مسئله جابری (نوع شناسی اشارات جابر بن حیان به امام جعفر صادق علیه السلام)

واقعيت تاريخي جابر بن حيان كه در بسياري از آثار منسوب به او خود را شاگرد امام صادق (ع) خوانده و اشاره‌های متعددي به آن امام كرده، از سوي پاول كراوس، بزرگ‌ترین محقق درزمینه‌ی كيمياي جابري، به‌طور كامل زير سؤال رفته و تناقض‌های عديده موجود در اين اشاره‌ها و شواهد با استناد به «مجموعه جابري» استخراج و مطرح گرديده است. اين مقاله بر آن است تا با تحليلي تاريخي و محتوايي به توضيح و تبيين چهار نوع از اين شواهد و اشارات جابر به امام (ع) بپردازد و نظرهاي پاول كراوس را در مورد يك مسأله مهم در تاريخ علم، يعني مسأله جابري نقد و ارزيابي نمايد؛ خاصه آنكه شمار قابل‌توجهی از مخطوطات منسوب به جابر هنوز منتشر نشده و به دست محققان نرسيده است و ازاین‌رو، باب گفت‌وگو درباره اين مسأله همچنان گشوده و جاي نظرها و پاسخ‌های تازه دراین‌باره خالي است. اميد می‌رود كه اين مقاله پاسخي به اين مسأله باشد.

بررسی چهار نکته در زندگی امام صادق علیه السلام از کتاب دکتر حسین مدرسی

این مقاله به بررسى چهار نکته کوتاه درباره زندگى امام صادق (ع) مى‌پردازد که در کتاب مکتب در فرآیند تکامل‏، اثر دکتر ‏حسین مدرّسى مطرح شده‌اند. این چهار نکته به طور خلاصه، ناظر به عدم قیام امام (ع) با وجود آمادگى شیعیان، عدم قبول خلافت با وجود ‏پیشنهاد عباسیان، نهى از خواندن ایشان با عنوان امام و نهى از تبلیغ و گسترش تشیّع است. در این مقاله، ضمن بررسى صحت این اقوال، سازگارى ‏این اقوال با عقاید شیعى بررسى مى‌شود.‏

بازخوانی لقب شیعه جعفری در بستر تاریخ حدیث

«شيعه جعفري»، لقبي است كه با خواندن زندگی‌نامه امام صادق (ع) و يا برنامه‌هایی كه در پيوند با سالگرد زادن يا درگذشت آن بزرگوار ديده يا شنيده می‌شود، بسامد فراوان دارد. اين نوشته كوتاه دامان در پي آن است تا با بازخواني تاريخ پرفرازونشیب فراگيري و پراكندگي حديث ميان مسلمانان دو سده نخست تاريخ اسلام، نشان دهد لقب يادشده گرچه همواره در نوشته‌های نويسندگان دهه‌های نزديك به امروز ما، با چاشني خوش‌بینی و مثبت انگاري بازتاب يافته است. در بستري از ريشخند و دست‌اندازی شيعيان و آلوده به رنگ سرزنش و نكوهش به كار می‌رفته است و سرنوشتي چون ديگر واژه‌هایی داشته است كه نخست ناخوشايند بوده‌اند و اندک‌اندک نمودي نو و شناسنامه‌ای دلپذير يافتند.

ابن ابی العوجا و امام صادق علیه السلام

عبدالکریم بن ابی العوجا، یکی از افرادی است که در سده دوم هجری/ هشتم میلادی به زندیق معروف بودند. وی بدون ترس، در مراکز مقدس مسلمانان حاضر شده، به اظهار عقاید خود می‌پرداخت. گفت‌وگوهای او با امام صادق (ع) و شاگردان ایشان، شیوه استدلال جعفر بن محمد (ع) را با کسانی که به آفریدگار اعتقاد نداشتند، نشان می‌دهد. این مقاله علاوه بر بیان عقاید و مسلک ابن ابی العوجا، به بررسی گفت‌وگوهای او با امام صادق (ع) می‌پردازد.

اسوه‌های بشریت امام صادق علیه السلام

اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله دارای بسیار از امتیازات متفاوت از دیگر مکاتب و ادیان است که این دین را دین برتر و کمال ادیان الهی نام گرفته است، یکی از آن امتیازات، وجود مبارک چهارده معصوم علیهم السلام در امامت و رهبری شیفتگان هدایت به صراط مستقیم، می باشد؛ که این نوشتار بر آن است تا به قدر بضاعت خود قسمت هایی از زندگی مبارک یکی از این سروران و اسوه های عالم امکان، حضرت امام صادق علیه السلام را مورد بررسی قرار دهد. باشد که چراغ هدایتی باشد برای تشنه گان کمال.

دسته‌بندی‌های شیعیان در عصر صادقین علیه السلام

در عصر صادقین (ع) دست‌کم پنج شاخه فکری در میان شیعیان وجود داشت: 1. شیعه سیاسی و مردمی: تبری از خلفای پیش از امام علی (ع) و طبعاً از عثمانیه و انتظار بازگشت و تغییر اوضاع به نفع خاندان پیامبر (ص) که در عقاید رجعت و مهدویت ظهور می‏کرد، از معتقدات این شاخه از تشیع بود. 2. فقیهان معتدل: گروهی از برجسته‏ترین دانشمندان فقیه، همچون ابان بن تغلب، زراره و ابوبصیر که دیدگاهی معتدل و محتاط با قضایا داشتند. 3. متکلمان شیعه: افرادی همچون قیس ماصر، هشام بن حکم و مؤمن در این گروه جای می‏گیرند. 4. غالیان: افرادی نظیر مغیرة بن سعید، بیان بن سمعان و مهم‏تر از همه، أبوالخطاب اسدی ازجمله غالیان معروف می‏باشند که در این دوران فعالیت می‏کردند. 5. مفوّضه یا غلات درون‌گروهی: به باور این افراد، ائمه (ع) تمام کارهایی را که باید خدا انجام دهد انجام می‏دهند، با این تفاوت که قدرت خدا اصلی است و قدرت آن‌ها تبعی.

اوضاع اقتصادی شیعیان عراق در عصر صادقین علیهما السلام

اقتصاد از ابعاد مهم زندگي بشر است به‌گونه‌ای كه در برخي مكاتب حتي زیربنای جامعه پنداشته شده است. اقتصاد در اسلام هرچند زیربنا نيست، اما به آن اهميت فراوان داده شده است، چراکه در بهبود يا نابساماني ديگر شئون زندگي انسان تأثير شگرف دارد. مقاله حاضر بر آن است تا با رويكرد تاريخي و تحليلي، وضعيت اقتصادي شيعيان عراق را در عصر صادقين (ع) با بهره‌گيري از منابع تاريخي، حديثي و رجالي روشن سازد. در اين تحقيق ابتدا وضعيت اقتصادي عراق در دو قرن نخست بررسي شده و سپس به وضعيت اقتصادي شيعيان پرداخته شده است. طبق يافته‌هاي اين تحقيق، منابع اصلي ثروت در عراق، ابتدا زراعت و تجارت و سپس صنعت بوده است. شيعيان از زراعت اندك، اما از تجارت سهم بيشتر داشتند و به صنعت نيز کم‌وبیش اشتغال داشتند.