تشیع انگلیسی

حضرت فرمود: «وَ أَنْتُمْ‏ مَعَاشِرُ أَخِفَّاءُ الْهَامِ»[1] مغز ندارید، چرا همیشه می‌گویید: «لَا حُکْمَ‏ إِلَّا لِلَّهِ»؟ خلیفه‌ی دوم را قبول دارید یا ندارید؟ بله. شورای شش نفره درست کردید یا نه؟ بله. پس چه می‌گویید؟ یا او هم کافر است، وارد جهنّم شده است، به سقر رفته است، به درک رفته است، یا نه. او […]

خوارج و داعش

انسان روی بند راه نمی‌رود، بله از یک جهت درست است که از شمشیر تیزتر است و از مو باریک‌تر است؛ چون حق طیف دارد. بالاخره یک نفر ۵۰ درصد به حق نزدیک است، یک نفر ۷۰ درصد به حق نزدیک است، یک نفر ۹۰ درصد به حق نزدیک است ولی کفر و ایمان این […]

خوارج و حکم خدا

حضرت در نهج البلاغه می‌فرماید: «أَنْتُمْ‏ مَعَاشِرُ أَخِفَّاءُ الْهَامِ‏»[1] هامه یعنی سر، سر شما سبک است، چطور داخل سر سبک می‌شود؟ مخ را جدا فروختند، مخ در آن نیست، لذا سر سبک است، به شدّت اهل جدل بودند. امیر المؤمنین می‌فرمود: با این‌ها نروید آیه‌ی قرآن بخوانید. چون ظاهر آیه‌ی قرآن اجمالاتی دارد که اگر […]

خشک مغزی خوارج

آدم وقتی تعقّل را کم رنگ کند، دچار مشکلاتی می‌شود. مثلاً در ماجرای خوارج یک اتّفاقی افتاده است، مسیحی‌ها خندیدند. آن هم این بود که یک بنده خدایی با همسر باردار خود عبور می‌کرد، او را گرفتند. می‌خواستند به حکومت امیر المؤمنین زهر چشم نشان دهند. امیر المؤمنین فرموده بودند تا این‌ها خونی نریختند –ماجرای […]

شيعيان خوجه اثني عشري الگويي موفق از اقليت مذهبي پويا و منسجم

شيعيان خوجه اثني عشري اقليتي کوچک و منسجم به شمار مي روند که با وجود جمعيت اندک 125 هزار نفري از نظم و انضباط قابل ملاحظه اي برخوردارند. اين اقليت کوچک، در حال حاضر در پنج قاره جهان حضور دارند و افزون بر آنكه تحت نظارت عالي فدراسيون جهاني شيعيان خوجه اثني عشري قرار دارند، در هر کشور نيز داراي جماعات مستقلي اند.
در اين مقاله، با بهره گيري از روش تحليل و توصيف تلاش شده است نحوه پيدايش اين اقليت کوچک ديني به گونه اي كنشگر به منزله پرسش اصلي مورد بررسي قرار گيرد. تلاش براي اثبات آنكه اين جامعه کوچک شيعي از بدو تاسيس تا کنون با موفقيت هاي زيادي همراه بوده است نيز فرضيه اصلي را تشكيل مي دهد. چهارچوب تحقيق بر اين مولفه استوار شده است كه شيعيان خوجه اثني عشري در برخي امور مي توانند به مثابه الگو، سرمشق ديگر جوامع شيعي قرار گيرند. پرداختن به همه عوامل اصلي و فرعي نقش آفرين در موفقيت اين جامعه کوچک شيعي در كشور هاي هدف نيز جنبه نوآوري اين مقاله شمرده مي شود.

بررسي نقش دارالعلم طرابلس در پويايي مذهب تشيع در عهد بني عمار

در نيمه دوم قرن پنجم هجري، بروز بحران هاي سياسي و اقتصادي در خلافت فاطميان و منازعات آنان با سلجوقيان در شام، به تاسيس حکومت هاي محلي در اين منطقه انجاميد. برجسته ترين اين حکومت ها، دولت بني عمار در طرابلس است که به اجماع منابع، شيعه دوازده امامي بودند. خاندان بني عمار بسيار به توسعه اقتصادي و پيشرفت فرهنگي اين شهر اهتمام داشتند و تاسيس دارالعلمي در طرابلس توسط اين خاندان، در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامي و همچنين انتقال فرهنگ به اروپا، نقشي بسزا داشته است. اين دارالعلم، يکي از غني ترين کتابخانه هاي جهان اسلام در قرن پنجم هجري به شمار مي رفت. در زمان حکمراني اين خاندان، به علت جاذبه علمي طرابلس، دانشمندان از اطراف و اکناف به اين ديار سفر کردند و به خدمت حکام بني عمار در آمدند. بنيان گذاران شيعي مذهب دارالعلم طرابلس با الگوگيري از حکومت هاي شيعي ديگر، در شکوفايي و پويايي شيعه در منطقه شام تاثيرگذار بودند. در پي سقوط اين حکومت توسط صليبيون در اوايل قرن ششم، کتابخانه اين دارالعلم به استناد منابع، از سوي مهاجمين دچار آتش سوزي شد. اين پژوهش با روش کتابخانه اي و با استناد به منابع اصلي، به اوضاع فرهنگي طرابلس و زمينه هاي شکل گيري دارالعلم طرابلس مي پردازد.

