گزارشی از کتاب الصواعق الإلهیّة في الرد علی الوهابیة

بدون شک یکی از بهترین کتابهایی که در رد نقد وهابیت تا کنون نگاشته شده کتاب الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه سلیمان بن عبدالوهاب برادر محمد بن عبدالواب است، از این رو در این مقاله گزارشی از این کتاب ارائه می شود.
شگرد ابن تیمیه در انکار فضائل امام امیرالمؤمنین (علیه السلام)

یکی از ویژه گی های وهابیان انکار و تضاد با فضائل اهل بیت علیهم السلام مخصوصا با شخص حضرت علی علیه السلام است از این رو ابن تیمیه کتاب منهاج السنه را نگاشت، در این نوشتار سعی شد تا شیوه و استراتژی کلی ابنتیمیه را در مواجهه با احادیثی که در فضایل امام علی(علیه السلام) و اهلبیت پیامبر(صلّی الله علیه وآله وسلّم) وارد شدهاند، با ارائه نمونههایی بیان شود و اثبات شده که وی با برخوردی دوگانه و مغرضانه به تضعیف و تکذیب روایات و فضائل ایشان پرداخته است.
بررسی رابطه عقاید دیوبندیه و وهابیت

دیوبندیه شبه قاره هند و وهابیت شبه جزیره عربستان، دو جریان فکری و اعتقادی مهم اهلسنّت است که در این مقاله با بیان برخی از اشتراکات اعتقادی آنها در پیروی از سلف و حدیث گرائی ، بررسی می کند که آنها اختلافات عدیده ایی در اعتقادات فکری دارند چرا که وهابیت در پیروی از سلف به سمت افراط گرائی رفته به گونه ای که عقل ستیز شده ولی دیوبندیه به تصوّف و عقلگرایی نیز توجه زیادی دارد. به همین جهت بسیاری از رفتارها و عقاید آنها مورد نقد یکدیگر قرار گرفته به گونه ای که حتی وهابیت به تکفیر دیوبندیه پرداختهاست.
قبیله انحراف

در طول تاریخ اسلام عزیز جریان های انحرافی فراوانی ظهور و افول کرده اند که نمونه بارز آن جریان انحرافی وهابیت است که در این نوشتار با بررسی عوامل انحراف این جریان به این نتیجه می رسد که علل اصلی انحراف آن دوری از الگوها و اسوههای الهی و در نتیجه افراط و تفریط در فهم باورها و آموزههای دینی است که این افکار و اعتقادات با ابن تیمیه ساماندهی شد و با ابن عبدالوهاب به مرحله عمل تبدیل شدو جریان انحرافی وهابیت بوجود آمد.
علمای شافعی و ابنتیمیه

ابنتیمیه که یکی از اصلیترین نظریهپردازان وهابیت است و آرای او مبانی فکری علمای وهابی بوده، نقش به سزایی در رشد و گسترش تفکر سلفی و بعدها شکلگیری وهابیت داشته است. علمای مذاهب اسلامی با درک خطر افکار التقاطی وی، همواره به نقد وی پرداخته و در جهت مقابله با این افکار تلاش کردهاند. از این رو، برای شناخت وهابیت و مقابله با آن، آگاهی از دیدگاه علمای اهلسنّت که با رویکرد علمی به نقد افکار وی پرداختهاند، ضروری به نظر میرسد. این مقاله در صدد است تا نظر برخی از مهمترین منتقدین و مخالفین ابنتیمیه، از علمای مذهب شافعی چون ذهبی، و سبکی از معاصرین تا علمای قرون متاخّر را بررسی کند تا زمینه برای شناخت صحیح و دقیق این فرقه فراهم گردد.
سلفیه درباری

علمای وهابیت درباری در طول سالیان دراز در کنار حکام آل سعود و سایر سردمداران مستبد به دفاع از آنان و شرعی سازی اقدامات مجرمانه شان مشغول بودهاند و بر همین اساس بیشترین ضربه ها را بر پیکره جوامع اسلامی فرود آورده و جایگاه دین و دستور های نجات بخش اسلام عزیز را در حد ابزاری در دست این حکومتها تنزل دادهاند. از این رو، مسلمانان باید برای شناخت این افراد و تفکرات و حیلههای آنان تلاش کنند و پرده از واقعیت وجودی این طیف بردارند. در این نوشتار سعی شده است که علاوه بر آشنایی با تفکرات این جریان منحرف، تا حدی به نقد این تفکرات پرداخته شود و تناقضات موجود در این جریان فکری برای مخاطبان گرامی روشن گردد.
سلسله گزارشهایی از آثار اهل سنّت در نقد افکار وهابیت (2)

در قرن هشتم فردی از حنبلیان به نام ابن تیمیه (م728ق) با تفسیر به رأی توسل جستن به پیامبر و سفر برای زیارت قبر ایشان را از مصادیق شرک دانست. علمای اهل سنّت در طول شش قرن گذشته، آثار فراوانی در نقد ابن تیمیه و افکارش نوشتند. از جمله این آثار کتاب معروف وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی است که در این گزارش توضیحاتی در مورد این کتاب داده می شود
کتابشناسی شفاعت

