ويژگيهاى تبليغى قرآن درباره موعود آخرالزمان

آنچه فرا روى شماست، بخش اول از گفتگوى موعود با «حجةالاسلام والمسلمين محمدى عراقى»، نماينده ولى فقيه و سرپرستسازمان تبليغات اسلامى، درباره ويژگيهاى تبليغى قرآن و نقش موعود آخرالزمان است، اميد كه مطلوب طبع لطيف خوانندگان موعود واقع شود. انشاءالله
تجلي قرآن در نهضت عاشورا

عاشورا نه فقط يك واقعه تاريخي است كه در هزار و اندي سال پيش اتفاق افتاد بلكه جرياني اثربخش و نقش آفرين در طول تاريخ بشريت است كه مي تواند به زندگي انسان تحرك و پويايي ببخشد و چشم اندازهاي نويني را در سياست و حكومت ارائه دهد. اگر قرآن وظيفه هدايت انسان را دارد و مظاهر حق و باطل را نمايان مي سازد، پس جريان عاشورا درواقع تفسير عملي قرآن است، چراكه عاشورا نقطه تلاقي حق و باطل است.
هدف اين مقاله تبيين جلوه هاي قرآن كريم در جريان عاشورا است كه هم نمونه عملي موفق معارف سياسي قرآن شناخته شود؛ و هم ابعاد قرآني سياست عاشورا تبيين گردد، تا برنامه سعادتمندانه زندگي را براساس آموزه ها، پيام ها و درس هاي سياسي قرآن و عاشورا پي ريزي نماييم. ساختار اين مقاله در ده محور تبيين گشته است كه با هم آن را ازنظر مي گذرانيم.
معالم التفسير من كلام الامير عليه السلام

اين كتاب, منسوب به امير مؤمنان على بن ابى طالب و از امام صادق(ع) روايت شده است.
كتاب, در زمينه علوم قرآن نگارش يافته و آيات قرآن را بر شصت گونه, تقسيم كرده است.
اگر ثابت شود اين كتاب, نوشته على بن ابى طالب(ع) است, مى توان گفت: نخستين كتاب نوشته شده در علوم قرآن است.
درنگي درجايگاه و مناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها در قرآن ؛ كلام بي پايان پروردگار

امروزه در شرايطي كه افكار ساخته ذهن پر تلاطم بشر چون فمينيسم بر افكار جهانيان چنبره زده و با شعار هاي دلفريب خود، سعي دارد تعاريف، الگوها و نظام جديدي از روابط بشري به وجود آورد، و در بسياري از كشورهاي غربي نيز بدان دست يافته و به كشورهاي اسلامي نيز تاحد زيادي تأثير گذارده، شناخت و تأسي به الگوهايي كه اديان آسماني به ويژه اسلام ارائه كرده است، بيش از پيش ضرورت مي يابد. زنان بسياري در طول تاريخ بشريت به مقامهاي بالاي معرفتي و جايگاه رفيع قرب الهي رسيده اند؛ هرچند بسياري از آنان مقربان بي نام نشانند؛ لكن كم نيستند زناني كه خوش درخشيدند و نام و يادشان تا ابد زنده ماند و نزد پروردگارشان مقامي بس بلند يافتند. حضرت زينب(س) كه به فرموده امام زين العابدين(ع)، عالمه غير معلمه است (الاحتجاج، ج2، ص305) ، حضرت معصومه (س)، حضرت حوا، هاجر، ساره، همسر عمران يا مادر مريم و … از جمله اين زنان هستند. لكن در ميان اين زنان نمونه و نامي، چهار زن مقدس به قله هاي علم و معرفت صعود كرده و الگوي عالميان شدند. پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: خداوند متعال از ميان زنان عالم چهار زن را برگزيد: مريم، آسيه، خديجه و فاطمه(س) (الخصال، ج1، ص225) بر احدي از اهل اسلام پوشيده نيست كه فاطمه زهرا(س) برترين بانوي مقرب درگاه خداوند و منشأ بركات بي پايان در عالم است. دختري بهترين پيامبران، همسري برترين امامان، مادري سيد و سالار شهيدان و يازده نور پاك آسماني كه ولايتشان تا قيامت پابر جاست و وارثان همه فضيلتها و كمالات هستند، تنها گوشه اي از افتخارات اين بانوي باعظمت اسلام است.
در طول تاريخ بشريت درباره هيچ بانويي تا اين حد فضيلت، عظمت و بزرگي بيان نشده است. صدها روايت معتبر و متواتر در مناقب آن حضرت از پيامبر اكرم(ص) و ديگر معصومان رسيده است. صدها كتاب در فضايل و مناقب او به رشته تحرير در آمده است، اما بدون ترديد هيچ كتابي به اندازه قرآن كريم فضائل والا و بلند براي آن حضرت بيان نكرده است.
فضايل و مناقبي كه قرآن كريم درباره فاطمه زهرا(س) بيان كرده، به دو قسم قابل تقسيم است: يكي فضايلي كه به عنوان اهل بيت عصمت با ديگر معصومان مشتر ك است و فضايلي كه مخصوص آن حضرت است.
از آن جا كه حضرت فاطمه (س) يكي از اهل بيت و يكي از معصومان(ع) است، لذا هر فضيلتي كه در قرآن كريم براي اهل بيت(ع) بيان شده باشد، شامل حضرت زهرا(س) نيز مي شود. اين قبيل فضايل بسيار است.
عصمت، طهارت، شفاعت، امامت، اخلاص، سبقت در خيرات، نورانيت، شجره طيبه بودن، ائمه ايمان بودن، و …. از جمله اين فضايل است كه در اين نوشتار در صدد شمارش آنها نيستيم و از باب نمونه به دو مورد اشاره مي كنيم.
قرآن، برنامه حضرت مهدي (عج)

امير مؤمنان علي(ع) در مجموعه ی سخنانش،به قائم آل محمد و مهدي اهل بيت«عليهمالسلام» اشاراتي دارد، بلكه درباره ی ظهور، ويژگيهاي اخلاقي، رفتاري و حتي شمايل او به صراحت سخن گفته است و جالبتر آن كه امام(ع) در چند جمله ی كوتاه امّا بليغ و شيوا، سيره ی مرضيّه ی حجّت عصر«عجلاللّه» را به وضوح نمايانده است و قرآن را برنامه حيات مهدي«عجلاللّه» معرفي كرده است.
امروزه مسلمانان با بيش از يك ميليارد و نيم جمعيّت، مشكلات فراوان دارند چه، در ارتباط با هم و چه نسبت به ديگران. پژوهشگران در مسايل سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در تحليلهاي خود ميكوشند مشكل اصلي را پيدا كنند و به راه حل كليدي راه جويند، ليكن مشاهده ميكنيم كه هر روز گامي عقبتراند و هر لحظه به گمرهي ميافزايند. پس به طور كلّي طرح اين سؤال بجاست كه مشكل اصلي بشر امروزه چيست؟ بود و نبود قانون، كافي يا ناكافي بودن آن، عدم اجرا و يا بالأخره سوء اجراي آن؟!
بدون ترديد محدوديّت ديدگاههاي قانونگذاران و وابستگيهاي فكري، مسلكي، گرايشهاي قومي و سود جوييهاي شخصي آنان در ضعف و نارسايي قوانين بشري تأثير چشمگير دارد امّا آن، تمام علّت نيست زيرا در برخي موارد قوانين نسبتاً خوبي كه نتيجه ی سالها و بلكه قرنها تجربه است، وجود دارد و شايد آن قوانين از بُعد علمي و نظري داراي هيچ اشكالي نباشد لكن اشكال عمده در اجراي صحيح آنهاست.
مثلاً موادّ سيگانه ی حقوق بشر1، ذاتاً قوانين خوبي هستند و اگر صد در صد و به طور صحيح به اجرا در آيد، در حوزه خود بسياري از مشكلات را ميگشايد پس انصاف آن است كه بگوييم دو عامل اساسي در اختلالات جامعههاي انساني و در بروز مشكلات و نارساييها، اثر مستقيم دارد:
يك: ضعف و نقص بسياري از قوانين بشري.
دو: عدم اجرا و يا صحيح به اجرا در نيامدن قوانين به طور كلّي.
در سيره ی پيامبر(ص) نوشتهاند: آن حضرت در سال نخست هجرت به مدينه، با يهود ساكن آن جا كه مسلمان نشدند و بر آيين پيشين خود باقي ماندند قراردادي بست كه به وثيقه هشت مادّهاي و قرارداد مسالمت با يهود معروف است.2 در اين ميثاق موادّي گنجانده شده كه اگر يهود پايبند ميبودند هيچ مشكلي، پيش نميآمد. سوگمندانه آن قرار داد صلح آميز در همان سال انعقاد و قبل از خشك شدن مركّب آن توسّط يهود نقض شد و شأن نزول آيات جهاد و دفاع در سال دوّم هجري، فراهم گرديد.
و همان شيطنت يهود آن روز است كه امروز به شكل صهيونيسم، منشأ جنگ و خونريزي و تجاوز به حقوق انسانهاست، با اين فرق كه در عصر حاضر با عنوان ظاهر فريب دموكراسي و آزادي، به آن تجاوزات سرپوش گذاشته ميشود.
عنصر پيام و تبليغ در نهضت حسيني

