آیا واقعاً فدک هدیه پیامبر بود؟

در کتب اهل سنت، نوشته شده، زمانی که فاطمه آمد تا سند فدک را از ابوبکر بگیرد، او چنین گفت: «پیامبران چیزی را به ارث نمی گذارند». اما شیعه اعتقاد دارد که این باغ، در زمان حیات رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از آن فاطمه زهرا سلام الله علیها بوده است؛ بدین گونه که فدک بر طبق دستورات خداوند، از اموال شخصی پیامبر شده بود و پیامبر نیز به امر خدای تبارک و تعالی، فدک را به فاطمه زهرا سلام الله علیها هدیه داد. بنابرین شیعه مدعی است، خلیفه به دروغ مال شخصی دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به ارث تبدیل کرد تا بتواند غصب خود را به گونه ای توجیه کند! حال سؤال اینجاست که آیا برای هبه بودن فدک، مدرک مستحکمی از اهل سنت را در اختیار داریم؟

آیا واقعاً از ظاهر آیه «اولی الامر»، عصمت فهمیده نمی شود؟

برخی سؤال می کنند: در آيه شريفة «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم‏ فان تنازعتم في شي‏ء فردوه الي الله و الرسول إن كنتم تؤمنون بالله و اليوم الاخر» ، ابتدا امر به اطاعت از خدا، رسول و اولي الامر شده است، اما بعداً فقط خدا و رسول، مرجع حل تنازع معرفي شده‏اند نه اولي الامر، كه اين مطلب دليل بر غير معصوم بودن اولي الامر است! حال در این مختصر سعی داریم به این شبهه پاسخ دهیم.

ديدگاه اهل سنت در رابطه با آيه «اطاعت» چيست و چه نقدى بر آن وارد است؟

آیه «اطاعت» یا همان «اولی الامر» از جمله آیاتی است که در آن معرکه آراء را مشاهده می نماییم! شیعه بر اساس دلایل متقن و روایات پر تعداد، مصداق آیه را امیرمؤمنان علیه‌السلام تلقی می کند؛ اما در مقابل اهل سنت برای مقابله با آن، نظرات متشتتی را از خود بروز داده اند، که در این وجیزه، سعی در رد یکایک این نظریان داریم.

آیا آیه تطهیر، پس از غیبت صغری وارد ادبیات تفسیری شیعه شده است؟

برخی می گویند: تفسير آيه تطهير به عصمت براي اهل‌بيت علیهم‌السلام، از قرن سوم و پس از غيبت صغري وارد ادبيات تفسيري شيعه شده است؛ بدین معنا که تا قبل از آن، برای اثبات عصمت اهل بیت مطهر اسلام، به این آیه استناد نمی شد! بنابرین، شیعه برای حجیت بخشی به کیش خود، دست به چنین استنادی زده است! این شبهه از سوی بعضی از منکرین فضایل اهلبیت علیهم‌السلام، نقل شده است که ما در این وجیزه سعی نموده ایم، این مطلب را در گیشه نقد قرار دهیم.

در آیه «اکمال»، چه ارتباطی میان حرمت گوشت ها و پیام غدیر وجود دارد؟

یکی از سؤالات اساسی بر دلالت آیه شریفه «اکمال» این است که با توجه به اين كه در قبل و بعد این آية شريفة، از احكام حلال و حرام گوشت‌ها سخن به میان آمده، چگونه می توان این آیه را به مسأله امامت نسبت داد؟ این شبهه در رد دلالت این آیه شریفه بر غدیر است که به توفیق الهی و قدر وسع، پاسخ آن را در ذیل داده ایم.

اگر ادعا می کنیم که ائمه اطهار علیهم‌السلام، علم غیب دارند، آیا با وجود این علم، استقبالشان از مرگ موجه خواهد بود؟

برخی مي‏گويند: «امام حسن علیه‌السلام و امام رضا علیه‌السلام از زهر و سم كشنده‏اي كه با آن شهيد شدند اطلاع داشتند، پس چرا با علم به آن باز هم آب يا انگور مسموم را ميل فرمودند؟ يا حضرت علي علیه‌السلام از قصد ابن‏ملجم اطلاع كامل داشتند، ولي او را از خواب بيدار كردند تا مأموريت خود را به انجام برساند، آيا اين سه نمونه نوعي خودكشي يا رفتن عمدي به طرف مرگ نيست؟ و حال آنكه قرآن حفظ مال و جان را لازم دانسته، اگر بگوييم اطلاع هم نداشتند، با علم امامت جور در نمي‏آيد». این شبهه یکی از شبهات متداول مبحث امامت است که در متن پیش رو پاسخ داده خواهد شد.

ریکی از منظر اسلام

ريكي يك از سبكهاي انرژي درمانيست كه در جهان طرفداران زيادي دارد و در دانشگاههاي خارج از كشور تدريس مي شود و در اكثريت بيمارستانهاي اروپا و آمريكا و آسيا و استراليا به عنوان يكي از روشهاي درماني در كنار طب نوين استفاده ميشود و بيماران بسياري توسط اين رشته درمان شده اند . آيا استفاده از اين سبك از نظر شرعي جايز است ؟

مباني و اهداف رياضت در عرفان اسلامي با تأکيد بر آراء امام خميني(ره)

«رياضت» که در اصطلاح عرفان به معناي «تمرين و آماده ساختن روح براي اشراق نور معرفت»[1] است يکي از اصول مهم در عرفان عملي محسوب مي‌شود. رياضت مبتني بر شريعت همواره در عرفان عملي مورد اهتمام اصحاب سير و سلوک مي‌باشد؛ زيرا شريعت، مباني، اهداف و آثار رياضت را به نحو جامع تبيين کرده است. در اين مقاله، برآنيم که به مباني و اهداف رياضت با تأکيد بر آراء امام خميني(ره) اشاره نماييم.

انجمن آتش جهنم

لطفا درباره نقش انجمن آتش جهنم و میزان تاثیرگذاری این انجمن در شیطان پرستی، توضیح دهید.

چرا عرفان حلقه را نمی توان پذیرفت؟

بارها زوایای عرفان کیهانی یا عرفان حلقه را کاویده‌ام و بدان از جهات گوناگون نگریسته‌ام اما هیچگاه نتوانسته‌ام با آن ارتباط برقرار کنم و آن را همواره نوعی عوام‌فریبی عمدی/سهوی دانسته‌ام. سعی خواهم کرد به شکلی مختصر آنچه مرا از این باور به دور می‌دارد شرح دهم: