اعتبارسنجی انگاره ستایش امام علی علیه السلام از خلیفه دوم بر پایه خطبه 228 نهج‌البلاغه

در خطبه 228 نهج‌البلاغه تعبیرهای ستایش گرانه و اوصاف مبالغه‌آمیزی به‌کاررفته که به گمان بعضی درباره خلیفه دوم بوده است. این احتمال موجب گردیده که شماری از بزرگان شیعه و سنی به‌نقد و بررسی این خطبه جنجال‌برانگیز بپردازند و درستی یا نادرستی این نظریه را موردنقد قرار دهند. آنچه در این مقاله سامان‌یافته، بررسی خطبه یادشده از سه منظر هویت شخصیت توصیف‌شده، صحت انتساب خطبه به امام علی (ع) و نیز اعتبار سنجی تأیید امام (ع) نسبت به ستایش صورت گرفته است که با رویکردی تاریخی و متن شناسانه به بحث گذاشته‌شده است. با بررسی دیدگاه صاحب‌نظران فریقین و ارزیابی مصادر خطبه 228 این نتیجه به دست آمد که متن یادشده درباره خلیفه دوم واردشده است، اما این تعابیر انشای علی (ع) نبوده است، بلکه امام (ع) آن را از زبان ندبه گر خلیفه (ابن ابی حثمه) نقل نموده و برخلاف گمان برخی که این بازخوانی را نشانه تأیید امام (ع)دانسته‌اند، جملات مذکور به معنای تأیید و یا تصدیق خلیفه از سوی امام (ع) نبوده است.

نسبت اخلاق و سیاست از دیدگاه امام علی علیه السلام

یکی از پرسش‌های دیرینه و پایدار در حوزه اندیشه سیاسی، پرسش نسبت اخلاق و سیاست می‌باشد. نتیجه تأمل درباره چنین نسبتی منجر به شکل‌گیری نگرش‌های متفاوتی شده است. عده‌ای معتقدند که کاربرد مؤثر قدرت سیاسی با رعایت اصول و موازین اخلاقی سازگاری ندارد و درنتیجه هیچ آرمانی بدون اعمال قدرت حتی عدالت تحقق نخواهد داشت. در مقابل گروهی معتقدند که اصول اخلاقی به‌خودی‌خود آن‌قدر ارجمند است که باید به‌صورت دائم تمایلات گسیخته قدرت سیاسی را مهار کند وگرنه سیاست هیچ ارزشی ندارد. مقاله حاضر سعی خواهد کرد که پرسش این نسبت را در اندیشه و عمل حکومتی امام علی (ع) موردبررسی و تجزیه‌وتحلیل قرار داده و پاسخی درخور عرضه دارد.

مقایسه و پیشینه قوانین موضوعه حقوق جنگ معاصر در سیره و گفتار امام علی (ع)

در این پژوهش ضمن بررسی اصول و موازین حقوق جنگ یا حقوق بشردوستانه معاصر، پیشینه آن در جنگ‌های عصر امام علی (ع) تشریح و با این قوانین مقایسه شده است. این بررسی نشان می‌دهد آن حضرت قرن‌ها قبل از تصویب معاهدات بین‌المللی و کنوانسیون‌های مختلف حقوق بشردوستانه، به رعایت موازین انسانی در جنگ اهتمام ورزیده و اصولی را پایه‌گذاری کردند که نه‌تنها براین قوانین و معاهدات مقدم‌تر است، بلکه در برخی امور مثل تقدم صلح بر جنگ، دعوت به صلح و اقناع دشمن قبل از درگیری، امان دادن و پرهیز از امان شکنی و غدر، تصرف نکردن غنائم غیرجنگی و بازگرداندن به مقتولین، عدم مقابله‌به‌مثل، منع تخریب سرزمین و خانه‌های غیرنظامیان نیز در مقایسه با قوانین موضوعه به‌مراتب انسانی‌تر، اخلاقی‌تر و دارای مزیت‌های بیشتر و حتی منحصربه‌فرد است. این رفتار می‌تواند ازیک‌طرف به‌عنوان الگویی برجسته در عصر حاضر موردتوجه قرار گیرد و از طرف دیگر، تبلیغات سوء معاندان اسلام که همواره مسلمانان را به جنگ‌طلبی و خشونت متهم می‌کنند خنثی سازد؛ زیرا این موازین بر مبانی آموزه‌های قرآنی و سیرۀ نبوی استوارشده است و می‌تواند مغایرت رفتارهای خشونت بارو کشتارهای بی‌رحمانه‌ای را که عده‌ای به نام اسلام در برابر غیرنظامیان و شهروندان مسلمان در قالب عملیات‌های انتحاری در کشورهایی مثل عراق، پاکستان، سوریه و… انجام می‌دهند، با آموزه‌ها و رفتارهای بزرگان این دین روشن سازد.

