تعریف و رابطة دو مفهوم سلفیه و بنیادگرایی

سلفیه و بنیادگرایی هر دو به معنای بازگشت به اصل است سلفیه یعنی بازگشت به اسلام اصیل و بنیادگرا (البته در مسیحیت) یعنی بازگشت مسیحیت اصیل که بعدها اصطلاح بنیادگرایی تعمیم یافت و امروزه به جریان های نو ظهوری اطلاق می شود که ادعای بازگشت به اصل را دارند. در ادامه توضییحات بیشتری در این زمینه بیان خواهد شد.
ترجمه کتاب النصیحه

دکتر سید یوسف رفاعی یکی از بارزترین فضلا و علمای کویت است که کتابی تحت عنوان (نصیحة لإخواننا علماء نجد) تالیف کرده است. در این کتاب دکتر رفاعی تذکری آرام و دوست داشتنی که نشان از غیرت صادقانه در برابر دین خداوند دارد و دلسوزی خالصانه برای کسانی که از راه راست، گمراه شده اند، بیان کرده است.
فروغی از اندیشه های قرآنی امام صادق علیه السلام

تمام فرقههای اسلامی اتفاق نظر دارند که امام صادق(ع) در بسیاری از علوم، از کلام و اعتقادات گرفته تا فقه و تفسیر و مسائل اخلاقی، پیشگام و پیشتاز بود؛ تا آنجا که چهار هزار نفر از خزائن علوم آن حضرت خوشهچینی کردند. شیخ مفید می گوید:
«راویان حدیث، اصحاب مورد اطمینان حضرت صادق(ع) را با همه اختلافاتی که داشتند، تا چهار هزار نفر شماره کردهاند».[1]
آنان هر چه از امام میشنیدند، طبق دستور خود حضرت آن را مینوشتند. رسالههای متعدد و کتابهای بیشماری منسوب به آن حضرت و شاگردان او نقل شده است که تعدادشان بیش از چهارصد اثر است.[2]
آنچه پیش رو دارید، نمونههایی از روایات تفسیری است که در مورد تفسیر و تأویل قرآن از آن حضرت به یادگار مانده است. امید که راهگشا و سازنده باشد.
تاریخ فرهنگی سلفیه: از متن گرایی تا زمینه گرایی

جریان سلفیه و نگاه به گذشته برای احیای هویت اسلامی، بیش از هر چیز یک جریان اصلاح گرایانه است. به رغم حضور مفهوم اصلاح طلبی در جریان سلف گرایی، جریان مزبور با نوسانات مختلف از انحرافی تا واقع گرایی روبه رو بوده و برداشت ها و تأویل های متفاوت از تعریف نظری و عملی این جریان، جامعه اسلامی را در طول تاریخ با رویکرد های گوناگون درگیر کرده است که در ادامه مطالب بیشتری در این زمینه بیان خواهد شد.
پيشينه و جايگاه جريان هاي سلفي

سلفيگري در لغت به معناي تقليد از گذشتگان ميدانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود بر تابعيت از پيامبر اسلام، صحابه و تابعين تأكيد دارند. در انديشه سلفيها، روشهاي عقلي و منطقي جايگاهي ندارد و تنها نص قرآن، احاديث نبوي و ادله مفهوم از نص قرآن براي آنها حجيت دارد. گرايشهاي كلامي، صوفيگري و افكار فلسفي را بدعت تلقي ميكند. با این توضیح در این مقاله تاریخچه جریان های سلفی مورد بازبینی قرار خواهد گرفت.
فروغ قرآن در نگاه امام چهارم