نهضت حسيني به عنوان يك پديده اجتماعي داراي ابعاد و جنبه هاي مختلفي است. به يك معنا چندماهيتي است؛ زيرا علل و عوامل مختلفي در پديداري آن نقش ايفا مي كند. علل اجتماعي نهضت حسيني را مي توان با شناخت علل فاعلي و علل غايي به دست آورد. البته لازم است كه علل مادي يعني اجزاء و عناصر تشكيل دهنده آن و همچنين علل صوري آن يعني وضع و شكل و خصوصيتي كه در مجموع پيدا كرده است، دانسته شود. با اين همه براي شناخت هر پديده اجتماعي چون نهضت حسيني ضروري است، ابتدا علل وموجباتي كه آن را پديد آورده اند شناخته شوند. بي شناخت آن و هم چنين علل غايي و اهداف اجتماعي، نمي توان تحليل درستي از ماهيت آن بدست آورد. بنابراين بايد بدانيم كه نهضت حسيني چه هدفي داشته و عناصر و محتواي آن چيست و چه عمليات و كارهايي انجام شده و درنهايت به چه شكلي درآمده است؟ اين ها موجب مي شود تا تصور درستي از نهضت حسيني به دست آوريم.
در نوشتار زير به يكي از ابعاد نهضت حسيني پرداخته شده و تلاش گرديده عنصر تبليغي نهضت و پيام آن شناسايي و بر پايه منابع معتبر تحليل و تبيين گردد و روش هاي پيام رساني آن بازخواني شود.
امام علی عليه السلام و قرآن

تصويرى كه قرآن كريم از شخصيت اميرالمؤمنين(ع) ترسيم مى كند صددرصد هماهنگ با تصويرى است كه احاديث ترسيم مى كنند, با تدبّر در ملاكها و جنبه هاى ولايت و واقعيتهاى وجودى زندگى علوى و سيره رسول(ص), آن تصوير كامل مى شود.
ييادآور مى شود كه پژوهش درباره امام على در قرآن تا هنوز به اندازه كافى صورت نپذيرفته است. تا كنون پژوهشى متناسب با موضوع به نظر نرسيده است. اين موضوع جنبه هاى بسيار و بحثهاى گسترده لازم دارد كه وقت فراوان مى خواهد و تلاشهاى گسترده, و قسمت بسيارى از آيات قرآن را در بر مى گيرد… اما ما در اينجا به آنچه كه متناسب با روش مان در اين نوشتار است بسنده مى كنيم; و به اندازه مجال به گونه اى گذرا به آياتى اشاره مى كنيم كه تصويرى از شخصيت امام على(ع) و نقشى را كه در اين دوره پايان رسالت انجام داده نشان مى دهند, و آياتى كه جايگاه آن حضرت را نزد خداوند بيان مى كنند, و برخى ازملاكها و جنبه هاى ولايت آن حضرت.1
آيات در اين زمينه واقعاً بسيار هستند; مى توان آنها را در چند بخش اصلى قرار داد, برخى از آن آيات به صورت عمومى از پيامبران, شهيدان و صديقين سخن مى گويند, برخى به صورت ويژه به تمثيل ولايت على(ع) مى پردازند, مانند هارون و داوود(عليهما السلام), برخى از آيات نيز درباره ايمان, مؤمنان, اوصاف و مسئوليتهاى بزرگ مؤمنان و درجات آنان در نزد خداى سبحان است, و آياتى كه درباره اولياء الله, و قوانين (تولى) و از اهل بهشت, ابرار, متقيان, صالحان و وارثان بهشت سخن مى گويند, و آياتى كه از احوالات مؤمنان در روز قيامت سخن مى گويند, اميرالمؤمنين عليه السلام مثل و مصداق اعلاى برخى از اين آيات پس از رسول اكرم(ص) است. برخى از آيات نيز به گونه اى هستند كه مصداقى جز اميرمؤمنان و خاندان او ندارند, برخى ديگر نيز كسى مصداق آن نخواهد بود مگر از راه تمسّك به ولايت شان.
قسمتى عظيم از آيات يا فقط درباره على(ع) نازل شده است, يا درباره آن حضرت, يا برخى از بنى هاشم و بعضى از مؤمنان.
خیانت علمی «ابن حزم»