دنیا در مکتب موعظه‌ای امام علی علیه السلام

دنیا از موضوعاتی است که در متون اسلامی، به‌ویژه در نهج‌البلاغه، فراوان به آن توجه شده و با تعابیری دقیـق و تأثیرگذار و تمثیـلات و استعـاراتی بلـیغ از آن سخن رفته است. این موضوع ازآن‌جهت حـائز اهمیت است که با شناختی صحیح و اصولی از دنیا و حسن و قبح رویکرد به آن می‌توان سبک زندگی را اصلاح کرد و در بهبود وضع جامعه نیز مفید و مؤثر بود. اصولاً امام علی (ع) از دو بعد کاملاً متفاوت به دنیا می‌نگرد که هر یک را اوصافی درخور تأمل است و به نوع نگرش انسان به جهـان طبیعت بستگی دارد. دراین‌ارتباط است که تابع گرایی و متبوع گرایی معنی پیدا می‌کند و سپس مدح و قـدح دنیا شکل می‌گیرد. البته نکته اصلی در تفسیـر امام از دنیـا جز این نیست که جهـان برای انسان است نه انسان برای جهـان، بدون آنکه ذره‌ای از ارزش جهـان کاهش گیرد. هـدف، ارج نهادن به ارزش‌های انسان است نه بی‌اعتبار کردن ارزش‌های جهان. در این مقاله سعی شده است دنیا در فرهنگ حیات‌بخش علوی موردبحث و بررسی قرار گیرد و در این راستا، از مسائلی چون رابطه انسان و جهـان، مـدح و ذم دنیا، مفهوم علاقه به دنیا و تضاد دنیا و آخرت سخن به میان آید.

اصول و روش‌های تربیتی مواجهه با مخالفان در اخلاق ارتباطی امام علی علیه السلام

ارتباطات میان انسانی معصومين (اعم از پيامبر اکرم و ائمه طاهرين علیهم‌السلام) با مخالفان خود، دربردارنده درس‌هايي گران‌بها در حوزه تربيت اخلاقي براي مربيان تربيت است؛ برخوردهايي که حتي در مواردي منجر به هدايت شخص مخالف و پيوستن او به جمع مؤمنان گشته است. اين نوشتار، با بررسي رفتار عملي امام علي (ع) در مواجهه با مخالفان از یک‌سو و تحليل سخنان و گفتار ايشان درباره چگونگي رفتار با مخالف از سوي ديگر، به استخراج مهم‌ترين اصول و روش‌هاي تربيتي در مواجهه با مخالف مي‌پردازد.

نقش قبیله قریش در دور کردن حضرت علی علیه السلام از خلافت اسلامی

قبیله قریش در آستانه ظهور اسلام مهم‌ترین قبیله عرب بود و درمیان سایر قبایل نفوذ داشت. این نفوذ بعد از ظهور اسلام هم از بین نرفت و تأثیراتی بر جامعه اسلامی گذاشت. بااینکه رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) خود از بنی‌هاشم قریش بودند، از دست قریش متنفذ اذیت و آزار بسیاری دیدند. افراد متنفذ طوایف مختلف قریش به جهت غرور و جایگاه مهمی که در بین اعراب داشتند و به علت انتظارات بالا و اینکه امام علی (ع) در دوران رسول‌الله (ص) قهرمانانشان را کشته بود و هم به این دلیل که امام (ع) آنان را با دیگران برابر می‌دید و برای آنان اعتباری بالاتر از دیگران قائل نبود، مدام علیه حضرت علی (ع) کارشکنی می‌کردند تا آنجا که ابتدا از خلیفه شدن ایشان ممانعت کردند و پس از رسیدن آن بزرگوار به خلافت، به فکر تضعیف قدرتش بودند و بیشترین نقش را در این زمینه داشتند. در این مقاله، با روش تحلیلی ـ توصیفی، به این پرسش پاسخ‌داده‌شده است که قریشیان چه نقشی در دور کردن امام علی (ع) از خلافت اسلامی داشتند.

مردم‌سالاری دینی در سیره سیاسی و حکومت امام علی (ع)