چه خوش است صوت قرآن ×××ز تو دلربا شنيدن
به رخت نظاره كردن ×××سخن خدا شنيدن
قرآن نمونه كامل آميختگى اعجاز تكوين و تشريع است . كتابى است كه بشريت توان آوردن همانندى براى آن نداشته و دستورات و جامعيت آن، هر انديشمند حكيم را به خضوع و ستايش وامىدارد . هر قدر انسانها از صفاى روحى و طهارت معنوى بهرهمند باشند، مىتوانند جلوههايى از جمال دلربايش را شهود كنند همانسان كه قرآن مىفرمايد: «لايمسه الا المطهرون» (1)
از آنجا كه خاندان عصمت و وحى برگزيدگانى هستند كه طبق آيه «تطهير» در اوج پاكى و قداست قرار گرفته و از هر گونه پليدى بدورند، تمام جانشان مستغرق در قرآن مجيد شده و شايستهترين انسانهايى مىباشند كه تفسير روشن آيات الهى را فرا راه تشنگان حقيقت قرار مىدهند . يكى از اين منظومه نورانى، سجاد آل محمد زين العابدين عليه السلام است . در اين مقال، با نگاهى گذرا سخنان نورانىاش را درباره قرآن مىنگريم . بدان اميد كه جرعه نوش معارف قرآنى با جام عترت باشيم .
پیشینه های فکری و رفتاری وهابیت در قرون نخستین اسلامی

در این مقاله، پیشینه وهابیت در قرون نخستین و سرچشمه های اندیشه ایشان در باب توسل، تبرک، زیارت قبور، بنای بر قبور و … مورد بررسی قرار می گیرد.
با امام حسين علیه السلام در سايه قرآن

يامبر اكرم(ص) فرمود: «من دو چيز گرانمايه در ميان شما به يادگار مينهم: كتاب خدا و خاندانم. اين دو هرگز از يكديگر جدا نميشوند تا آنكه در قيامت كنار حوض كوثر بر من وارد آيند.»1
اين حديث به حديث ثقلين معروف شد و تمام فرقههاي مسلمين آن را در كتب معتبر خويش نقل كردند؛ اما به فرموده خميني كبير «خودخواهان و طاغوتيان قرآن كريم را وسيلهاي ساختند براي تداوم بخشيدن به حكومتهاي غاصب و ضد قرآني خويش و مفسران حقيقي قرآن و آشنايان به حقايق آن را، كه سراسر قرآن را از پيامبر اكرم(ص) دريافت كرده بودند، با بهانههاي گونهگون عقب زدند و با توطئه كثيف خود، در حقيقت قرآن را از صحنه خارج كردند.»2
ممكن است بپرسيد: آيا فهم قرآن تنها در توان معصومان (عليهم السلام) است و ديگر مردم حق ندارند، بدون مراجعه به روايات اهل بيت، از قرآن بهره گيرند؟
در پاسخ بايد گفت: ما مانند اخباريها نيستيم كه فهم قرآن را يكسره مخصوص اهل بيت (عليهم السلام) بدانيم؛ بخشي از آيات محكمات و بينات ناميده ميشود و هر كس، به شرطي كه با زبان عربي و شأن نزولها و يك سلسله مباحث لازم ديگر به طور صحيح آشنايي كافي داشته باشد ميتواند از آن بهره گيرد؛ اما ميدانيم كه آيات قرآن دو دستهاند: محكمات و متشابهات3. براي فهم آيات متشابه جز تمسك به راسخان در علم اهل بيت (عليهم السلام) راهي نيست.
طبق تصريح شيعه و سني، قرآن كريم در موارد متعددي به مقام و موقعيت اهل بيت (عليهم السلام) و عصمت و طهارت و ولايت آنها اشاره كرده است. در اين فرصت، آن دسته از روايات سالار شهيدان حضرت ابي عبداللّه الحسين(ع) در باره برخي از آيات قرآن كريم، كه در خصوص اهل بيت عصمت (عليهم السلام) وارد شده، مورد توجه قرار ميدهيم و جانهاي خود را با كلمات نوراني آن فاتح اقليم وجود جلايي ديگر ميبخشيم.
چه گويم در مقام آن دلارام زبان من زبون و خامهام خام
بايد توجه داشت كه در برخي از روايات، آن حضرت تنها راوي حديث است كه از پيامبر اكرم(ص) يا اميرمؤمنان(ع) نقل ميكند؛ ولي ما تنها به رواياتي اشاره ميكنيم كه در آن امام(ع) خود سخني فرموده يا پرده از حقيقتي برداشته است. البته اين سخن با نقل مواردي كه آن حضرت از رسول اكرم يا اميرمؤمنان مطلبي پرسيده و سپس پرسش و پاسخ را باز گفته است، منافات ندارد؛ زيرا به هر حال خود حضرت در متن جريان حضور داشته است.
به هر ترتيب امام حسين(ع) در اين دسته از روايات به تبيين بطني از بطون قرآن پرداخته، از تأويل، تفسير يا شأن نزول آيات پرده برميدارد و گاه براي بيان حقيقتي به آيه استدلال ميكند.
پیدایش سلفیه و تحولات آن

