان خارج دژ را به داخل گزارش مي‌كردند. پيامبر صلّی الله علیه و آله براي نشان دادن مقام و موقعيت حضرت علي علیه السّلام نزد خداوند متعال و اثبات جانشيني حضرت بعد از خودش و رد غاصبان خلافت، ابوبكر و عمر را به قصد باز كردن قلعه‌ها فرستاد اما هر دوي آنها بدون فتح بازگشتند.

در این نوشتار به اوصاف علی علیه السلام در جنگ خیبر اشاره ای می کنیم.

علی علیه السلام و خلفا در فتح دژهای خیبر 2

خيبر، منطقه اي است وسيع و حاصلخيز در ۳۲ فرسنگي شمال مدينه منوره و در عصر رسول خدا صلّی الله علیه و آله اين ناحيه در اختيار يهوديان قرار داشت. يهوديان خيبر با پناه دادن به يهوديان فتنه جوي مدينه و همكاري و همدستي با ساير دشمنان اسلام، خطري براي مسلمانان بودند. بدين جهت، پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله متوجه يهوديان ساكن خيبر گرديد. قابل ذكر است خيبر هفت قلعه داشت كه يهوديان براي حفاظت و كنترل خارج دژها، در كنار هر دژي، برج مراقبت ساخته و با گماشتن نگهباناني در آن، جريان خارج دژ را به داخل گزارش مي‌كردند. پيامبر صلّی الله علیه و آله براي نشان دادن مقام و موقعيت حضرت علي علیه السّلام نزد خداوند متعال و اثبات جانشيني حضرت بعد از خودش و رد غاصبان خلافت، ابوبكر و عمر را به قصد باز كردن قلعه‌ها فرستاد اما هر دوي آنها بدون فتح بازگشتند.

در این نوشتار در ابتدا به تعابیری که پیامبر اکرم در مورد علی علیه السلام به کار بردند اشاره ای می کنیم.

علی علیه السلام و خلفا در فتح دژهای خیبر 1

خيبر، منطقه اي است وسيع و حاصلخيز در ۳۲ فرسنگي شمال مدينه منوره و در عصر رسول خدا صلّی الله علیه و آله اين ناحيه در اختيار يهوديان قرار داشت. يهوديان خيبر با پناه دادن به يهوديان فتنه جوي مدينه و همكاري و همدستي با ساير دشمنان اسلام، خطري براي مسلمانان بودند. بدين جهت، پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله متوجه يهوديان ساكن خيبر گرديد. قابل ذكر است خيبر هفت قلعه داشت كه يهوديان براي حفاظت و كنترل خارج دژها، در كنار هر دژي، برج مراقبت ساخته و با گماشتن نگهباناني در آن، جريان خارج دژ را به داخل گزارش مي‌كردند. پيامبر صلّی الله علیه و آله براي نشان دادن مقام و موقعيت حضرت علي علیه السّلام نزد خداوند متعال و اثبات جانشيني حضرت بعد از خودش و رد غاصبان خلافت، ابوبكر و عمر را به قصد باز كردن قلعه‌ها فرستاد اما هر دوي آنها بدون فتح بازگشتند.

در این نوشتار در ابتدا به روایات اهل سنّت در مورد به میدان رفتن ابوبکر و عمر اشاره می کنیم و سپس نکاتی در نقد این سخنان بیان می کنیم.

عکس العمل نجاشی به نامه پیامبر صلّی الله علیه و آله

«نجاشی» لقب پادشاه حبشه بود. اسم وی اضحم بن ابجر  بود. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نامه‌ای برای او نگاشتند که برخورد ایشان با نامه پیامبر جالب و مایه پند برای تمام سلاطین و پادشاهان عالم است. نجاشي، پادشاهي عادل و سلطاني دانشمند و فاضل بوده، هميشه دست معدلتش به سوي ستمديدگان دراز بوده و چشم پرعطوفتش به جانب مستمندان نگران. در این نوشتار به اختصار به چگونگی برخورد نجاشی با نامه و دعوت پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله به اسلام اشاره می کنیم.

پیامبر و گریه بر جعفربن ابیطالب

جعفر بن ابی طالب بن عبدالمطلب مشهور به جعفر طیار و ذوالجناحین، دارای مقام و منزلت بسیاری نزد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بود و رسول خدا او را به عنوان سرپرست کاروان مسلمانان در مهاجرت به حبشه برگزید. پیامبر پس از بازگشت جعفر از حبشه به او نمازی آموخت که به نماز جعفر طیار مشهوراست. جعفر در جنگ موته توسط پیامبر به فرماندهی سپاه اسلام منصوب شد که در آن به شهادت رسید. رسول خدا برای جعفربن ابی طالب احترامی ویژه قایل بود. سخنانی که از پیامبر درباره ی وی باز گفته اند، همه از جایگاه والای جعفر نزد ایشان خبر می دهد و مقام و منزلت او را نماینان می سازد. شهادت جعفر، حضرت رسول صلّی الله علیه و آله را سخت داغ دار و گریان کرد.

