عاشورا، بسترهای الهی

از آن جايي كه امام حسين (ع) و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) تجسم عيني قرآن و تمثل آيات وحياني هستند يافتن مصاديق ايات در عاشورا دور از انتظار نيست.
تاثير قرآن در انديشه امام علي عليه السلام

(و ان الكتاب لمعى مافارقته مذ صحبته.)1
كتاب خدا با من است و از آن زمان كه با آن همنشين شدم از آن جدا نشدم.
جمله كوتاه اما پرمعناى فوق, بيانگر پيوند ژرف و استوار امام على(ع) با قرآن است. پيوندى كه نه تنها بر عمل و رفتار امام كه بر ساحتهاى احساس و عاطفه و فكر و انديشه او نيز سايه افكنده است. امام در حقيقت نمونه كامل كسى است كه خود در توصيف او فرمود:
(قد أمكن الكتاب من زمامه, فهو قائده و امامه, يحلّ حيث حلّ ثقله, و ينزل حيث كان منزله.)2
خود را در اختيار كتاب خدا نهاده و آن را راهبر و پيشواى خود قرار داده. هرجا كه گويد بارگشايد و هر جا كه فرمان دهد فرود آيد.
در اين نوشتار در پى بررسى تمام ابعاد اين ارتباط و پيوستگى نيستيم, كه فرصت بيشتر و توان فزون ترى مى طلبد, بلكه سعى ما براين است تا اندكى زواياى اين پيوند را در بعد فكرى و نظرى جست وجو كنيم و به اجمال و اختصار از چگونگى آن سخن بگوييم, با اين اميد كه توانسته باشيم گوشه اى از تأثير قرآن بر فكر و انديشه امام على(ع) و شكل گيرى شخصيت فكرى آن امام در پرتو قرآن را نمايانده باشيم.
كوثر قرآن

اين جويبارهاى فضيلتبه هم پيوند خورد و در سوره «كوثر» مجموعهاى دلانگيز از زيباييها و اصالتها را رقم زد و آن را به عنوان، هديهاى الهى، تقديم رسول خاتم(ص) كرد، زيرا فاطمه(س) يكى از مظاهر فيض مداوم و جريان پر بركتحركت محمدى است كه استمرار آن را با ذريه خويش تضمين كرد.
اهداف ازدواج های پیامبر اکرم سلام صلی الله علیه و آله و سلم

