ماجرای نماز ابوبکر بجای پیامبر 3

در کتب اهل سنّت روایاتی را ذکر کرده اند که در روز بیماری حضرت رسول، پیامبر صلّی الله علیه و آله به ابوبکر دستور داد به مسجد رفته و بجای من نماز بخوان و چون رسول خدا صلّی الله علیه و آله درگذشت، چنان دیدند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله کار دینشان را به او واگذار کرده است. از اینرو کار دنیای خود را نیز به او سپردند.
در دو نوشتار قبلی و این نوشتار به نقل و نقد این روایات و تحلیل این ماجرا می پردازیم.
ماجرای نماز ابوبکر بجای پیامبر 2

در کتب اهل سنّت روایاتی را ذکر کرده اند که در روز بیماری حضرت رسول، پیامبر صلّی الله علیه و آله به ابوبکر دستور داد به مسجد رفته و بجای من نماز بخوان و چون رسول خدا صلّی الله علیه و آله درگذشت، چنان دیدند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله کار دینشان را به او واگذار کرده است. از اینرو کار دنیای خود را نیز به او سپردند.
در نوشتار قبلی و این نوشتار به نقل و نقد این روایات و تحلیل این ماجرا می پردازیم.
ماجرای نماز ابوبکر بجای پیامبر 1

در کتب اهل سنّت روایاتی را ذکر کرده اند که در روز بیماری حضرت رسول، پیامبر صلّی الله علیه و آله به ابوبکر دستور داد به مسجد رفته و بجای من نماز بخوان و چون رسول خدا صلّی الله علیه و آله درگذشت، چنان دیدند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله کار دینشان را به او واگذار کرده است. از اینرو کار دنیای خود را نیز به او سپردند.
در این نوشتار و نوشتار بعدی به نقل و نقد این روایات و تحلیل این ماجرا می پردازیم.
ماجرای جنگ حنین و ثابت قدمان آن 2

مسلمانان در اغلب موارد در جنگهای مختلف خود با دشمنان در شمار افراد از نیروهای مقابل کمتر و از نظر ساز و برگ نظامی و امکانات جنگی ضعیفتر بودند لیکن خداوند متعال پیروزی، مجد و افتخار دائمی را نصیب مسلمانان می کرد؛ در عین حال، کار حنین بر خلاف انتظار پیش رفت. در این نبرد، شمار مسلمانان چند برابر آنان در نبردهای گذشته بود. سپس همین سپاه بزرگ که به امکانات جدیدی هم مجهز شده بود از مقابل نیروهای شرک گریخت و جنگ به مبارزه میان سپاهی چندین هزار نفری و یک نفر بدل شد که آن یکنفر توانست شکست بزرگ یارانش را به پیروزی حمایت شده بر سپاهی جرار بدل کند. آن فرد کسی نبود جز امیرالمومنین علی علیه السلام.
ماجرای جنگ حنین و ثابت قدمان آن 1

مسلمانان در اغلب موارد در جنگهای مختلف خود با دشمنان در شمار افراد از نیروهای مقابل کمتر و از نظر ساز و برگ نظامی و امکانات جنگی ضعیفتر بودند لیکن خداوند متعال پیروزی، مجد و افتخار دائمی را نصیب مسلمانان می کرد؛ در عین حال، کار حنین بر خلاف انتظار پیش رفت. در این نبرد، شمار مسلمانان چند برابر آنان در نبردهای گذشته بود. سپس همین سپاه بزرگ که به امکانات جدیدی هم مجهز شده بود از مقابل نیروهای شرک گریخت و جنگ به مبارزه میان سپاهی چندین هزار نفری و یک نفر بدل شد که آن یکنفر توانست شکست بزرگ یارانش را به پیروزی حمایت شده بر سپاهی جرار بدل کند. آن فرد کسی نبود جز امیرالمومنین علی علیه السلام.
گریه پیامبر بر فرزند خود و تحلیلی در این مورد

در بررسى هاى تاریخى زندگانی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و صحابه ایشان، شاهد آنیم كه آنان، در برگزاری سوگواری ها و عزاداری ها بر اساس اقتضاى فطرى خویش رفتار كرده و در رثای برخی از در گذشتگان خویش به گریه و نوحه گری می پرداختند و این مساله موید دیگری است که می توان در مقابل استدلالات بی بنیان وهابیت اقامه داشت و پوچی ادعاهای آنان را به اثبات رسانید. در این نوشتار به عنوان نمونه به گریه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در رحلت فرزندش ابراهیم می پردازیم و به گریه نکوهیده از منظر پیامبر صلّی الله علیه و آله اشاره ای می کنیم.
رازگویی و نجوای خدا با علی علیه السلام

