سلفی گری نقلی2 (احمد بن حنبل)

وهابیان همواره در تلاش بوده اند تا برای خود ریشه و پیشینه تاریخی در جهان اسلام فراهم کنند از این رو ادعا می کنند سلفی گری وهابی پیرو مکتب احمد بن حنبل( حنبلیان) می باشد اما حنبلیان هرگز این ادعا را قبول نکرده و آنان را به رسمیت نشناخته اند. در ادامه این مقاله زندگی نامه احمد بن حنبل و عقاید وی مورد بررسی قرار گرفته و میزان تاثیر عقاید او بر وهابیت بررسی خواهد شد.

سلفی گری نقلی(1): سرگذشت حدیث

عقل و نقل دو مساله ای که از دیرباز بر سر آن اختلاف بوده و است. این مساله شکاف های عمیقی میان مسلمانان به وجود آورد. مهم ترین اختلاف در این مساله این بود که حد و مرز عقل و نقل کجاست؟ گروهی منکر کامل عقل و عقل گرائی شده و ارزش و اهمیت نقل و سنت را به طور کلی نادیده گرفتند. در مقابل گروهی با منکر شدن کامل عقل به نقل گرایی افراطی روی آوردند. سلفی گری و وهابیون با راندن و منکر شدن عقل به نقل گرایی افراطی روی آوردند. برای شناخت هر چه بهتر سلفی گری وهابی باید قبل از هر چیز جریان نقل گرایی و حدیث گرایی را شناخت. در ادامه این مبحث مفهوم سنت، حدیث و نقل گرایی سلفی گری مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.

سرگذشت حدیث

سنت پیامبر (ص) بعد از قرآن مهم ترین منبع دین اسلام می باشدکه از آن گاهی به «حدیث»، «اثر»، «خبر»، نیز تعبیر می شود، نحوی نگرش مسلمین به احادیث نبوی در طول تاریخ و در میان فرق مختلف، متفاوت بوده است، بعد از رحلت ایشان محنت بزرگ منع تدوین حدیث پیش آمد، خلفا با بهانه هایی مانند، «حسبنا کتاب الله» از نقل و نوشتن احادیث نبوی جلوگیری کردند و این امر عواقب خیلی بدی از قبیل؛ نابودی احادیث نبوی و جعل حدیث به نام پیامبر خدا (ص) را در پی داشت. وهابیت با تضاد فکری با جریان منع تدوین حدیث بر ظاهر گرایی مطلق در مورد احادیث پیامبر خدا (ص) و آثار صحابه تأکید داردو بر منابع دیگر دینی مانند عقل بر خلاف دیگر اهل سنت ارزش چندان قائل نیست.

سرشاخه وهابیت

ابن تیمیه از علمای قرن هشتم هجری، که تفکر بازگشت به سلف را بسط داده و عقائدی را که هیچ یک از مذاهب اسلامی قبول نداشتند در بین مردم ترویج داد، سرشاخه تفکر وهابیت می‌باشد. ابن تیمیه در آن دوران در اثر افکار و عقائد افراطی وتند خود مورد طرد علمای مذاهب اسلامی قرار گرفت و بارها با حکم علمای اسلام به زندان رفت. اما بعد از او افکارش در جامعه فروکش کرد تا اینکه در قرن 12 توسط محمد بن عبد الوهاب و وهابیت دوباره این افکار افراطی در جامعه رواج یافت. از اصول اعتقادی ابن تیمیه را می توان به:‌‌ حمل صفات خبری بر معالنی لغوی، تنقیص مقام انبیاء (ع) ، انکار فضائل اهل بیت(ع) و مخالفت با مذاهب اربعه اهل سنت اشاره نمود که همین افکار در وهابیت نیز جایگاه خاصی دارد.

زمینه های تاریخی سلفیه

سلف به معنای خلف و گذشته و در اصطلاح به معنای بازگشت به گذشته می باشد. سلف گرایی از سده 2ق تا به الان وجود داشته و تحولاتی را به خود دیده است. از رهبران سلف گرایی که تاثیر بسزایی در روند سلف گرایی داشتند می توان به ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب اشاره کرد. در ادامه در مورد زمینه های تاریخی سلفیه مطالبی بیان خواهد شد.