در این نوشتار به اختصار به رفتار پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله پس از شهادت جعفربن ابیطالب اشاره می کنیم.  

صاحبان فدک

فدک، دهکده‌ای در منطقه حجاز عربستان با مزارع و نخلستان‌های وسیع در نزدیکی خیبر بوده است. طبق منابع تاریخی، مدتی پس از تصرف قلعه‌های خیبر به دست مسلمانان، نیمی از مزارع و باغات دهکده فدک بنابر یک مصالحه از سوی مالکان یهودی آن، به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله واگذار شد. چون فدک بدون جنگ فتح شده بود، به حکم قرآن، مختص پیامبر گردید. درآمد حاصل از فدک، به دستور پیامبر صلّی الله علیه و آله به مستمندان بنی هاشم و دیگر نیازمندان می‌رسید. بنابر منابع، پیامبر صلّی الله علیه و آله آن را، به دختر خود فاطمه سلام الله علیها بخشید. پس از درگذشت پیامبر صلّی الله علیه و آله، ابوبکر، فدک را به زور غصب کرد.

در این نوشتار به روایت فتح فدک از دیدگاه اهل سنّت و حدود و صاحب فدک می پردازیم.

بررسی موضوع شهادت رسول خدا صلّی الله علیه و آله

بی شک یکی از موضاعات مهم قابل بررسی بحث شهادت رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله است که هم روایات اهل سنّت و هم در روایات شیعه به آن پرداخته شده است. در برخی روایات آمده است که زنی یهودی رسول خدا صلّی الله علیه و آله را مسموم کرد؛ در برخی روایات آمده است که رسول اکرم صلّی الله علیه و آله به وسیله یکی از زنانش مسموم و شهید شد؛ و موارد دیگر که در این نوشتار به خاطر اختصار به برخی از آن ها اشاره ای می کنیم و در پایان جمعبندی خود را ذکر می نماییم.

برخورد پیامبر با یهودیان وادی القری

زمـانـی که نور اسلام بر جامعه عربستان پرتو افکند، یهودیان مدینه تاب نیاورده و بر آن شدند تا این چراغ هدایتگر بشری را خاموش سازند. آنان در این راه از هیچ دسیسه افکنی و فتنه انگیزی کوتاهی نـنـمـوده، بـا انـواع روشـهـا از جمله: لجاجت و عناد با پیامبر، شبهه افکنی، ایجاد تـفـرقـه، اختلاف و تحقیر و تمسخر رسول الله صلّی الله علیه و آله و پیروانش، تحریک مشرکان جهت حمله به مدینه؛ بـه مـقـابـله بـا دیـن اسـلام روی آوردند. راهکار اصلی پیامبر صلّی الله علیه و آله در مقابل یهودیان بر پایه مدارا و نرمش استوار بود، اما یهود عهدشکن نقض پیمان نموده و تمام اصول معاهده را زیر پای می نهادند.

در این نوشتار به چگونگی فتح وادی القری و برخورد پیامبر صلّی الله علیه و آله با ایشان می پردازیم.

انتخاب بلال برای اذان

مردمان عرب جاهلی از دادن هرگونه نقشی به بردگان گریزان بودند و همواره آنان را تحقیر می‌کردند و نه تنها در برخورد با موالی بدرفتاری بلکه آنان را از ساده‌ترین حقوق انسانی محروم می‌کردند. در تعالیم اسلام و آموزه‌های دین مبین، بنده و ارباب با هم برابرند. به همین خاطر پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله با دادن سمت اذان گویی به بلال بن ریاح که یک غلام سیاه پوست بود، عملاً درس یکسان بودن برده و آزاد، سیاه پوست و غیر آن به همه دادند و برده‌ها و سیاهان شخصیت و عزّت و کرامت احساس کردند.

