سلیمان بن صُرَد خُزاعی

این روایت را ببینید: در بین اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام چند نفری هستند که جزوِ بزرگانِ شیعه محسوب میشوند، مثلاً وقتی مردم کوفه به وجود مبارک سیّدالشّهداء علیه السلام نامه نوشتند، نوشتهاند: «مِن سُلیمان بنِ صُرَدِ الخُزاعی وَ أعیانِ الکُوفَه وَ شیعَتُکْ إلی حسین بن علی سلام الله علیه» اسمِ سلیمان بن صرد خزاعی را […]
راه تبلیغ دین توسط ائمه علیهم السلام

یک موضوعی که خیلی اهمیّت دارد و عبرتگیریِ آن هم به نظرِ حقیر مهم است، این است که امیرالمؤمنین صلواة الله علیه برای اینکه سطحِ جامعه تغییر کند خیلی تلاش میکنند که جامعه را تغییر دهند، و از مظلومیّتهای اهل بیت علیهم السلام این بخش است که کمتر به آن پرداخته شده است، اگر بنده […]
درگیری لفظی مالک اشتر و جریر

مالک محضر امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: من از ابتدا عرض کردم که این شخص را نفرستید، جریر با آنهاست. جریر گفت: چکار میتوانستم انجام دهم؟ مالک گفت: میرفتی پیام امیرالمؤمنین علیه السلام را میدادی و اینقدر کار را طول نمیدادی، جواب میگرفتی و برمیگشتی، برای چه اینقدر معطّل کردهای؟ اگر من میرفتم اجازه نمیدادم […]
پاسخ معاویه به جریر برای امیرالمؤمنین علیه السلام

معاویه یک پیشنهاد به جریر داد و گفت این پیشنهاد را برای علی بن ابیطالب بفرست، گفت: «اکْتُبْ إِلَی صَاحِبِکَ یَجْعَلْ لِیَ اَلشَّامَ وَ مِصْرَ جِبَایَهً»[1] به علی بگو شام را به من بده، خراجِ مصر هم دستِ من باشد، «فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاهُ» اگر علی بن ابیطالب از دنیا رفت «لَمْ یَجْعَلْ لِأَحَدٍ بَعْدَهُ فِی […]
درآمدی بر نهج البلاغه – جلسه پنجاه و چهارم

حجت الاسلام کاشانی روز جمعه مورخ 26 مرداد 1397 در ادامه سلسله جلسات «درآمدی بر نهج البلاغه» به سخنرانی پیرامون موضوع «ساده زیستی مسئولان در ادامه نامه 45 نهج البلاغه» پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم می شود.
شُرَحبیل که بود؟

همزمان معاویه عمروعاص را صدا کرد و عمروعاص گفت: علی با تو قابل قیاس نیست، مگر اینکه بگویی چه میدهی؟ چون میخواهم دینِ خود را بفروشم قیمتِ من بالاست، معاویه هم گفت: مصر را به تو میدهم، عمروعاص هم قبول کرد. همزمان شُرَحبیل را به سراغِ جریر فرستادند، شرحبیل از سرانِ قبائل بود که سرانِ قبائل […]
علت حمله نکردن سپاه امیرالمؤمنین علیه السلام به شام

وقتی جریر پیشِ معاویه رفت، امیرالمؤمنین علیه السلام سردارانِ خود را جمع کردند، یک عدّه گفتند که از معاویه بگذریم، چند نفر سخنرانی کردند، اینها چه کسانی هستند؟ اشتر نخعی، یعنی مالک اشتر، عدی بن حاتم، شریح بن هانی، «قَامُوا إلَی عَلیٍ» اینها در مسجد بلند شدند و صحبت کردند، «فَتَکَلَّموا بِلِسانٍ واحِد» در حال […]
مالک اشتر قبل از جنگ صفین

امیرالمؤمنین صلواة الله علیه مالک اشتر را بخاطر اهمیّتِ او، بخاطر ضریب نفوذ بسیار زیادِ مالک در بین کوفیان، به او فرمانداریِ مناطق اصلی مانندِ مصر را نمیدادند، چون آن زمان دیگر دور بود، بعدها هم زمانی که او را به مصر فرستادند به مردم مصر فرمودند: من ایثار کردم، چون من به او نیاز […]
جریر در دیدار با معاویه

جریر به شام رفت و با معاویه دیدار کرد. معاویه صحنهسازیِ خیلی زیبایی ایجاد کرد. این جریان میتوانست برای معاویه خیلی مؤثر باشد، چرا؟ چون اگر امیرالمؤمنین علیه السلام بر فرض مثال به معاویه حکومت میدادند، یک تأییدی برای معاویه و خاندانِ او تا روز قیامت بود! چون معاویه رفتارِ حکومتیِ خود را هجده سال […]
جریر سفیرِ امیرالمؤمنین علیه السلام بود یا میانجی؟

آیا جریر سفیرِ امیرالمؤمنین علیه السلام بود؟ یا میانجی بود؟ مگر اینها با یکدیگر تفاوتی دارد؟ بله! سفیرِ شما باید طبقِ مرامِ شما رفتار کند، میانجی اینطور نیست، میخواهد بینِ دو نفر آشتی بدهد. بنظرِ ما جریر از چند جهت میانجی است، نه سفیر! اینها در تحلیل اثر دارد، چون شما میگویید چطور امیرالمؤمنین علیه السلام […]
پیشنهاد جَریر بن عبدالله بجلی به امیرالمؤمنین علیه السلام

حالا امیرالمؤمنین علیه السلام او را عزل کرد و او اصلاً عکسالعملی از خود نشان نداد، اصلاً ابرازِ ناراحتی نکرد، لبخند به لب به کوفه آمد، برخلافِ اشعث که گفت: بروم به معاویه بپیوندم و امیرالمؤمنین علیه السلام حجر را فرستاد و…. جریر اصلاً عکس العمل نشان نداد و نزدِ حضرت آمد. گفت: آقا! میدانم که […]
عزل جَریر بن عبدالله توسط امیرالمؤمنین علیه السلام

وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام به حکومت رسیدند، امیرالمؤمنین علیه السلام در آن ابتدای کار به این جزئیّات کار نداشتند، وقتی کار در جمل تمام شد و حضرت در حالِ برگشتن از بصره به کوفه بودند دو نامه نوشتند، نامهای به اشعث نوشتند که در موردِ آن بحث کردیم، نامهای هم به جریر نوشتند، اینها هم […]