كاربرد روش معناشناسي در مطالعه عقلانيت شيعي بر مبناي انديشه تفسيري علامه طباطبايي

نگارنده در پاسخ به اين پرسش که کدامين روش براي تفسير متن، به ويژه قرآن کريم، ارجحيت دارد، با ترکيب «معناشناسي» ايزوتسو، و روش تفسيري «قرآن به قرآن» علامه طباطبايي، به بازسازي جديدي دست يافته و معتقد است اين روش در مقايسه با رويکردهاي جديد تفسيري، همانند علم گرايي، عقل گرايي، به ويژه هرمنوتيک، به دليل داشتن مختصاتي همچون اصالت گرايي، موضوع نگري، کل نگري، و پرهيز از پيش داوري و نسبي انديشي، با مباني شيعي سازگاري بيشتري دارد. در اين مقاله، به منظور معرفي برخي از فنون معناشناسي، نمونه موردي «عقلانيت» بررسي شده است که برون داد آن، عقلانيت شيعي است.

بررسي مضامين و نمادهاي شيعي در نگاره معراج پيامبر (ص) در نسخه فالنامه تهماسبي

هنرمندان نگارگر ايراني، همواره مضامين بلند و متعالي ديني، عرفاني، حکمي و ادبي را دست مايه خلق آثار گران بهاي خود قرار داده اند. مصورسازي موضوع و واقعه شگفتانگيز معراج پيامبر (ص) از اين نمونه هاست. اين واقعه حيرتاور و مهم، در ادوار گوناگون تخيل هنرمندان مسلمان نگارگر را به خود معطوف ساخته و حاصل آن، بازتاب هاي متفاوت و زيباي محتوايي و بصري اين رويداد در نگارگري بوده است. يکي از اين نمونه هاي برجسته و تامل برانگيز، به تصوير کشيدن اين موضوع در نسخه فالنامه تهماسبي (حدودا 957ق) است که نسبت به ديگر نگاره هاي معراج، کمتر به آن پرداخته شده است. در اين مقاله، فلسفه و زمينه پيدايي اين نگاره و ويژگي هاي زيبايي شناسي و عناصر نمادين بي نظير آن، توصيف و تحليل شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد نگاره معراج فالنامه تهماسبي که در دوره اوج گرايش هاي مذهبي شاه تهماسب به تشيع توليد شده است، از نظر کيفيت و ويژگي هاي زيبايي شناسي و عناصر نمادين به کاررفته در آن، مانند قطع بزرگ نگاره و تاکيد بر امامت حضرت علي (ع) به گونه اي نمادين، داراي خصلتي يکه و ممتاز در مقايسه با ديگر معراج نامه ها بوده و به تمامي، بيانگر تاثير زمينه و فضاي فکري جامعه (گفتمان تشيع) و نقش بينش حاميان در توليد آثار و ظهور عناصر نمادين در آن هاست.

تشيع و اتهام زندقه (عوامل انتساب زندقه به شيعيان)

شيعيان، با وجود دفاع معقول و منظم از شريعت اسلام و پايبندي به اصول و ارزش هاي آن، گاه از جانب مخالفان، به ويژه برخي از اهل سنت، در معرض تهديد و اتهامات گوناگون قرار مي گرفتند. يكي از مهم ترين اين اتهامات، انتساب آنان به زندقه بود كه به مثابه ابزاري از جانب دشمنان براي حذف شيعيان به كار مي رفت.
زندقه از جريان هاي پيش از اسلام در ايران بود كه در عصر اول عباسيان گسترش يافت و خلفا، گروه ها و شخصيت هاي مختلف، از آن به مثابه ابزاري براي از بين بردن مخالفان استفاده كردند و افراد بسياري به اين اتهام سركوب شدند كه شيعيان هم از جمله آنان بودند.
رقابت هاي فرقه اي و ناتواني مخالفان در برابر شيعيان، مهم ترين دليل اين اتهام افکني بود. البته در كنار آن بايد از رفتار و اعتقادات برخي فرقه هاي منسوب به تشيع، مانند غاليان، صوفيان و قرامطه هم ياد كرد. عقايد و باورهاي ايشان، که در بسياري از موارد با مخالفت شيعيان هم مواجه مي شد، دستاويز مخالفان قرار مي گرفت نه تنها اين گروه ها، بلكه همه شيعيان، به اين بهانه متهم به كفر و زندقه مي شدند. اين نوشتار بر آن است تا دليل اين اتهام را بررسي و تبيين کند و به اين پرسش پاسخ دهد كه چرا شيعيان گرفتار اين اتهام شدند و چرا مخالفان از اين اتهام بر ضد شيعيان استفاده كردند؟

