امام رضا علیه السلام دوای دردها

برگرفته از کتاب «کتاب الثقات» ج 8 ص 457
امام رضا علیه السلام و نوکری جبرئیل

برگرفته از کتاب «تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر الأعلام» ص 271
دریای فضائل

برگرفته از کتاب «نزهة الجلیس و منیة الأدیب الأنیس» جزء 2 ص 105
اعتراف بزرگ «ابن حزم»

برگرفته از کتاب شریف الغدیر
تناقض رفتاری ابن تیمیه با اهل بیت علیهم السلام

برگرفته از کتاب شریف الغدیر
حدیث کساء از زبان ابن تیمیه

برگرفته از کتاب شریف الغدیر
برتری علی علیه السلام از عایشه

برگرفته از کتاب شریف الغدیر
ابن تیمیه و اعترافی بزرگ درباره امیرالمؤمنین علیه السلام

برگرفته از کتاب شریف الغدیر
نگاهي به مراسم عزاداري دهه محرم در لاهيجان

پس از واقعه کربلا، ماه محرم در گستره سرزمين ايران، جايگاه خاصي يافت. تفرق فرهنگي بر بستر تنوع اقوام در ايران، موجد تفاوت هاي کيفي در برگزاري مراسم عزاداري اين ماه است. با توجه به پيشينه تاريخي لاهيجان، اين شهر نيز داراي آدابي ويژه براي برگزاري اين آيين ها در ماه محرم است که توجه به جايگاه مقابر در محدوده مرکزي شهرکنوني، بر اهميت موضوع افزوده است. از اين رو، مردم اين خطه، در زنده نگه داشتن اين جايگاه، به ويژه در روزهايي محدود از سال و تحت عنوان عزاداري ماه محرم، اهتمام وافر دارند. از جمله اين مراسم، عزاداري کرب داران حسيني، معروف به «کرب زني» است. تلاش نگارندگان اين مقاله در زمينه ثبت چرايي و چگونگي برپايي اين مراسم، با توجه به منحصر به فرد بودن آن است؛ زيرا سرعت تغييرات، موجب تحول در نحوه برگزاري مراسم و در نتيجه، مفقود شدن اشکال اوليه اين آيين ها مي گردد. در اين ميان، ريشه هاي برخي از اين رسوم نيز بررسي شده است. روش تحقيق به صورت «توصيفي ـ تحليلي» در کنار برداشت ميداني بوده است.
ژئوپليتيک شيعه و قلمروخواهي ايران در شرق مديترانه

هر کشوري بر اساس برخورداري از سطوح قدرت، به گسترش حوزه نفوذ و افزايش نقش در منطقه يا مناطق پيرامون خود علاقه دارد.
يکي از حوزه هاي ژئوپليتيک حساس پيرامون ايران، شرق مديترانه است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و تحول در ساختار ژئوپليتيکي خاورميانه، ايران نقش محوري در گستره جغرافيايي شيعيان يافت و سرزمين هاي شيعه نشين شرق مديترانه از اهميت استراتژيک برخوردار گرديد که همين مي تواند در زمينه قلمروخواهي و گسترش علايق منطقه اي جمهوري اسلامي ايران ايفاي نقش کند.
در اين پژوهش، که از نوع «توصيفي ـ تحليلي» است سعي شده با استفاده از مطالعات کتابخانه اي، به اين پرسش پاسخ داده شود که با توجه به اهميت حوزه شرق مديترانه در محدوده ژئوپليتيک شيعه، تدوين يک الگوي راهبردي به منظور ترسيم يک قلمرو فضايي خارج از مرزهاي جغرافيايي ايران، چه مولفه ها و الزاماتي دارد؟
نتايج حاصل از اين تحقيق، نشان مي دهد که ايران با بهره مندي از موقعيت کانوني در محدوده ژئوپليتيکي شيعه و نقش موثر در تحولات منطقه، سعي در گسترش حوزه نفوذ و قلمروخواهي در شرق مديترانه دارد و اين نقطه از خاورميانه به لحاظ حضور جمعيت قابل توجهي از شيعيان، که در همجواري با رژيم صهيونيستي واقع شده، بستر لازم براي حضور و قلمروسازي ايران را دارا بوده و در راهبرد منطقه اي ايران از جايگاه مهمي برخوردار است.
بازيابي الزامات و کارکردهاي نهاد شاهي در عصر عضدالدوله

ورود اسلام به ايران بسياري از مباني نظري ايرانيان را در حوزه انديشه با چالش جدي مواجه ساخت؛ ازجمله نهاد شاهي و بايسته هاي آن به عنوان يکي از محورهاي اساسي انديشه سياسي ايرانشهري در تقابل با نظام فکري جديد فهميده شد. با شروع عصر انحطاط خلافت عباسي و تشکيل حکومت هاي ايراني، تلاش هايي در جهت بازيابي برخي از مولفه هاي انديشه سياسي ايرانشهري صورت پذيرفت. توفيق يا عدم توفيق در نيل به اين مقصود، بسته به عوامل گوناگون، متفاوت بوده است. آل بويه به سبب پشتوانه فکري، در احياي سنت هاي ايران عصر ساساني توفيق بيشتري يافتند. از اين رو، مقوله موضوع بحث در عصر عضدالدوله به عنوان بزرگ ترين و مقتدرترين پادشاه بويهي به منظور سنجش ميزان توانايي وي در حصول اين مقصود، بررسي شده است. يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد که عضدالدوله آگاهانه درصدد کسب جايگاه و مقام شاهنشاهان فرهمند ساساني با همان الزامات و کارکردها بوده است. البته وي به عنوان يک فرمانرواي مسلمان شيعه معتقد، با درک شرايط جامعه عصر خود، به دنبال ايجاد تلفيقي از الگوهاي ايراني ـ اسلامي با گرايش شيعي بود و در اين مسير، بيشترين کام يابي را داشت.
ظرفيت راهبردي فقه سياسي شيعه در توليد اعتماد سياسي

«اعتماد سياسي» به رابطه دولت و مردم مي پردازد. در ايران، اعتماد سياسي از اوايل انقلاب تاکنون سير نزولي داشته است. اين مقاله معتقد است: در فقه سياسي، قواعدي وجود دارد که مي توان از دل آن ها راه کارهايي را براي افزايش اعتماد سياسي استخراج کرد که عبارتند از: مساوات، شورا، عدالت، حفظ نظام، تاليف قلوب، تعاون، وفاي به عقود، احسان و درء. عوامل موثر بر افزايش اعتماد سياسي به دو دسته «اعتماد مرتبط با دولت» و «اعتماد مرتبط با مردم و جامعه» تقسيم مي شود. در دسته اول، راهبردهايي ارائه شده که مخاطب آن نظام سياسي و مسوولان آن است که عبارتند از: ارتباط مسوولان با مردم، ارائه خدمات رفاهي، تخفيف مشقات زندگي مردم، وادار نکردن مردم به آنچه بر عهده آنان نيست، پرهيز از وعده هاي دروغين به مردم، برطرف کردن سوء ظن مردم نسبت به عملکرد حاکمان، استقرار عدالت در ميان مردم و شايسته سالاري. در بخش اعتماد سياسي شهروندان، دو دسته راهبرد ايجابي و سلبي پيشنهاد شده که راهبردهاي ايجابي عبارتند از: امر به معروف و نهي از منکر، برادري، امانت داري و وفاي به عهد. راهبردهاي سلبي هم عبارتند از: پرهيز از دروغ، کينه ورزي، نيرنگ، سخن چيني، غيبت، و غش با مسلمانان.