برگرفته شده از کتاب شریف الغدیر
نقد دیدگاه وهابیت در مسئله تبرک با تکیه بر نظر علمای معاصر وهابی

این پژوهش بیشتر به دنبال کشف وجوه اشتراک و اختلاف وهابیت با دیگر مذاهب اسلامی در مقوله تبرک است. وهابیان در جواز تبرک به حجرالاسود و رکن یمانی، قرآن، آب زمزم، بدن پیامبر و آنچه با بدن پیامبر در تماس بوده (غیر از آثار مکانی) با سایر مسلمانان هم آوا هستند. ولی در تبرک به دیگر اجزای مسجدالحرام (مثل ارکان اربعه و استار کعبه)، آثار مکانی پیامبر (مثل قبر، حجره، منبر، مصلی)، بدن صالحان و آثار آنها به دلیل فقدان فعل صحابه در این زمینه یا بعضاً سد ذریعه قائل به بدعت و شرک بودن این قسم، برخلاف سایر مسلمانان، شده اند، در حالی که بنا به شواهد کثیری که در کتب اهل سنت هم مشهود است تبرک به اینها از سوی صحابه و تابعین صورت گرفته است.
نقد ابن تیمیه بر معارضان امام علی علیه السلام در صفین

این تیمیه در کتاب الفتاوی الکبری راجع به جنگ صفین میگوید بسیاری از بزرگان صحابه در این جنگ شرکت نکردند. امام علی (علیه السّلام) مجوزی برای جنگیدن نداشت و طبق نظر خود عمل کرد. وی همچنین مدعی است با توجه به روایت صلح امام حسن (علیه السّلام) میتوان فهمید که نظر پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) این بوده است که امام علی (علیه السّلام) در صفین منادی صلح باشد نه برپاکننده جنگ. به صفین و نهروان و جمل نباید به دید واحدی نگریست که ظلم و جهل است. چون درباره هر سه جنگ، دستور نبوی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وجود ندارد. رویکرد علما هم دربارهی این سه جنگ یکسان نیست. آنها مقتولان جنگ صفین را از هر دو لشکر تمجید کردهاند. در خصوص مقتولان جمل نیز اینگونهاند، ولی درباره نهران اینگونه نیستند و خوارج و کشتههای آنها نکوهش کردهاند. در این مقاله این عقاید ابن تیمیه در خصوص صفین نقد و بطلان آنها ثابت میشود.
مقایسه دیدگاه دیوبندیه و وهابیت در مسئله توسل

در این مقاله وجوه اختلاف وهابیت با دیوبندیه را در مسئله توسل بررسی می کنیم. بدین منظور اقسام توسل را مطرح می کنیم و با مراجعه به آثار بزرگان و علمای مهم در هر دو گروه وهابیت و دیوبندیه، دیدگاه هایشان را در فروع توسل می کاویم و جدایی تفکرات وهابیت از سایر مسلمانان را به خوبی نشان می دهیم. همچنین، از اختلافات درونی در مکتب دیوبندیه پرده برمی داریم. علمای وهابیت بالاتفاق توسل به ذات پیامبر و صالحان و دعای نبی یا ولی بعد از حیات را جایز ندانسته اند و در توسل به جاه دو دیدگاه دارند که ابن عثیمین آن را جایز می داند و علمای دیگر آن را جایز نمی دانند. اما دیوبندیه فقط در توسل به برکت دیدگاه واحدی دارند و آن را جایز می دانند، اما در سایر انواع توسل دیدگاه واحدی ندارند. در خصوص توسل به حق و جاه و مقام هم سه دیدگاه دارند؛ برخی آن را مطلقاً جایز دانسته اند و برخی مطلقاً قائل به عدم جواز آن شده اند و برخی نیز قائل به تفصیل.
گزارش مجله «گرایش های معاصر در ایدئولوژی اسلامی»

در دنیای امروز گرایش ها و ایدئولوژی اسلامی، که بعضا مسیر افراط را می پیمایند، تمام جهان، به ویژه کشورهای اسلامی و به طور خاص خاورمیانه را متأثر کرده و در یک کلام امنیت جامعه جهانی را به مخاطره انداخته است.