استنكاف ابتدايي و پذيرش نهايي خلافت از سوي امام علي علیه السلام

در پي شورش انقلابيون در سال 35 هجري در شهر مدينه، كه به قتل عثمان، خليفه سوم انجاميد، امام علي (ع) با اصرار مردم براي پذيرش خلافت مواجه شد. آن حضرت، با اينكه پيش از اين همواره به غصب خلافت خويش معترض بود، ابتدا از پذيرش اين امر استنكاف مي كرد و حاضر نبود امر خلافت را عهده دار شود؛ اما سرانجام و در پي اصرار مردم، با اكراه اين مسووليت را پذيرفت. در پژوهش حاضر، تلاش بر اين است با تكيه بر سخنان اميرالمومنين (ع) و با استفاده از داده هاي تاريخي، علل خودداري ابتدايي و پذيرش نهايي خلافت از سوي آن حضرت تبيين شود. به نظر مي رسد انحراف خلافت از مسير اصلي خويش و اوضاع آشفته حكومت در اين زمان، اميد هرگونه اصلاح امور را از بين برده بود؛ از همين روي حضرت از پذيرش خلافت خوداري مي كرد؛ اما حضور و حمايت جدي مردم از ايشان، حجت را بر آن حضرت تمام كرد و ايشان را به پذيرش اين مسووليت متقاعد ساخت.

ارزيابي ماهيت سياسي ـ فکري جنبش شهيد فخ در مقايسه با قيام کربلا

تحليل موضع گيري امامان شيعه (ع) در مقابل عملکرد اجتماعي سياسي افراد و گروه هاي هم دوره خود، مي تواند زمينه ساز ترسيم الگويي مشخص براي پيروي شيعيان از اين بزرگواران در هر عصر باشد. در دوره امامان (ع) قيام هاي متعددي صورت گرفت که يکي از آنها قيام شهيد فخ (169 ق) بوده است. تحليل و بررسي ماهيت اين قيام هدف اين مقاله است. در آغاز به بيان مقدمه اي کوتاه درباره چگونگي قيام و عوامل وقوع آن پرداخته مي شود؛ سپس به بررسي ماهيت سياسي فکري قيام، متناسب با اهداف مطرح شده از سوي رهبر قيام، و در پايان به اعتبار سنجي قيام با معيار قيام امام حسين (ع) در کربلا توجه خواهد شد. نتيجه اين پژوهش، دستيابي به رهيافتي است که ضمن تاکيد بر ماهيت سياسي ـ فکري قيام فخ، اعتبار آن را در مقايسه با خط مشي جهادي که پيشوايان بزرگ شيعه (ع) در عصر خود انتخاب نموده اند، به ويژه امام موسي کاظم (ع) که هم عصر با اين رخداد بوده است، مي سنجد. وجود نمودهاي مشابه يا متفاوت در اين قيام با نهضت امام حسين (ع) به عنوان يک قيام معتبر و اصيل شيعي، بررسي نقادانه ماهيت سياسي ـ فکري اين قيام را ضروري مي نمايد.

واکاوي انتقادي بازتاب وفات امام حسن (ع) در آثار اسلام شناسان غربي

بنابر مشهور امام حسن (ع) در اواخر صفر سال 49 يا 50 هجري قمري، توسط جعده بنت اشعث و به تحريک معاويه به شهادت رسيدند. بيشتر اسلام شناسان غربي، حکم به ساختگي بودن اين روايت داده و ادعا کرده اند که تنها شيعيان کيفيت وفات امام را در منابع خود بدين صورت ضبط کرده اند. در اين مقاله تلاش شده است تا با رويکردي توصيفي، ديدگاه ها و دلايل آنان استقصا و با منابع اسلامي مقايسه شود؛ تا از اين رهگذر، دقت ادعاهاي مطرح شده مشخص گردد. به سخن ديگر، در اين پژوهش نقاط قوت و ضعف موارد ادعايي در آثار اسلام شناسان بررسي و نقد شده است.