بررسی و نقد کتاب کشف الشّبهات فی التّوحید محمد بن عبدالوّهاب

این نوشتار، کتاب کشف شبهات التوحید تألیف محمّد بن عبدالوّهاب را نقّادی می‌کند، که در آن اموری همچون: نذر، شفاعت، توّسل، زیارت، و استغاثه به اولیای الهی و پیامبر اسلام شرک خوانده شده و هر کدام که برای غیر خدا صورت گیرد، کفر به خداوند دانسته شده و در شمار عبادات و اعتقادات صحیح یک مسلمان محسوب نمی‌شود. نویسنده می‌کوشد با ارائه معنای دقیق توحید، شرک و عبادت، شبهه های محمّدبن عبدالوّهاب به عقاید شیعیان در زمینه شفاعت، توّسل، زیارت، نذر و قربانی را پاسخ گوید. این پژوهش در سه فصل سامان یافته است. در فصل اوّل نگارنده ابتدا خلاصه‌ای از زندگانی و افکار محمّد بن عبدالوّهاب و مبانی فکری وی – برگرفته از افکار ابن تیمیه – می‌پردازد و سپس به بررسی معنای واژگان شرک، توحید، توّسل، شفاعت و عبادت پرداخته و توحید و شرک و عبادت و مصادیق آن را در کتاب مذکور تفسیر و معنا می‌کند. در همین زمینه نویسنده، واسطه قرار دادن فرد یا افرادی بین خدا و حاجات انسان‌ها که محمّد بن عبدالوّهاب آن را شرک می‌خواند، نقّادی کرده و به تبیین اقسام توحید و شرک و مصادیق واقعی آن می‌پردازد. نویسنده با بر شمردن اقسام شرک و کفر، هیچ منافاتی بین مقوله‌هایی همچون: شفاعت، توّسل و… با مسأله توحید نمی‌بیند. اقسام شرک که وی به آن ها اشاره می‌کند، شرک در اعتقاد، افعال، صفات و نیز شرک خفی و جلی است و طلب شفاعت از پیامبر اسلام، ائمّه و پیامبران دیگر و توّسل به آنان را جزو هیچ یک از مصادیق شرک تشخیص نداده است. وی آن گاه به بررسی معنای حقیقی شفاعت پرداخته و ادلّه قرآنی و روایی آن را ذکر می‌کند. او مرده دانستن پیامبر اسلام و سایر پیامبران الهی و بیهوده بودن درخواست کمک از آنان را نیز نقد کرده و دلیل های قرآنی و روایی بودن حیات داشتن ارواح پس از مرگ طبیعی را توضیح می‌دهد. بیان مشروعیت توّسل و شرک نبودن آن از دیدگاه قرآن، روایات، بزرگان و عالمان از مباحث پایانی این نوشتار محسوب می‌شود.

سلسله گزارش‌هایی از آثار اهل ‌سنّت در نقد افکار وهابیت (5)

یکی از مسائل مهمی که از دیرباز مورد هجمه وهابیت قرار گرفته مسأله زیارت قبور بوده است از این رو علماء اسلام در نقد افکار وهابیت نسبت به مساله زیارت قبور کتابهای بسیاری نگاشته اند، ابن حجر هیتمی یکی از علماء بزرگ مکه در سفری که مدینه داشت کتابی با نام الجوهرالمنظم في زیارة قبر الشریف النبوي المکرم نگاشت تا به نوعی جواب از شبهات واهی وهابیت باشد که در این مقاله به گزارشی از این کتاب می پردازد.

اندیشه‌های حسن بن فرحان مالکی

پژوهش حاضر، اندیشه‌های حسن بن فرحان مالکی، یکی از محققان معاصر سلفی را که دیدگاه‌هایی نسبتاً معتدل‌تر نسبت به سلفی‌ها و وهابیت دارد، بررسی کارشناسی کرده و آرای وی درباره عدالت صحابه، شکل‌گیری اهل سنت، محمدبن عبدالوهاب و تعصبات برخی مسلمانان را تبیین می‌سازد. نویسنده عقاید این متفکر و محقق سلفی را در سه بخش فراروی مخاطبان می‌نهد. بخش اول به بررسی دیدگاه‌های مالکی در مورد صحابه پیامبر اسلام(ص) پرداخته و نظر وی را مبنی بر این که: طبق شواهد متعدد قرآنی و روایی همه صحابه عادل نیستند و نباید آن‌ها را همرتبه و همگی را عادل خواند، بلکه باید آنان را به صحابه خاص و عام تقسیم کرده، شرح می‌دهد. نگارنده در این زمینه نخست به بیان تعریف صحابه در لغت، اصطلاح، قرآن و سایر نصوص شرعی پرداخته، سپس عدالت صحابه را نقد و آن را بی‌منطق و قول زور تلقی کرده است. او در بخش دوم از نوشتار خویش با ارزیابی مذهب حنبلی و ریشه‌های شکل‌گیری این مذهب بر اثر حمایت خلفای اموی و عباسی، تناقض‌گویی های حنابله در مسایل اعتقادی و تندروی آنان در تکفیر سایر فرقه‌های مسلمان را شرح می‌دهد. نویسنده در این زمینه دیدگاه‌های حسن بن فرحان مالکی و نقدهای وی بر فرقه حنبلی را مطرح و غلوهای حنبلیان در مورد احمد بن حنبل و ابن‌تیمیه و نفرت آنان از مناظره و گفت‌گو با سایر فرقه‌های مسلمان در مسایل دینی و اعتقادی را منعکس می‌سازد. بخش سوم به نقد آرای تکفیری محمد بن عبدالوهاب از نظر مالکی اختصاص دارد و مطالب کتاب‌های کشف الشبهات، الدرّر السنّیه از آثار محمد بن عبدالوهاب، حاوی تناقضاتی در مسایل اعتقادی، توسط مالکی نقد شده است.

