پیشگوییهای امام حسن علیه السلام درباره تسلط بنی امیه

فتنه زمامداری بنی امیه فتنه ای مخرب و جان کاه برای جامعه اسلامی بود و امام حسن (ع) هم در باره پیامدهای حاکمیت بنی امیه که خلافت آنان را حرام می دانست ،فرمود که این امت روی رفاه و آسایش را نخواهنددیدو مبتلا به فتنه ای خواهند شد که از آن رهایی نمی یابند تا نابود شوند .
نقش دعوت و بیعت کوفیان در قیام عاشورا[1]

دعوت و بیعت مردم کوفه با امام حسین (ع) هرگز یکی از علل و عوامل مهم برپایی نهضت عاشورا نبود و هیچ نقش تعیین کننده نداشت، بلکه بیشترین اثری که داشت این بود که آن حضرت احساس وظیفه و تکلیف کرد که در ادامه نهضت خود به سوی آنان حرکت کند و از یاریشان برای تحقق اهداف الهی اش بهره مند شود، بنابراین دعوت کوفیان یکی از علل قیام نبوده و انتخاب کوفه فقط به عنوان مرکز قیام بوده است ،به چند دلیل،اول :سید الشهدا (ع) به صراحت اعلام کرده بود که خلافت یزید بر ای امت اسلامی مصیبتی بزرگ است که در صورت استمرار آن اصل اسلام از بین خواهد رفت ،دوم :نامه کوفیان زمانی رسید که حضرت قیام خویش را با رفتن به سوی مکه آغاز کرده بود،سوم :باید حضرت تا زمانی که صد در صد و عملا یقین به همراهی آنان پیدا نکرده بود دعوتشان راپاسخ نمی داد، چهارم :زمانی که حضرت از نقض بیعت کوفیان و شهادت سفیر خود آگاه شد از ادامه قیام منصرف نشدوبا یزید هم از باب اضطرار و حفظ جان خود بیعت نکرد. پس دعوت کوفیان در اصل شکل گیری نهضت حسینی نقشی نداشته چنانکه پیمان شکنی آنها هم در جلوگیری از ادامه نهضت حضرت هیچ تاثیری نداشت .
مهم ترین و مشهورترین دیدگاه ها در باره فلسفه قیام کربلا(بخش اول)

تحلیلگر تاریخ عاشورا در مورد انگیزه قیام کربلا اگر بخواهد به تحلیلی نسبتا جامع و صحیحی دست یابد و منصفانه داوری کرده و از آسیب های فکری به نتایج درستی برسد لازم است اولاً شناخت لازم در باره آن حضرت پیداکرده و سنخیّتی بین خود و رهبر نهضت ایجاد کند تاروح و رفتار امام حسین (ع) را با جان و دل لمس کند وثانیادر بررسی ابعاد و زوایای قیام کربلا ،شخصیت امام حسین (ع) را به مثابه امام معصوم و کسی که اطاعتش واجب است دانسته و به آن عنایت داشته باشد .
مشهورترین دیدگاه ها ی اندیشمندان مسلمان پیرامون فلسفه قیام امام حسین (ع) عبارتند از:1-دیدگاه و برداشت دنیاگرانه :یعنی قیام برای طلب قدرت و بدست آوردن حکومت و ریاست دنیوی که از سه جهت قابل خدشه است ،اولا وجود عصمت درحضرت مانع از هرنوع پلیدی (پلیدی دنیا پرستی و ریاست طلبی ) است ،ثانیا حضرت باید برای مغلوب کردن دشمن از هر وسیله و هر گونه دروغ و حیله و تزویر استفاده می کرد و هرگز از پیروزی ظاهری دشمن سخن نمی گفت تا لشگر را از اطراف خود پراکنده نسازد حال آنکه حضرت از آغاز تا پایان قیام سخن از شهادت می زند و پایان کار خود را شهادت و اسارت اهل بیت اعلام می دارد ،ثالثا با توجه به بصیرت نافذ امام(ع) از تحریف حوادث کربلا و اهداف آن ، ایشان همواره انگیزه قیام خویش را طلب اصلاح در امت جدشان و امر به معروف و نهی از منکر اعلام می کردند .2- نگرش عارفانه وصوفیانه :که عاشورا را میدانی برای سلوک سالکان و امام حسین (ع) را قطب عارفان و مرشد سالکان و اصحاب او را مریدان و رهپویان وصال دانسته است. اشکال این نظریه دریک سو نگربودن آن است یعنی تولّی ،اما از تبرّی و محکوم کردن یزیدیان خبری نیست و قابل نقد و خدشه است . 3-بینش مسیحیانه یا کلیسایی : همان آموزه نجات ،یعنی امام حسین (ع) قیام کرد تا خود را فدای امت جدّش کند و دوستان اهل بیت (ع)را که مرتکب گناهانی شده اند در قیامت شفاعت نماید . اشکال این نظریه ناشی از ارائه تصویر وارونه ازمسئله شفاعت است حال آنکه برخورداری از شفاعت ائمه و انبیا و اولیا شروطی دارد لذا چنین باوری منجر به مسخ کلی اهداف این نهضت می شود یعنی ترویج نوعی اباحه گری که با اقامه ماتم بر سید الشّهدا (ع) راه برای ارتکاب هر گناه و خلافی باز است حال آنکه هدف ،نگاه داشتن اساس اسلام است تا مردم با تاسّی به آن امام بیشتر پایبند به برپایی فرائص و حدود الهی باشند.
ریشههای اجتماعی قیام امام حسین علیه السلام