برای بهتر نقد کردن افکار و جریانهای انحرافی بایستی در عرصه کتابشناسی دارای اطلاعات کافی بود، در این مقاله سعی شده در زمینه ی یکی از مهترین عقاید وهابیت یعنی شفاعت اطلاعات کافی در باب کتابهای مهمی که در این مورد نگاشته شده است، معرفی کند.
توحید و شرک در نجد قبل از ظهور محمد بن عبدالوهاب

از جنجالی ترینِ اظهار نظرها، در مسلمان یا مشرک بودن ساکنین سرزمین نجد است. نکته درخور توجه این است که این جنبش، بر مشرک دانستن مسلمانان نجد استوار است؛ زیرا محمد بن عبدالوهاب به دلیل مشرک خواندن آنان، جهاد با آنان را جایز شمرد. این نوشتار درصدد ترسیم چهره واقعی ساکنین نجد است و هدف ما پاسخ به این سؤال ساده است که آیا شرک و خرافات در سرزمین نجد قبل از ظهور محمد بن عبدالوهاب وجود داشته است؟ آیا آن گونه که موافقان این جنبش تأکید می کنند، غالب اهالی نجد مشرک و در جهل خود غوطه ور بودند؟
وهابیت و آل سعود از دیدگاه امام خمینی (ره)

امام خمینی وهابیت را فرقه ای می داند که نه تنها شیعه بلکه اهل سنّت نیز آن را قبول ندارند و با آنان مخالف اند. ایشان وهابیت را جریانی انحرافی در درون اسلام و عاملی برای نفوذ بیگانگان و موجب ذلت مسلمانان می دانست. در بسیاری از بیانات امام خمینی(ره) واژه «آل سعود» را در مورد وهابیت به کار برده که نشان می دهد فرقه وهابیت، حکومتی است و پشتوانه مناسب مردمی ندارد.
اجتهاد از نگاه وهابیون

مسئله اجتهاد و ویژگی¬ها و شرایط آن در میان وهابیون از جمله مسائلی است که اطلاعات منسجم و دسته¬بندی-شده¬ای از آن در دسترس محققین وجود ندارد؛ به¬گونه¬ای¬که بعضی از محققین بر این باورند آنان اعتقادی به اجتهاد ندارند. نویسنده بر این باور است که آگاهی از شیوه اجتهادی وهابیون و مبانی آن، یکی از مسائل ضروری برای محققین است؛ چرا که اطلاع از صحت و سقم این مبانی، در بسیاری از مباحث فقهی و اعتقادی در هنگام بحث با این گروه بسیار راه¬گشاست و بطلان بسیاری از اعتقادات و رفتارهای آنان را که بر خلاف اجماع مسلمانان است، می¬توان با نادرستی اجتهاد آنان اثبات کرد. در این مقاله تلاش شده است تا اجتهاد وهابیون و مسائل مرتبط با آن تا حدّ امکان از منابع آنها جمع¬آوری شود و مباحث دیگری همچون تعریف اجتهاد، چگونگی اجتهاد وهابیون، سادگی و پایین بودن سطح اجتهاد وهابیون، مبنای وهابیون در مسئله اجتهاد، آسانی اجتهاد از دیدگاه وهابیون، نزاع وهابیون و اهل سنّت در مسئله اجتهاد و منابع اجتهاد وهابیون نیز در این نوشتار بحث و بررسی شده است.
سلفيه و امواج بیداری اسلامی

سلفیت و وهابیت در دهههای اخیر در قالب شاخهها و مناهج مختلف، تأثیرات و حوادث مختلفی را در سطح جهان اسلام رقم زده است و بهویژه با در نظر داشتن حمایت همیشگی وهابیت از حکام عرب، ضروری است تا با نگاهی دقیق تحرکات و سیاستهای این طیف در میدان بیداری اسلامی، نقد و بررسی شود.
این نوشتار با بررسی تحولات اخیر جهان اسلام در قالب بیداری اسلامی، موضع سلفیه و فعالیت گروههای مختلف این تفکر را در میدان بیداری اسلامی بیان و نقد و ارزیابی میکند.
تحولات شگرف کنونی در کشورهای اسلامی، باعث جلب توجه جهانیان و تحلیلگران سیاسی و تغییر ساختار حکومتها و نهادهای سیاسی، اجتماعی گردیده، تا جاییکه آینده تمام تعاملات منطقهای را به خود وابسته کرده است. از اینرو، همه بینشها، تفکرات، نحلههای سیاسی و مذهبی، دستگاههای دیپلماتیک، نخبگان سیاسی و شخصیتهای مؤثر جهانی، ناگزیر از موضعگیری در خصوص این پدیدهاند و به ایفای نقش در آن می پردازند.