در محضر خورشيد درسهايي از تفسير سوره نور(3)

اين دو آيه آخرين بخش از مجموعه آيات شانزده گانه است كه به دنبال و در ارتباط جريان افك نازل شده است. جرياني كه از يك اتفاق ساده آغاز شد و به سرعت تبديل به يك شايعه عمومي و زمينه سوء استفاده منافقان و تلاش براي هتك حيثيت پيامبر اكرم(ص) و خانواده او گرديد. جرياني كه گروهي همداستان به هدف ضربه زدن به جايگاه والاي رسول خدا(ص) و خدشه دار ساختن شخصيت آن حضرت(ص) در گسترش آن تلاش كردند و جمعي از ساده دلان و كساني كه توجه به عمق جريان نداشتند، گرفتار اين دام گشتند و در گسترش و قوت گرفتن بيشتر اين شايعه شركت جستند. و ديديم كه آيات گذشته چگونه به افشاي اين جريان و نكوهش بانيان و تابعان آن پرداخت. دو آيه قبل كه در قسمت پيش گذشت، متضمن اين معنا بود كه آن دسته از كساني كه به زنان پاكدامن مسلمان نسبت ناروا مي دهند در دنيا و آخرت نفرين شده اند و مورد لعنت مي باشند و عذاب بزرگي در انتظار آنان است. عذاب در روزي كه زبان و دست و پاي آنان عليه آنان نسبت به رفتاري كه داشته اند گواهي خواهند داد. اينك، نخست در تكميل بيان وضعيت اينان در آخرت، اشاره به جزاي بي كم و كاست آنان مي كند، و آنگاه آخرين آيه اين مجموعه، به تفكيك ميان پاكان و ناپاكان و تناسب ميان هر گروه با دسته خود مي پردازد كه شرح آن خواهد آمد.

ریشه های تاریخی و نحوه شکل گیری وهابیت

در قرن چهارم هجری گروهی از اهل حدیث خود را پیرو سلف صالح دانسته و جریان سلفی و سلفی گری را به وجود آوردند. این گروه مدعی شدند که می خواهند امت اسلام را از انحراف و کج اندیشی به راه راست برگردانند. آنان عقل و دلایل عقلی را قبول نداشته و به همین دلیل با معتزله به نزاع پرداختند. سلفیان فقط به ظاهر ایات و روایات توجه می کردند و از هر گونه تفسیر و تاویل پرهیز می کردند. در ادامه این نوشتار با تاریخچه وهابیت و ریشه های تاریخی آن بیشتر آشنا می شوید.

نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت

در انديشه شيعي، امامت از جايگاه بس والايي برخوردار است. امام به عنوان انسان كامل، در مقام خلافت اللهي قرار مي گيرد.
قرآن براي خليفه خداوند در زمين به عنوان جانشيني كه محل استقرارش زمين است، كار ويژه و نقش خاصي را بيان كرده است. از آن جايي كه همه موجودات هستي به انسان (آدم عليه السلام) به عنوان موجود كامل و برتر كه حامل همه اسماي الهي است، سجده كرده و او را به عنوان معلم (بقره آيه 34تا 30) برگزيده اند تا در نقش ربوبيت طولي، آنان را به كمال لايق ايشان برساند، خليفه خداوند، مي بايست همگان را تعليم و آموزش و پرورش دهد تا هر موجودي به كمال دست يابد. اين مسأله حتي نسبت به ابليس نيز صادق است. ابليس هرچند كه از پذيرش استادي و ربوبيت و خلافت انساني سرباز زد، ولي به طور تكويني نمي تواند خارج از دايره قدرت خليفه و انسان كامل قرار گيرد. او نيز در راستاي رسيدن به هر كمالي كه لايق اوست مي بايست از ربوبيت طولي انسان كامل بهره گيرد. سرباز زدن ابليس و تكبر و خودبزرگ بيني او (بقره آيه34) به بهانه اين كه خلقت او از ماده برتري به نام آتش است، (اعراف آيه 12و نيز سوره ص آيه76 سوره حجر آيه33) به اين معنا نيست كه ابليس از انسان كامل برتر است و در كمالات بر او مقدم مي باشد.
آن چه بر پايه آموزه هاي قرآني و روايي معتبر، مسلم است اينكه همه موجودات جهان به انسان كاملي نيازمند هستند كه به عنوان جانشين مي بايست به صورت جعل تكويني و تعليم و پرورش ربوبي طولي، آنان را به كمال برساند. اين، كار ويژه و نقش انسان كامل در هستي است. البته قرآن تأكيد دارد كه اين نقش را انسان كامل در زمين به عنوان محل استقرار و پايگاه به انجام مي رساند و زمين قرارگاه و پايگاهي است كه اين توان را به خليفه مي بخشد تا همگان از وي برخوردار گردند.(بقره آيه30)