یکی دیگر از حوزه هایی که می توان ریشه های تاریخی عاشورا را در آن جست و جو کرد حوزه اجتماعی است ، نخست باید به لغزش خواص امت پیامبر(ص) در صدر اسلام اشاره کردکه به دلیل امتیازاتی چون سبقت در پذیرش اسلام ،هجرت قبل از فتح مکه ،شرکت در جنگ های صدر اسلام ،قرابت با پیامبر خدا(ص) ،کتابت وحی، درک محضر آن حضرت و یا اشتهار به زهد و عبادت در جامعه اسلامی نفوذ یافته بودند ،اما پس از رحلت پیامبر (ص) سلوک دینی خود را فراموش کرده وبه تسامح دینی و رخوت و سستی دروفاداری به آرمان های اسلام مبتلا شده و دچار دنیا گرایی گشتند که از جلوه های مختلف آن می توان به ریاست طلبی ، جاه طلبی و ریاست خواهی به عنوان عوامل مهم اعراض از حق اشاره کرد که یکی از انگیزه های مخالفان برای رویارویی با امیر مومنان (ع) در زمان خلافتش بود ، مال پرستی هم دو عامل اصلی داشت و زمینه ساز شکل گیری نوعی اشرافی گیری در میان خواص شد ، خودپرستی و تکبر هم یکی دیگر از عوامل لغزش وجلوه دیگری از دنیا گرایی خواص بود یعنی خود و متعلقات خود را حق دیدن و بر محور حُبّ و بغض عمل کردن که روحیه برتری طلبی جاهلانه ثمره بسیار تلخی داشت که شجره خبیثه اشرافیت وثروت های باد آورده به بار آورده بود و درد اصلی امت پیامبر دلدادگی به دنیا بود وبه موازات رشد دنیا گرایی غیرت و حساسیت دینی خواص نیز از بین رفت و عنصر امر به معروف و نهی از منکر به فراموشی سپرده شدو همین روحیه نیزبه توده مردم منتقل شد و این بی مبالاتی نسبت به هتک اسلام و نابودی ارزش ها، غم بار ترین پیامد انحراف خواص بود.
علی؛ بیانگر فضایل سعد بن ابیوقاص!