یكی از افتخارات امام علی علیه السلام این است كه آن حضرت، هم نشین و هم صحبتِ تنهایی ها و خلوت های رسول اكرم صلی الله علیه وآله بود، و به طور خصوصی با پیامبرصلی الله علیه وآله، گفت وگو و نجوا می كرد؛ بی گمان، در چنین خلوت هایی، علی علیه السلام به سطح والایی از حقایق و معارف – به تعبیری، اسرار و علوم ماورایی – آگاهی می یافت. البته در این میان کسانی که به دنبال نزدیک شدن به پیامبر و کسب موقعیت بودند، از خلوتِ پیامبرصلی الله علیه وآله با علی علیه السلام آزرده خاطر و ناراحت می شدند و بر رشك خود نسبت به علی علیه السلام می افزودند. چنین رشكی، در بیان اعتراض یا سخنان طعن آلود به پیامبرصلی الله علیه وآله نمایان شده است که به نمونه ای از این نجواها اشاره می کنیم.
تحلیلی بر اقدامات نظامی پیامبر در طایف

قبیله ثقیف که از قبایل نیرومند و پرجمعیت عرب بود در شهر طائف زندگی میکرد، پس از جنگ حنین و شکست کفار، برخی از اعراب ثقیف که در جنگ حنین حضور داشتند، به طائف برگشتند و در قلعه محکم و مرتفع شهر خود پناهنده شدند تا در فرصتی دیگر علیه مسلمانان به توطئه و جنگ برخیزند. مسلمانان به دستور پیامبر به سوی طائف حرکت کردند و قلعه شهر را محاصره کردند. در جریان این محاصره مسلمانان از تدابیر نظامی متعددی استفاده نمودند که در این نوشتار به چند نمونه آن که در کتب اهل سنّت آمده است همراه با توضیحاتی درباره آن ها اشاره می کنیم.
پذیرش دعوت علی علیه السّلام، ردّ دعوت خالد

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله خالد بن ولید را با لشگریانی به یمن نزد قبیله همدان فرستاد تا مردم را به اسلام دعوت کند. شش ماه در آن سرزمین ماندند و آنان را به اسلام دعوت کردند، ولی آنان نپذیرفتند. سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله علی علیه السّلام را فرستاد و دستور داد که خالد برگردد و یارانش در ماندن و آمدن مختارند. پس از دعوت علی علیه السّلام همه ی همدانیان به یک باره مسلمان شدند. که دقت در علت آن، در نوع خود جالب و برای سیاستمداران دیندار آموزنده است. در این نوشتار به نقل این ماجرا و به بیان نکاتی پیرامون آن می پردازیم.
بررسی سه اقدام فرهنگی پیامبر در راه طائف

رسول خدا صلّی الله علیه و آله به هنگام عبور از مسیری که به سمت طائف می رفت اقدام به ساخت یک مسجد کرد که ساختن این مسجد خود فلسفه ای دارد، نام یک راه را از «ضیقه» (تنگ راه) به «یسری»: (سهولت و آسانی) تغییر داد و کاخ مالک بن عوف را آتش زد.
در این نوشتار به بررسی و فلسفه این اقدامات پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله می پردازیم.
سوگواره امّ سلمه در رثای پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله

ابن شهر آشوب گوید: امّ سلمه (خدای از او راضی باد) گفته است: با مصیبت فقدان پیامبر روبرو شدیم و او در میان ما امام کرامت بود و چه نیکو امامی. او مایه استواری و سرآمدی ما بود امروز دیگر ما مایهی استواری نداریم. مینالیم و شکوه میکنیم، از آنچه با آن روبرو شدیم شهر […]
سوگواره علی علیه السلام در مصیبت شهادت رسول اکرم صلی الله علیه وآله 3

ابن شهر آشوب گوید: امیر المؤمنین (ع) این شعر را سرود: مرگ، پدر و فرزندی را فرو نمیگذارد هماره شیوه همین است تا آن هنگام که هیچ کسی را نبینی این پیامبر خداست که برای امّت جاودانه نماند اگر خدا پیش از او آفریدهای را جاودانه ساخته بود، او نیز جاودانه میماند مگر با تیرهایی […]
سوگواره علی علیه السلام در مصیبت شهادت رسول اکرم صلی الله علیه وآله 2

زمخشری گوید: روایت شده که به علی (ع) گفتند: ای کاش موی سپیدت را تغییر میدادی (خضاب میکردی) آن حضرت فرمود: خضاب نوعی آراستگی است و ما مصیبت زدهایم. (مقصودش مصیبت رسول الله (ص) بود). و نیز گوید: علی (ع) نزد منبر رسول خدا (ص) ایستاد و گفت: پدر و مادرم فدایت باد ای پیامبر […]
سوگواره علی علیه السلام در مصیبت شهادت رسول اکرم صلی الله علیه وآله 1

شیخ مفید با سند متصل از عبدالله بن عبّاس نقل میکند: چون رسول خدا (ص) وفات یافت، امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (ع)، عهدهدار غسل آن حضرت شد، عبّاس و فصل بن عبّاس هم باوی بودند. چون علی (ع) از غسل آن حضرت فارغ شد، کفن را از صورت آن حضرت کنار زد و گفت: […]