در محضر خورشيد درسهايي از تفسير سوره نور(2)

اين چهارمين و آخرين بخش از مجموعه آياتي است كه به جوانب مختلف يك توطئه تاريخي، اجتماعي، كه دسته اي از مسلمانان در دام آن افتادند مي پردازد. توطئه اي كه از جانب برخي منافقان شكل گرفت و به سرعت با ساده لوحي و سهل انگاري جمع ديگري از مسلمانان گسترش يافت و تبديل به يك معضل در زندگي خانوادگي پيامبر اكرم(ص) و قهرا جايگاه اجتماعي آن بزرگوار شد. جريان «اِفك» و تهمت زدن به همسر پيامبر(ص) توسط برخي منافقان، نشان داد كه هنوز بعضي از مسلمانان در برخورد با مسايل و رخدادهاي اجتماعي، بويژه مسايل پراهميتي كه به رهبري جامعه اسلامي برمي گردد و داوري در باره آن، از حساسيت ويژه اي برخوردار است، رشد و بلوغ لازم را ندارند و به سادگي در دام دشمنان گرفتار مي آيند. افشاگري قرآن در اين خصوص و توجه دادن مسلمانان به اهميت موضوع و عظمت اين گناه و لزوم هشياري در مقابل جريانهاي مشابه و آنگاه تأكيد بر ضرورت جلوگيري از گسترش و آشكارسازي و عمومي كردن مفاسد و گناهان و پخش شايعات و حتي بازگو كردن منكرات، بخشي از نكاتي بود كه در سه قسمت گذشته اين مجموعه آيات، به آن پرداختيم. در اين قسمت به دو آيه باقي مانده مي پردازيم. بر اين اساس كه اين دو آيه نيز جزء آيات مربوط به جريان «افك» است و با آنها نازل گشته است، چنان كه مفسّرين اشاره كرده اند و شأن نزول آن نيز مؤيد آن است. و پر واضح است آيات و سوره هاي قرآن، هر چند به مناسبتهاي خاص نازل شده است و بسياري از آنها در پي مسايل اجتماعي موجود در زماني خاص، آمده است، ولي مفاد و محتواي آنها اختصاص به آن مورد خاص ندارد..

درنگی بر جریان سلفی گری

با توجه به انحراف های گسترده اندیشه وهابیان که با نام سلفی گری در جهان اسلام سرایت کرده، در این نوشتار در پی جریان شناسی این انحراف سلفی گریاست که احمد بن حنبل شروع شد و در قرن هفتم توسط ابن تیمیه ساماندهی شد و محمد بن عبدالوهاب به کمک ال سعود به گسترش آن سرعت داد وامروزه نیز توسط روشنفکران عرب چون سید قطب وارد عرصه سیاسی شده است.

خاستگاه و پیداییش وهابیت

وهابیت نام فرقه ای است که ریشه ای آن به قرن چهارم و اعلام آن رسماً در قرن دوازدهم توسط محمدابن عبدالوهاب صورت پذیرفت. این فرقه خود را سلفی خوانند و نسبت وهابیت را ساخته و پرداخته دیگران می دانند. از بین رهبران سابق این فرقه تأثیر گزارترین آنها ابن تیمیه بود که در اثر پا فشاری بر عقاید خویش از طرف علماء اسلام تکفیر و راهی زندان شد و در همانجا در گذشت.سرانجام فرقه وهابیت توسط محمدابن عبدالوهاب با همدست شدن آل سعود و همکاری دولت های استعمارگر رسماً اعلام گردید. او نیز از طرف مردم و علماء آ ن زمان و حتی نزدیکانش محکوم ومورد خشم آنها قرار گرفت. بعد از فوت او آثار و فرزندانی باقی ماند و امروزه به پیروان او وهابی گفته می شود.