تفکر سلفی گری و بازگشت به سلف در زمانهای مختلف تاریخی، دارای تحولاتی بوده است ، این جریان با ظهور اهل اثر و نظرات احمد بن حنبل شکل گرفت و بعد از احمد بن حنبل توسط تابعان او پیگیری شد. مخصوصا با ظهور ابن تیمیه در قرن هفتم سلفیگری وارد مرحله جدیدی شد و تعریف جدیدی از آن ارائه شده و افکاری مانند نفی زیارت و توسل و.. به عنوان شاخصه آن مطرح شد. در قرون بعدی این جریان با ظهور محمد بن عبدالوهاب گسترده تر شد و ابعاد جدیدی از سلفیه مطرح گردید. وی و تابعان او با ارائه قرائتی جدید از توحید بقیه مسلمانان را مشرک دانستند. دورههای مختلف سلفیه دارای تشابهات و اختلافاتی باهم هستند.
بازتاب تفکر عثمانی در حادثه ی کربلا

بازشناسی تفکر سیاسی – مذهبی نیروهایی که در مقابل قیام امام حسین(علیه السلام) صف آرایی کردند و به انحای مختلف در شکست آن سهیم بودند از موضوعات مهمی است که می توانند در شناخت دقیق این برهه ی بسیار حساس تاریخ تشیع راه گشا باشد. این مقاله با ارائه ی برخی ادله و شواهد، حاکمیت تفکر عثمانی را بر این نیروها چه در کوفه و چه در کربلا نشان داده و آشکار ساخته که کوفی بودن نیروها را با تشیع آنان مساوی و ملازم دانستن، مغالطه ای تاریخی است که برخی از محققان در نوشته ها و گفت و گوهای خود تبلیغ می کنند و با محکوم کردن شیعیان (رافضه امامیه) به عنوان تنها عامل به وجود آورنده ی حادثه ی کربلا، مراسم عزاداری در روز عاشورا را زیر سؤال می برند. این نوشتار به تعریف مفاهیم عثمانی و ملاک های آن، برای شناخت نیروهای این تفکر و نیز عوامل و زمینه های رشد و توسعه ی آن در کوفه و بازتاب تفکر عثمانی در کوفه و کربلا و حاکمیت آن بر نیروهای مقابله کننده با قیام امام حسین(علیه السلام) پرداخته است.
جايگاه حضرت فاطمه و مريم علیهم السلام آيات و روايات

