سنخ‌شناسی و تبیین رفتاری صحابه پیامبرصلی الله علیه و آله در غزوه تبوک بر اساس سوره توبه

در غزوه تبوک ـ بر خلاف دیگر غزوات ـ میزان مشارکت فعال مسلمانان کاهش یافته بود و سستی آنان در جهاد، باعث تاخیر در تدارک سپاه و حرکت به سوی میدان نبرد شده بود. عده­ای از صحابه با کارشکنی، عذر خواهی و بهانه آوردن درصدد بودند حضور نیافتن در جنگ را توجیه کنند. خداوند در سوره توبه در واکنش به این وضع، با افشای نیت­های این گروه­ها، دلایل حقیقی مشارکت نکردن آنان را بیان کرد. بر اساس آیات سوره توبه، گروه­هایی از سپاهیان حتی آنانی که تظاهر به همراهی نمودند در عمل به کارشکنی و ایجاد رعب در میان مسلمانان پرداختند. یکدست نبودن رفتار صحابه در غزوه تبوک موجب پیدایش گونه‌های رفتاری شد که در سوره توبه این گونه‌ها به دقت شناسایی شده­اند. در این سوره، هشت گونه رفتاری در جهت همراهی با پیامبر(ص) معرفی شده است. یکسان نبودن میزان همراهی آنان باعث شده که این گونه‌ها در پنج سنخ از همراه کامل تا غیرهمراه قرار داده شوند. در این مقاله با روش توصیفی­ـ تبیینی ابتدا گونه‌های رفتاری صحابه در غزوه تبوک شناسایی شده و سپس به علت تنوع رفتاری آنان بررسی می‌شود. به نظر می‌رسد تنوع رفتاری اصحاب پیامبر(ص) در غزوه تبوک ریشه در نوع نگرش آنان و تعارض سنت‌های اجتماعی با ارزش­های دینی داشته است.

سپاه صحابه و لشکر جهنگوی نماینده افکار افراطی سلفی‌گری

دردهه 90 میلادی مقارن با سال‌های اول پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مولوی حق‌نواز جهنگوی گروهی تکفیری از مدارس مذهبی متعلق به فرقه دیوبندیه در پاکستان به نام سپاه صحابه را توسط تأسیس کرد و هدف خود را مقابله با شیعیان و عزاداری حضرت سیدالشهداءعلیه السلام و تأثیرات انقلاب اسلامی اعلام کرد و به جنگ روانی، ترور، ارهاب، حذف فیزیکی شیعیان و تخریب اماکن دینی متعلق به آنان دست زد. این گروه تندرو با تأسیس شاخه نظامی به نام لشکر جهنگوی، تشکیلات خود را برای طی مسیر تعیین‌شده تکمیل کرد. عملکرد این دو گروه افراطی که در امتداد یکدیگرند، موجب واگرایی در جامعه مسلمانان پاکستان و تشدید فرقه‌گرایی و ناامنی و کشتار وسیع و توجیه‌ناپذیر آنان شده است. در مقاله حاضر ضمن بررسی تبار و ریشه‌های شکل‌گیری، به بخشی ازجلوه‌های خشونت آنان به روایت اخبار و آمار پرداخته شده است.

تفاوت توسل با استغاثه مشرکین به بت ها

تاریخ تفکر اسلامی در دوران پر فراز و نشیب خود شاهد یکی از جنبش های انحرافی است که به وهابیت معروف است و خود را سلفیه می نامد. آنان در رؤیای خلوص یکتاپرستی، به تکفیر مسلمانان روی آورده اند و در یکی از بارزترین نمودهای ظاهر گرایی، مخالفت با توسل را آغاز کردند. بازگشت این اختلاف در حقیقت به توحید عبادی است. ابن تیمیه بر خلاف سایر مذاهب اسلامی معتقد است که لااله الا الله تنها ناظر به توحید عبادی است و پیامبر خدا (ص) تنها به همین دلیل در میان اعراب جاهلی مبعوث گردید. به عقیده ابن تیمیه مشرکین مکه معتقد به توحید ربوبی بودند و با برشمردن آیاتی، شرک آنها را تنها در شریک قرار دادن بت ها و در نتیجه توسل مسلمانان را همانند بت پرستی و آنها را از مشرکین مکه گمراه تر دانسته است. به نظر می رسد علت اصلی این نوع تفکر و انحراف، در دو چیز است: فهمِ اشتباه از توحید عبادی، و دیگری رویکرد اعتقادی بت پرستان مکه به بت. در این مقاله تنها به تبیین دومین مورد پرداخته و سعی می شود که با استفاده از قرآن، روایات و کتب اندیشمندان اسلامی، حقیقت عمل مشرکین زمان پیامبر (ص) در پرستش بت ها تبیین و تفاوت های عمل مشرکین با توسل مسلمانان بیان گردد.