تاثير ژئوپليتيكي انقلاب اسلامي ايران بر سياسي شدن شيعيان عربستان

يكي از رخدادهاي بزرگ نيمه دوم قرن بيستم، وقوع انقلاب اسلامي در ايران به رهبري حضرت امام خميني (ره) بود كه تحولات بسياري را در كشورهاي منطقه و ساختار قدرت جهاني ايجاد کرد. يكي از كشورهايي كه شيعيان آن پس از انقلاب اسلامي ايران به دنبال نقش آفريني بيشتري در فرايندهاي سياسي جامعه خود هستند، كشور عربستان سعودي است.
شيعيان اين کشور ـ كه سومين جمعيت شيعه كشورهاي عربي را تشكيل مي دهند ـ به دنبال افزايش قدرت سياسي خود در ساختار حكومت سعودي هستند تا به نابرابر ي ها ي سياسي، اقتصادي و اجتماعي در پايان دهند.
تاثير انقلاب اسلامي ايران بر شيعيان عربستان در چهار حوزه هويت يابي و خود آگاهي شيعيان، شكل گيري يا تقويت سازمان هاي شيعي، رفتار هاي سياسي ـ عاطفي شيعيان درخصوص انقلاب اسلامي، و نقش آفريني ايشان در ساختار سياسي قابل بررسي است.
اين مقاله مي کوشد با روش توصيفي تحليلي و استفاده از اسناد کتابخانه اي ، مجلات و فضاي مجازي، به تبيين ژئوپليتيكي نقش انقلاب اسلامي بر سياسي شدن شيعيان عربستان در حوزه هاي يادشده بپردازد و ابعاد آن را مورد مطالعه قرار دهد.

جايگاه شيعيان در ساختار سياسي جديد عراق

با توجه به تغييرات پيش آمده در کشور عراق پس از سال 2003، شيعيان که در طول تاريخ عراق در موضع ضعف قرار داشتند، توانستند نفوذ قابل توجهي در ساختار دولت عراق به دست آورند و دولتي شيعي را برپا کنند. شيعيان در قالب احزاب و گروه هاي اسلام گرا اهداف خود را پيش مي برند و اگرچه در بسياري از جزئيات اهدافشان با هم اختلاف دارند، ولي در اصل کلي هويت سازشان، يعني اسلام و برپايي جامعه اي اسلامي، با هم متحد و متفق اند و در سايه آموزه هاي ديني، به دنبال معنادهي به سياست هاي آينده کشورشان هستند. در اين مقاله کوشيده ايم با تاکيد بر اسلام و نقش آن در هويت دهي به گروه هاي فعال در عراق به بررسي جامعه شيعي عراق بپردازيم.

تکریم غلام در حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام

پدر و پسری به خانه‌ی امیر المؤمنین آمدند، حضرت به رسم مهمان‌نوازی، آن موقع مثل الآن دستشویی نداشتند، رسم این بود یک ظرف می‌آوردند و یک آفتابه مانند، دست میهمان را می‌شستند. چون قنبر غلام بود، آمد، این مرد مهمان کشیده خوابیده بود، پدر او هم پای خود را دراز کرده بود. دست خود را […]

آثار باقی حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام بر کوفه

«وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ‏ مِدْرَعَتِی‏ هَذِهِ»[1] این‌قدر این لباس و کفش خود را دادم وصله زدند «حَتَّى اسْتَحْیَیْتُ مِنْ رَاقِعِهَا» دیگر خجالت می‌کشم این را برای وصله ببرم. این را خطیب بغدادی در کتاب خود که برای امیر المؤمنین نوشته است، می‌گوید: «راقِعَ مِدْرَعَتِهُ»[2] مدرعه‌ی خود را، کفش خود را، لباس خود را به پینه‌دوز […]

شیوه ی حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام

آقا به کوفه آمد، درالحکومه را دیدند، فرمودند: من به این‌جا نمی‌آیم. گفتند: این‌جا دیگر ساخته شده است، بودجه‌ی آن از بیت المال خرج شده است. کاخ شده بود، کاخی که مغیره قبل از امیر المؤمنین در آن زندگی می‌کرد، کاخی که سعد بن ابی وقّاص در آن زندگی می‌کرد. دار الحکومه‌ی آبرومند ساختند، حاکم […]

خوارج پس از شکست حکمیت

ماجرای حکمیّت رخ داد، همه فهمیدند تقلّب شده است. چون حرف دو حکم فرق کرد. یک نفر گفت: من هر دو را عزل می‌کنم. ابو موسی اشعری گفت: -در یک نقل- به شورای مسلمین واگذار می‌کنم در یک نقل عبدالله بن عمر را خلیفه می‌کنم. عمرو عاص هم گفت: من علی را عزل می‌کنم، همان‌طور […]

عاقبت دشمنان امیرالمؤمنین علیه السلام

هر کسی دشمن امیر المؤمنین بوده است، در آخر عمر خود این ابراز تأسّف را کرده است. خلیفه‌ی اوّل گفت: ای کاش من فضله‌ی گنجشک‌ها بودم «وَ کُنْتُ نَسْیاً مَنْسِیًّا»[1] هیچ کسی من را نمی‌شناخت. خلیفه‌ی دوّم گفت: کاش مدفوع گوسفند بودم یا مدفوع انسان بودم. عایشه گفت: «یا لَیْتَنی‏ مِتُّ قَبْلَ هذا وَ کُنْتُ […]

عبدالله بن عمر و بیعت با امیرالمؤمنین علیه السلام

حقوقی که امیر المؤمنین برای حیوان، برای بُز قبول دارد امروز حقوق بشر برای بشر قبول ندارد. با همه فرق داشت، علی کسی نیست که ظلم بکند، زد و بند کند. متأسّفانه ماجرای حکمیّت پیش آمد. این‌ها گفتند ما در جنگ شرکت نمی‌کنیم، فتنه است، ما در یک گوشه می‌نشینیم، از فتنه‌ها حذر می‌کنیم. ابوموسی […]