خداوند متعال داراى تقدس اصيل و ذاتى است و برخى از اشخاص و اشياء به ميزان انتساب خاص به خداوند متعال و تجلى خداوند در آنها و تجلى خدايى آنها از قداست نسبى برخوردارند. از ميان مردان، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و از ميان زنان، فاطمه زهرا عليهاالسلام داراى بالاترين تقدس بعد از خداوند متعال مىباشند. رفتار و گفتار رمزآلود پيامبر گرامى اسلام صلىاللهعليهوآله نسبت به فاطمه زهرا عليهاالسلام و آيات قرآنى كه به كنايه از آن حضرت ياد كرده و يا در شأن ايشان نازل شده و كلمات معصومين عليهمالسلام به روشنى تقدس بانوى اسلام را بيان مىكند. مقايسه ميان حضرت زهرا عليهاالسلام و حضرت مريم(س) نيز روشن مىنمايد كه اگر حضرت مريم(س) به خاطر صفاتى كه در قرآن آمده مقدس بود، فاطمه زهرا عليهاالسلام به طريق اولى مقدستر است. قرآن نزديك به بيست ويژگى براى حضرت مريم بيان كرده و روايات اسلامى آنها را به نزديك چهل ويژگى رسانده است. در قرآن، روايات و تاريخ اسلامى همين چهل ويژگى در رتبه بالاتر و شدت بيشتر براى فاطمه عليهاالسلام ثبت شده است.
در مقاله حاضر، چهل ويژگى در حضرت مريم(س) طبق آيات و روايات اسلامى برشمرده شده و با بيان آيات و روايات و اقوال تاريخى نشان داده شده كه آن ويژگيها در حضرت فاطمه عليهاالسلام نيز وجود داشتهاست.
بدون ترديد هر گام در شناخت فاطمه زهرا عليهاالسلام گام ما را در تبعيت و الگوپذيرى از آن بانوى مقدس استوارتر مىسازد و خدمتى به اسلام و فاطمه زهرا عليهاالسلام مىباشد كه مزد آن تسهيل و تسريع در عبور از پل صراط است. متأسفانه صاحبان حقدها و كينهها در صدر اسلام با انگيزه خنثىسازى مبارزات فاطمه زهرا عليهاالسلام در دفاع از رسالت پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله و امامت حضرت على عليهالسلام به قداستپوشى فاطمه زهرا عليهاالسلام دست زدند. آنان نه تنها قداست فاطمه عليهاالسلام را منتشر نكردند، بلكه كتمان هم كردند. آن كينهها در بستر جهل و تعصب در عالم اسلام جارى شد و تقدسپوشى استمرار پيدا كرد و تا آنجا پيش رفت كه عقايد بدعتآميزى مانند شرك بودن زيارت قبور و احترام مؤمن بعد از مرگ وارد اسلام شد و بسيارى از آثار مقدس اسلامى در سرزمين اسلام از ميان رفت.
مخاطب اصلى مقاله حاضر، نخست آن دسته از مسلمانان است كه هنوز تقدس فاطمه زهرا عليهاالسلام را درك نكردهاند و ثانيا كسانى كه پس از درك قداست آن بانو، مطامع سياسى، جناحى يا هوس روشنفكرنمايى آنان باعث شده كه قداست آن بانو را فراموش كنند يا قداست حضرت زهرا عليهاالسلام را به پشت پرده تعدد قرائات دين برانند. ثالثا مقاله به كسانى نظر دارد كه تشنه آگاهى از جايگاه زن در آيين اسلام مىباشند.
عصمت در قرآن

بحث عصمت دراصول عقايد اسلامي از جايگاه ويژه اي برخوردار است، چون بدون آن نمي توان يك جهان بيني روشن و بدون نقص ارايه كرد. زيرا در جهان بيني از مبدأ و مقصد عالم و راهي كه براي رسيدن انسان به مقصد وجود دارد، بحث مي شود و بدون عصمت، هرگز راهي «تضمين شده» و مطمئن وجود نخواهد داشت، به اين ترتيب تمام اركان جهان بيني متزلزل خواهد بود. اين گونه است كه در مباحث اعتقادي و به ويژه در بحث راه شناسي و راهنما شناسي، عصمت وسائط و راهنمايان (انبيا، ائمه، فرشتگان) موقعيت خاصي پيدا مي كند.
قرآن كريم، اين موضوع را مورد عنايت قرار داده و گاهي به طور صريح و گاه ضمني و تلويحي مورد بحث قرار داده است. در مقال حاضر، ضمن توجه به تعريف موضوعات و عناوين، تلاش شده است كه در حد امكان به موضوع عصمت از منظر قرآن كريم نگريسته شود و از آنجا كه سنت، يعني سخنان پيامبر (ص) و اهل بيت (ع) به منزله ي شرح و تفسير و تبيين كلام خدا مي باشد، در هر مبحث مواردي از احاديث نيز نقل شده است.
در سراسر نوشتار تصميم و تلاش بر اين بوده است كه بحث ها به شيوه ي كلامي مطرح شود، يعني در هر مورد از دلايل عقلي و نقلي براي اثبات مدعا بهره گرفته شود و سرانجام به شبهات مطروحه پاسخ داده شود.
در ضمن جهت رعايت اختصار و قرآني بودن مباحث، به برخي موضوعات و شبهات پرداخته نشده است.