السبکی

سبکی نسبتی است که از نام دو شهر کوچک در مصر گرفته شده است. در مقاله حاضر به معرفی علمای نام دار مصری که لقب سبکی داشتند و از این طائفه نام دار بودند، پرداخته می شود.

انسان‌شناسي در صحيفه سجاديه

صحیفه سجادیه درعین‌حال كه دربردارنده ظریف‌ترین و دقیق‌ترین راز و نیازهاست و رابطه عاشقانه انسان و خدا را به زیباترین شكل ممكن به تصویر می‌کشد، موضوعات بسیاری را درزمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، روان‌شناسی، فلسفی، علمی و اقتصادی، نیز دربر می‌گیرد. آنچه در این مقاله پی گیری شده است انسان‌شناسی از منظر صحیفه سجادیه است كه با تحلیل و تفسیر برخی ادعیه این كتاب شریف به انجام رسیده است. در این مقاله ابتدا در نگاهی كلی به موضوع انسان‌شناسی از دیدگاه امام سجاد (ع) پرداخته‌شده است و سپس صفات مثبت و منفی، نقاط قوت و ضعف و عوامل صعود و سقوط بشر معرفی‌شده‌اند و در پایان «انسان آرمانی» و اوصاف انسان الهی و كاملی كه شناساندن و ساختن آن هدف تمام انبیا و پیشوایان معصوم (ع) بوده موردبررسی قرارگرفته است.

انسان و تربيت از منظر صحيفه سجاديه

صحیفه امام سجاد (ع) از متون ارزشمند دینی است که می‌تواند به‌عنوان مأخذ و مبنایی برای مطالعه و بررسی موضوعات مختلف اعتقادی، اجتماعی، انسان‌شناختی و تربیتی مورداستفاده قرار گیرد. در صحیفه سجادیه تصویر انسان کامل به‌وسیله انسانی الهی و کامل ترسیم و بیان‌شده است؛ بنابراین اثری بدیع و ارزنده درزمینه انسان‌شناسی است که در آن فضایل و ویژگی‌های انسان در منظومه و سیمایی خاص و مبتنی بر باورهای اسلامی تصویر و توصیف‌شده است که می‌تواند مبانی تعلیم و تربیت اسلامی قلمداد گردد. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن بررسی ویژگی‌های انسان از منظر صحیفه سجادیه، دلالت‌های آن برای تعلیم و تربیت مشخص گردد تا از این طریق، زمینه‌های بیشتری برای بررسی مبانی تربیت دینی و تدوین «نظریه تعلیم و تربیت اسلامی» فراهم گردد.

نماز میّت

نماز میّت و ذکرهای مختصر آن چیست؟ تفاوت شیعه و سنّی در این‌باره چگونه است؟

ابن تیمیه در بوته نقد اندیشمندان

آنچه که از نقل این اقوال به دست می آید اینست که علمای اسلامی بارها خطر التقاط و اعتقادات فاسد ابن تیمیه را یادآور شدند و این اجماع نه تنها در علماءمعاصر با وی وجود داشت، بلکه نسلهای بعدی نیز خطرات انحرافات وی را جدی گرفته و آنرا به مردم گوشزد کردند. با این همه وهابیت با تعصبی جاهلانه، هر گونه آلودگی را از چهره ابن تیمیه می زدایند و با کتمان و طرح برخی از مطالب وی، از او قدیسی ساخته اند که شیخ الاسلامش نام نهادند.

نماز شکسته

چرا شیعیان نماز را در سفر شکسته می‌خوانند، امّا برخی اهل سنّت نماز خود را در سفر کامل به جا می‌آورند؟ آیا براساس سنّت رسول خدا ص، نماز در سفر شکسته یا کامل بوده است؟

نماز جماعت اهل سنّت

روایتی است از حضرت امام جعفر الصادق (علیه السّلام) که فرموده‌اند هر کس در نماز جماعت به امام جماعت اهل سنّت اقتدا کند، از ثواب اقتدا به رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بهره‌مند خواهد شد.
سؤال این است: اوّلاً، آیا این حدیث و روایت صحیح است یا خیر؟ ثانیاً، آیا علمای وهابیت از اهل سنّت محسوب می‌شوند؟