برخی برآنند تا بگویند، سعد بن ابی وقاص هم در میدان جنگ احد خودی از خود نشان داده که پیامبر صلیاللهعلیهوآله به خاطر آن، او را با جمله حیرت انگیز «پدر و مادرم به فدایت» خطاب کرده است. جملهای که علی علیهالسلام دربارهاش فرموده است:« پیامبر صلیاللهعلیهوآله جز سعد، آن را برای هیچ کس خطاب نکرده است.» حال وقتی ما به سوابق سعد نظر میافکنیم، در صحت این ماجرا و نیز در صحت جمله منقول از علی علیهالسلام تردید میکنیم. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در صفحات 206 تا 213 جلد 3 کتاب الصحیح من سیرة الامام علی علیهالسلام ، مفصلاً این روایات را آزموده است که در نهایت نظر به کذب این روایات میدهند. این نگاره، شمّهای از بحث مفصل علامه است. تهیه و تنظیم: مرتضی میرکو.
تلاش حكومت مركزى بنى اميه در شام برای جلوگیری ازشکل گیری قیام حسینی

در متن ذیل به بررسی بازتاب هایی که از گزارشات كوفه بعد از ورود جناب مسلم در این شهر و قبل از حرکت امام حسین از مکه به وسيله اموى هايى چون عمارة بن عقبه و مزدورانى چون عمر بن سعد بن ابى وقاص و جاسوسانى چون عبدالله بن مسلم بن سعيد حضرمى براى يزيد […]
چگونگی حرکت سریع ابن زیاد از بصره به سمت کوفه

ابن زیاد چرا و به چه علت پس از دریافت پیک یزید اینقدر با سرعت و بدون هیچ گونه درنگی به سمت کوفه راهی شد!!؟؟ نیرنگ ابن زیاد برای ورود به شهر و کاخ کوفه چه بود؟ عبيدالله پس از دريافت نامه يزيد كه به وسيله مسلم بن عمرو باهلى براى وى فرستاده بود، بى […]
جستجو براى يافتن جاى رهبرى انقلاب کوفه،جناب مسلم بن عقیل

علت اصلی آنکه مردم از گرد جناب مسلم بن عقیل رفتند واو را تنها گذاشتند را در چند موضع می توان مورد بررسی وارزیابی قرار داد از جمله ی این مطالب نقش اشراف قبایل و وابستگی های اجتماعی واقتصادی و امنیتی مردم نسبت به این افراد و مهتران بود وهمچنین تهدید وایجاد ارعاب در جامعه […]
احتجاجات حضرت علی علیه السّلام به حدیث غدیر

غدیر واقعیتی انکارناپذیر در تاریخ اسلام است و هیچگاه فراموش نخواهد شد. از همین رو امام علی علیهالسلام از آغازین روزهای خلافت ابوبکر در کنار شمردن امتیازاتی که حضرت را مستحق خلافت میکرد، با مسئله غدیر استدلال و استشهاد می نمود.
درنگی در برخی فضائل حضرت عباس علیه السلام

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ * أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ»[1]. «رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري * وَ يَسِّرْ لي أَمْري * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني * يَفْقَهُوا قَوْلي».[2] «إِلهی وَ أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى، وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى».[3] عوامل سعادت عوامل سعادت زیاد هستند، یعنی متعدّد هستند، بعضی مهم هستند، بعضی اهم هستند، بعضی هم […]
نفاق و خطرناک تر از نفاق 22

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» «أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ».[1] «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي * يَفْقَهُوا قَوْلِي» . «إِلَهی أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى». نفاق و خطرناکتر از نفاق و مواجههی پیامبر با نفاق بحثی که در 10، 11 شبی که در […]
نفاق و خطرناک تر از نفاق 21

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم» «أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ».[1] «رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري * وَ يَسِّرْ لي أَمْري * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني * يَفْقَهُوا قَوْلي».[2] «إِلَهی أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى». خلاصهی مباحث گذشته بحثی را مطرح کردیم که تتمّهای داشت، خلاصهای از آن را عرض میکنم و به تتمّهی […]