آغاز ماموریت جناب مسلم و ماجرا های پس از آن(بخش سوم)

پس از شهادت جناب مسلم نوبت به شهادت یکی دیگراز بزرگان کوفه یعنی هانی بن عروه رسید شیعه‌ای مخلص، یاری باوفا و باحمیت و کسی که در رکابش چهارهزار سواره و هشت هزار پیاده حرکت می‌کردند، رادر حضور مردم، مردمی سست عنصر و ترسو و بی‌وفا به شهادت رساندند و یک نفر از آن دوازده‌ هزار نفر پا به رکاب، جلو نیامد و به حمایت از هانی برنخاست و برای نجات او قدمی برنداشت تا برگ دیگری از خیانت، بزدلی و بیچارگی را از خود در تاریخ ثبت کنند، سن شریف آن پیرمرد مجاهد در آن موقع نود و چند سال بوده است. ابن زیاد دو پیک را  با نامه ای همراه سرهای مقدس مسلم و هانی برای یزید به شام فرستاد. یزید دستور داد که سرها را بر دروازه‌ی دمشق آویزان کنند و پس از اطلاع از اتفاقات کوفه نامه‌ای برای عبیدالله فرستاد و از او تقدیر و تشکر کرد و او را ستود .امام حسین (ع) در مسیر کوفه و در منزل ثَعلَبِیَّه، از شهادت مسلم و هانی و این‌که در بازار کوفه جسدشان را روی زمین می‌کشیدند، مطلع شد.

آغاز ماموریت جناب مسلم و ماجرا های پس از آن(بخش دوم)

در واکنش به دستگیری هانی بن عروه حضرت مسلم در صدد برآمد تا قصر عبید الله را محاصره کند ابن زیاد به سران و اشراف کوفه که نزد وی بودند دستور داد بروند و اقوام خود را از اطراف مسلم پراکنده کنند و گرنه گردن همه آنها را خواهد زد آنها هم از روی دیوارهای قصر با مردم سخن گفتند و آنها را از عقوبت دولت ترساندند تا آنکه گروه بسیاری از قوم و قیبله آنان صحنه را خالی گذاشتند و مردمی که خود نامه نوشته بودند در میدان عمل و لحظات سرنوشت ساز در جبهه مخالف قرار گرفتند و اتحاد خود را بر هم زدند  ،خیانت سران قبایل و افراد با نفوذ کوفه وتهدیدهای توخالی مزدوران ابن زیاد اثر خود را گذاشت و سبب پراکندگی مردم از اطراف حضرت مسلم شدآن جناب به خانه ای پناه برد اما عاقبت توسط ماموران ابن زیاد محاصره شدو پس از نبردفراوان در حالی که زخم های فراوان بر تن داشت دستگیر گردید، وی در همان حال از یکی از لشگریان خواست تا پیکی به سوی امام حسین (ع) بفرستد و جریان اسارت خود و قصه بی وفایی و پیمان شکنی کوفیان را برای حضرت باز گوید و او را از آمدن به کوفه منع نماید  .به دستور ابن زیاد حضرت مسلم  را بالای دار الاماره برده و در برابر چشمان مردمی که بیرون قصر جمع شده بودند گردن زدند و بدنش را به پایین قصر انداختند شهادت وی درنهم ذیحجه روز عرفه سال شصت هجری  بود .

آغاز مأموریت جناب مسلم و ماجراهای پس از آن(بخش اول)

جناب مسلم درروز پنجم شوال وارد شهر کوفه شد شهری حادثه خیز با گرایش و افکار مختلف و به خانه مختارثقفی رفت . با جمع شدن شیعیان کوفه حضرت مسلم نامه امام را برای آنان خواند ودر نخستین وهله پس از ورود به کوفه ،به گرفتن بیعت از مردم پرداخت و 27 روز قبل از شهادتش در نامه ای به امام حسین (ع) در مکه خبر از بیعت مردم داد. خیلی زود خبرآمدن جناب مسلم به کوفه  توسط جاسوسان یزید منتشر شد ،اولین اقدام یزید در واکنش به این جریان ،نصب عبید الله بن زیاد به امارت کوفه و بصره بود ،ابن زیاد با ایجاد جو رعب و وحشت ، تهدید روسا و بزرگا ن و سر شناسان شهربه تضعیف فعالیت های حضرت مسلم و از جنب و جوش افتادن نهضتی که با استقبال پرشورمردم در حال گسترش بود،پرداخت. او برای خنثی کردن فعالیت های حضرت مسلم و شکست دادنش دو نقشه کلی داشت : نخست تهدید سران شهر و چهره های با نفوذ،دوم تعقیب و جست وجوی حضرت مسلم و طرفدارانش که در هر دو مورد موفقیت های زیادی هم به دست آورد .،درمدت زمانی که حضرت مسلم درمنزل یکی از بزرگان کوفه اقامت داشت ،طرح پیشنهاد ترور ابن زیاد را به دلیل رعایت مسائل اخلاقی که از ویژگی های برجسته اهل بیت (ع) و پیروان آنان بودنپذیرفت و مجبور شد محل اقامت خود را به دلایل امنیتی تغییر دهد .