ابتلای هانی و قیام مسلم

شیخ مفید گوید: هانی بن عروه از سوی عبیدالله بر جان خویش بیمناک شد. حضور در مجلسِ او را قطع کرد و خود را به مریضی زد. ابن زیاد به اطرافیانش گفت: چرا هانی را نمی‌بینم؟ گفتند: بیمار است. گفت: اگر خبر داشتم به عیادتش می‌رفتم. محمّد بن اشعث و چند نفر دیگر را فرا […]

رفتن مسلم به خانه‌ی هانی 1

 شیخ مفید گوید: چون مسلم بن عقیل شنید که عبیدالله به کوفه آمده و سخن گفته و تهدید کرده و از سران قول همکاری گرفته است، از خانه‌ی مختار به خانه‌ی هانی بن عروه رفت. شیعیان مخفیانه به خانه‌ی هانی رفت و آمد می‌کردند و یکدیگر را به کتمان توصیه می‌کردند. ابن زیاد، غلامش معقل […]

نامه‌ی امام حسین علیه السلام به کوفیان

شیخ مفید گوید: همراه هانی بن هانی و سعید بن عبدالله که آخرین پیک‌ها بودند، نامه‌ای به این مضمون نوشت: بسم الله الرّحمن الرّحیم. از حسین بن علی به گروه مؤمنان و مسلمانان. امّا بعد، هانی و سعید! نامه‌های شما را برایم آوردند و آخرین نامه‌هایی بود که از شما دریافت کردم. آنچه را نوشته […]

ورود امام حسین علیه السلام به مکّه

شیخ مفید گوید: چون امام حسین (ع) وارد مکّه شد (ورودش شب جمعه سوم شعبان بود) این آیه را می‌خواند: «چون به سوی مَدین روی کرد، گفت: امید است که خداوند مرا به راه راست هدایت کند.» سپس فرود آمد و مردم مکّه با رفت و آمد به حضورش روی آوردند. نیز کسانی که برای […]

دیدار امام حسین علیه السلام با فرشتگان و جنّیان

شیخ مفید با سند خویش از امام صادق (ع) چنین روایت می‌کند: چون امام حسین (ع) از مدینه بیرون شد، گروه‌هایی از فرشتگان نشاندار، با سلاح‌هایی در دست و سوار بر اسبان بهشتی او را دیدار نموده و به او سلام کرده و گفتند: ای حجّت خدا بر مردم پس از جد و پدر و […]

خروج امام حسین علیه السلام از مدینه

شیخ مفید گوید: امام همان شب، شب یکشنبه 28 رجب به سوی مکّه بیرون آمد، در حالی که فرزندان و برادرزادگانش و برادرانش و بیشتر بستگانش همراهش بودند مگر محمّد حنفیه، و آن حضرت این آیه را می‌خواند: «بیمناک و نگران از شهر بیرون رفت، در حالی که می‌گفت: پروردگارا! مرا از ستمکاران نجات بخش». […]

سخن امام با برادرش محمّد حنفیه 1

 شیخ مفید گوید: چون محمّد حنفیه، تصمیم امام را بر بیرون رفتن از مدینه دانست، ولی نمی‌دانست کجا می‌رود. به آن حضرت گفت: برادر جان! تو پیش من محبوب‌ترین و عزیزترین مردمی. خیرخواهی‌ام را جز برای تو ذخیره نمی‌کنم و تو شایسته‌ترین افراد به نصیحت منی. از بیعت با یزید و تا می‌توانی از شهرها […]

امتناع امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید 4

شیخ مفید گوید: آن شب را که شب شنبه بیست و هفتم رجب سال 60 هجری بود، امام حسین (ع) در خانه‌اش ماند. ولید هم به نامه‌نگاری به پسر زبیر درباره‌ی بیعت و امتناع او از بیعت با یزید مشغول بود. پسر زبیر همان شب از مدینه به سوی مکّه رفت. صبح که شد، ولید […]

امتناع امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید 3

شیخ مفید گوید: حسین (ع) همراه یارانش بیرون آمد و به خانه‌اش رفت. مروان به ولید گفت: به حرفم گوش نکردی. به خدا که دیگر هرگز به او دست نخواهی یافت. ولید گفت: وای بر تو ای مروان! راهی پیش پایم نهادی که تباهی دینم در آن است. دوست ندارم که در مقابل کشتنِ حسین، […]

وقایع نهضت امام حسین علیه السلام

 شیخ مفید از سیره‌نویسان چنین نقل کرده است: چون امام حسن (ع) درگذشت، شیعیان عراق به جنبش درآمدند و درباره‌ی خلع معاویه و بیعت با امام، به او نامه نوشتند. حضرت نپذیرفت و یاد کرد که میان او و معاویه عهد و پیمانی است که نمی‌تواند آن را نقض کند تا آن‌که مدّت بگذرد. چون […]

خبر دادن پیامبر صلوات الله علیه از شهادت امام حسین علیه السلام 1

شیخ مفید گوید: از امّ سلمه روایت شده است: شبی پیامبر خدا (ص) از نزد ما بیرون رفت و غیبت او طول کشید. سپس غبارآلوده و پریشان برگشت، در حالی که دستش بسته بود. عرض کردم یا رسول الله! چرا این‌گونه پریشان و غبارآلودی؟ فرمود: در همین زمان مرا به جایی در عراق بردند که […]

پیشگویی فرشتگان از شهادت امام حسین علیه السلام 17

شیخ مفید گوید: سماک از ابن مخارق از امّ سلمه روایت کرده است: روزی پیامبر خدا (ص) نشسته بود و حسین (ع) در دامن او نشسته بود. چشمان پیامبر پراشک شد. به او عرض کردم: یا رسول الله! فدایت شوم، چرا گریانی؟ فرمود: جبرئیل (ع) فرود آمد و در مورد پسرم حسین تسلیتم گفت و […]

مدت عمر و امامت امام حسین علیه السلام و خلفای عصر ایشان 2

 شیخ مفید گفته است: سن آن حضرت هنگام شهادت، 58 سال بود. هفت سال با جدّش رسول خدا (ص) و تا 37 سالگی با پدرش امیر المؤمنین (ع) و تا 47 سالگی با برادرش امام مجتبی (ع) زیست. پس از برادرش هم مدّت امامت او 11 سال بود.      قال شیخ المفید: وَ سِنُّهُ […]