ازنظر امام علی (ع) عرصه سیاسی حکومت حق محور، عرصه‌ای شایسته‌سالار است که در آن‌همه افراد جامعه باید موقعیت مشارکت در حکومت را داشته باشند؛ و حکومت بر اراده و حضور آنان متکی است. نگاه ایشان به حکومت به‌مثابه وسیله‌ای برای خدمت به مردم است. پرهیز از خودکامگی، تأکید بر مشاوره با مردم وجه بارز حکومت آن امام (ع) است. در این حکومت از عامه مردم به‌مثابه ستون دین و سپر محکم در برابر دشمنان یاد می‌شود. آن حضرت ارزش فوق‌العاده‌ای برای ضرورت جلب حسن ظن مردم قائل است و ازآنجایی‌که منبع قدرت سیاسی رأی و حمایت مردم است، بنابراین حکومت در برابر عامه مردم پاسخ‌گو، مسئول و همچنین از شفافیت سیاسی در برابر عامه مردم برخوردار است. همه در جریان اقدامات حکومت قرار می‌گیرند. هرگونه تبعیض و نابرابری در تمامی عرصه‌ها اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مطرود است و درنتیجه، محیط مناسب و امن جهت شکوفایی و بالندگی هر چه بیشتر جامعه فراهم آید. تمامی این اصطلاحات اعم از حق اظهارنظر و مشارکت سیاسی، مدارا کردن با مردم، خدمت به عامه و تالش در جهت تأمین منافع عامه، پاسخ گوئی، شفافیت، برابری و عدالت و… اصطلاحاتی هستند که امروزه از شرایط یک حکومت مردمی است؛ و این نکته حائز اهمیت است که اجرای چنین اصطلاحاتی در دوران حکومت دینی و حق محور امام علی (ع) نمود پیداکرده‌اند.

عدالت اجتماعی در فرهنگ علوی

ز ميان همه خصوصيات و فضايل اعلاي امير المومنين علي (ع)، شايد اعجاب‌آورترین آن‌ها، عدالت ايشان را می‌توان بيان كرد كه آن حضرت نه‌تنها در بيان و در بعد فردي، بلكه در عمل فردي و در جامعه و مسنـــد حكومتي و مديريتي نيز در هيــچ شرايط و موقعيتي، از اعمال آن فرو نگذارده است. به اين سبب، كنكاش در زواياي بيان نظري و سیره عملي آن بزرگوار در مسئله عدالت براي جامعه‌ای كه می‌خواهد پایه‌های حكومتي و مناسبات اجتماعي خود را بر مبناي ديني و دستورات الهي پایه‌گذاری كند، بسيار ضروري می‌نماید؛ چراکه آموزه‌های حكيمانه آن حضرت در اين زمينه به همراه سيره عملي ايشان می‌تواند براي چنين جامعه‌ای الگوي عملي بسيار شایسته‌ای قرار گيرد. لذا در اين مقاله تلاش شده است كه به روش توصيفي – تحليلي و تحليل محتوا به اين مسئله پرداخته شود كه براي اين منظور بعد از بيان نظري اين مسئله در قران كريم و در ديدگاه پيامبر بزرگوار اسلام (ص)، ابعاد مختلف عدالت از منظر امير المومنين علي (ع) و در سيره آن حضرت موردبحث و بررسي قرارگرفته و تلاش شده است كه حتی‌المقدور براي عملي شدن آن پيشنهادهايي ارائه شود.برای مشاهده متن کامل مقاله اینجا را کلیک کنید

بازتاب قرآن در سیره مدیریتی امام علی (ع) در عرصه‌ی اجتماعی

اصول مدیریت اجتماعی مستخرج از آیات قرآن و بازتاب آن در سیره مدیریتی امام علی علیه‌السلام منتج به ایجاد قواعدی می‌شود که می‌تواند راهنمای مدیران در عرصه مدیریت اجتماعی باشد. این بررسی نشان می‌دهد که امیر مؤمنان در مدیریت جامعه پایبند به اصولی چون تکریم، رفق و مدارا، عدالت‌ورزی و عدالت‌خواهی، حق‌مداری، آزادی، مردم‌داری، اهتمام به مستضعفان، عدم انظلام، تربیت و اصل تعاون بودند. تأکید امام بر اصول برگرفته از قرآن کریم جامعه را به سمت و سوی ایجاد عدالت اجتماعی، آزادی حقیقی و امنیت سوق می‌دهد.

اوضاع حکومت امام علی (ع) (امام علی (ع) در پیشبرد اهداف حکومتی خود با چه مشکلاتی مواجه بود؟)

این مقاله به بررسی اوضاع و شرایط حکومت امام علی (ع) و تأثیر آن بر اجرای برنامه‌های آن حضرت می‌پردازد. دگرگونی‌های پیش‌آمده در بینش و روش مسلمین، اوضاع آشفته اجتماعی ناشی از شورش عمومی علیه خلیفه سوم و قتل او، تضعیف نهاد خلاف به دنبال دو خلیفه کشی متوالی، اختلافات ناشی از خونخواهی عثمان، وجود دشمنی‌های ریشه‌دار میان قبایل قریش، اطاعت نکردن شهرها و مناطق مهم دنیای اسلام از حکومت امام و کافی نبودن یاران و کارگزاران همراه، از مهم‌ترین عواملی است که اوضاع را برای حکومت امام و پیشبرد برنامه‌های ایشان دشوار و آن را با ناکامی قرین کرد.