بسیاری از موضوعات و مسائل اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی معمولا در حال تغییر و دگرگونی هستند . روزی به شکلی و روز دیگر، به شکلی دیگر ظهور و بروز میکنند و مورد پذیرش قرار می گیرند . چنان که یک مسئله اجتماعی در زمان واحد ، در جوامع مختلف و از زمینه های گوناگون صورت های چندگانه پیدا می کند ، در جامعه و سرزمینی، پذیرفته و پسندیده می شود و در جامعه ای دیگر ، رد و ناپسند می گردد.
مساله چند همسری یا تعدد زوجات از مسائل اجتماعی و فرهنگی است که درطول تاریخ تابع زمان ها ، جوامع و سرزمین های گوناگون بوده است ، اگر به گذشته ها برگردیم و تاریخچه چند همسری را بررسی کنیم، در می یابیم که نظام چند همسری از گذشته های دور، که نظام خانواده بوجود آمده و تاریخ آن را ثبت کرده است ، در تمام جوانع پذیرفته شده بوده است و به عنوان یک هنجار به آن عمل می کرده اند .
هم اکنون نیز در بسیاری از کشورهای جهان مخصوصا کشورهای آفریقایی ، آسیایی و آمریکای لاتین، مساله تعدد همسر به عنوان یک هنجار فرهنگی و اجتماعی پذیرفته شده است . ولی در بخش دیگری از کشورهای جهان که عمدتا در آمریکای شمالی و اروپا قرار دارند، این مساله به چشم یک ناهنجاری نگاه می شود. وآن را برخلاف حقوق بشر و حقوق زن، قلمداد می کنند . اصولا مساله تک همسری برخاسته از فرهنگ و تمدن جدید غرب است . اکنون این فرهنگ کم و بیش به قلمروهای دیگر جهان نیز گسترش یافته و در نظام فرهنگی و خانوادگی پذیرفته شده است .
دشمنان اسلام ،که نگران گسترش روز افزون اسلام در جوامع غربی هستند و از پیشرفت و اتحاد مسلمانان وحشت دارند، همیشه در پی دسیسه چینی بر ضد اسلام هستند ، یک روز به بهانه تروریسم و خشونت هایی که از تجاوز و ستم های خودشان آنان در سراسر جهان ناشی شده ، اسلام را به ترویج جنگ ، خشونت ، و ترور متهم می کنند. روزی اسلام را دین ویژه عرب ها معرفی می کنند و روز دیگر…
از مواردی که دشمنان اسلام گاهی بر ضد اسلام تبلیغ می کنند، مساله چند همسری پیامبر اکرم (ص) است . آنان، بویژه شرق شناسان شان با توجه به ناهنجار بودن چند همسری در زمان کنونی، خصوصا در جوامع غربی تعدد ازدواج های پیامبر(ص) را ناشی از لذت طلبی و کامجویی آن حضرت می دانند و آن را به عنوان یک حربه و نقطه سیاه بر ضد اسلام علم می کنند و در ذهن برخی از مسلمانان ناآگاه از تاریخ اسلام و شخصیت رسول خدا(ص) نیز ایجاد سوال و مساله می نمایند .
ما در این تحقیق مختصر، در پی یافتن پاسخ این سوال هستیم، که، چرا پیامبر اکرم (ص) زنان متعدد اختیار کرد ؟ هدف پیامبر(ص) از این کار عیاشی و لذت طلبی بود یا اهداف دیگری داشت ؟
نظر ما این است که ازدواج های پیامبر اکرم (ص) با اهداف مشخص سیاسی ، فرهنگی انسانی و خیرخواهانه انجام گرفته است و دامن پیامبر(ص) از نسبت های ناروای دشمنان پاک است .
این مساله بخشی از زندگی و سیره رسول خدا(ص) می باشد ، زندگی خانوادگی آن حضرت که به اندازه زندگی سیاسی و اجتماعی آن حضرت اهمیت تعیین کننده دارد . شناسایی فلسفه ازدواج های پیامبر(ص) بدون شناخت حوادث 23 ساله زندگی پیامبر(ص) و تاریخ اسلام کامل نخواهد بود . این مساله را باید در تاریخ اسلام و سیره پیامبر اکرم (ص) جست و جو کرد و به تحلیل و ارزیابی آن پرداخت .
از مسائلی که در بررسی تاریخ اسلام ، نظر پژوهشگران را نیز به خود جلب می کند، مساله تعدد ازدواج های رسول خدا (ص) بوده است . هم پژوهشگران سیره پیامبر(ص) و هم محققان تاریخ اسلام و هم مفسران در آیات مربوط به همسران پیامبر(ص) به این مساله پرداخته اند . مثلا مرحوم علامه طباطبایی در المیزان در موارد متعددی به این مساله توجه کرده است . و نیز امام فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب خود به کنکاش پرداخته است . آثار مستقلی نیز در مورد فلسفه ازدواج های متعدد پیامبر ( ص ) بوجود آمده است ، مانند: کتاب تراجم سیدات بیت النبوه از دکتر عایشه بنت الشاطی و دیگران …
در محضر خورشيد درسهايي از تفسير سوره نور(3)

اين دو آيه آخرين بخش از مجموعه آيات شانزده گانه است كه به دنبال و در ارتباط جريان افك نازل شده است. جرياني كه از يك اتفاق ساده آغاز شد و به سرعت تبديل به يك شايعه عمومي و زمينه سوء استفاده منافقان و تلاش براي هتك حيثيت پيامبر اكرم(ص) و خانواده او گرديد. جرياني كه گروهي همداستان به هدف ضربه زدن به جايگاه والاي رسول خدا(ص) و خدشه دار ساختن شخصيت آن حضرت(ص) در گسترش آن تلاش كردند و جمعي از ساده دلان و كساني كه توجه به عمق جريان نداشتند، گرفتار اين دام گشتند و در گسترش و قوت گرفتن بيشتر اين شايعه شركت جستند. و ديديم كه آيات گذشته چگونه به افشاي اين جريان و نكوهش بانيان و تابعان آن پرداخت. دو آيه قبل كه در قسمت پيش گذشت، متضمن اين معنا بود كه آن دسته از كساني كه به زنان پاكدامن مسلمان نسبت ناروا مي دهند در دنيا و آخرت نفرين شده اند و مورد لعنت مي باشند و عذاب بزرگي در انتظار آنان است. عذاب در روزي كه زبان و دست و پاي آنان عليه آنان نسبت به رفتاري كه داشته اند گواهي خواهند داد. اينك، نخست در تكميل بيان وضعيت اينان در آخرت، اشاره به جزاي بي كم و كاست آنان مي كند، و آنگاه آخرين آيه اين مجموعه، به تفكيك ميان پاكان و ناپاكان و تناسب ميان هر گروه با دسته خود مي پردازد كه شرح آن خواهد آمد.
نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت

در انديشه شيعي، امامت از جايگاه بس والايي برخوردار است. امام به عنوان انسان كامل، در مقام خلافت اللهي قرار مي گيرد.
قرآن براي خليفه خداوند در زمين به عنوان جانشيني كه محل استقرارش زمين است، كار ويژه و نقش خاصي را بيان كرده است. از آن جايي كه همه موجودات هستي به انسان (آدم عليه السلام) به عنوان موجود كامل و برتر كه حامل همه اسماي الهي است، سجده كرده و او را به عنوان معلم (بقره آيه 34تا 30) برگزيده اند تا در نقش ربوبيت طولي، آنان را به كمال لايق ايشان برساند، خليفه خداوند، مي بايست همگان را تعليم و آموزش و پرورش دهد تا هر موجودي به كمال دست يابد. اين مسأله حتي نسبت به ابليس نيز صادق است. ابليس هرچند كه از پذيرش استادي و ربوبيت و خلافت انساني سرباز زد، ولي به طور تكويني نمي تواند خارج از دايره قدرت خليفه و انسان كامل قرار گيرد. او نيز در راستاي رسيدن به هر كمالي كه لايق اوست مي بايست از ربوبيت طولي انسان كامل بهره گيرد. سرباز زدن ابليس و تكبر و خودبزرگ بيني او (بقره آيه34) به بهانه اين كه خلقت او از ماده برتري به نام آتش است، (اعراف آيه 12و نيز سوره ص آيه76 سوره حجر آيه33) به اين معنا نيست كه ابليس از انسان كامل برتر است و در كمالات بر او مقدم مي باشد.
آن چه بر پايه آموزه هاي قرآني و روايي معتبر، مسلم است اينكه همه موجودات جهان به انسان كاملي نيازمند هستند كه به عنوان جانشين مي بايست به صورت جعل تكويني و تعليم و پرورش ربوبي طولي، آنان را به كمال برساند. اين، كار ويژه و نقش انسان كامل در هستي است. البته قرآن تأكيد دارد كه اين نقش را انسان كامل در زمين به عنوان محل استقرار و پايگاه به انجام مي رساند و زمين قرارگاه و پايگاهي است كه اين توان را به خليفه مي بخشد تا همگان از وي برخوردار گردند.(بقره آيه30)
در محضر خورشيد درسهايي از تفسير سوره نور(2)

اين چهارمين و آخرين بخش از مجموعه آياتي است كه به جوانب مختلف يك توطئه تاريخي، اجتماعي، كه دسته اي از مسلمانان در دام آن افتادند مي پردازد. توطئه اي كه از جانب برخي منافقان شكل گرفت و به سرعت با ساده لوحي و سهل انگاري جمع ديگري از مسلمانان گسترش يافت و تبديل به يك معضل در زندگي خانوادگي پيامبر اكرم(ص) و قهرا جايگاه اجتماعي آن بزرگوار شد. جريان «اِفك» و تهمت زدن به همسر پيامبر(ص) توسط برخي منافقان، نشان داد كه هنوز بعضي از مسلمانان در برخورد با مسايل و رخدادهاي اجتماعي، بويژه مسايل پراهميتي كه به رهبري جامعه اسلامي برمي گردد و داوري در باره آن، از حساسيت ويژه اي برخوردار است، رشد و بلوغ لازم را ندارند و به سادگي در دام دشمنان گرفتار مي آيند. افشاگري قرآن در اين خصوص و توجه دادن مسلمانان به اهميت موضوع و عظمت اين گناه و لزوم هشياري در مقابل جريانهاي مشابه و آنگاه تأكيد بر ضرورت جلوگيري از گسترش و آشكارسازي و عمومي كردن مفاسد و گناهان و پخش شايعات و حتي بازگو كردن منكرات، بخشي از نكاتي بود كه در سه قسمت گذشته اين مجموعه آيات، به آن پرداختيم. در اين قسمت به دو آيه باقي مانده مي پردازيم. بر اين اساس كه اين دو آيه نيز جزء آيات مربوط به جريان «افك» است و با آنها نازل گشته است، چنان كه مفسّرين اشاره كرده اند و شأن نزول آن نيز مؤيد آن است. و پر واضح است آيات و سوره هاي قرآن، هر چند به مناسبتهاي خاص نازل شده است و بسياري از آنها در پي مسايل اجتماعي موجود در زماني خاص، آمده است، ولي مفاد و محتواي آنها اختصاص به آن مورد خاص ندارد..
پژوهشى پيرامون تفسير امام عسكرى علیه السلام

نوشتار حاضر، قسمتى از بحثهاى رجالى استاد «نجمالدّين طبسى» در بحث خارج فقه مىباشد كه توسط نگارنده، تقرير و تنظيم گرديده است.
در محضر خورشيد درسهايي از تفسير سوره نور (1)

پنج آيه گذشته كه در دو قسمت پيشين به آن پرداختيم، بخشي از آياتي بود كه به يك جريان تاريخي، اجتماعي در خصوص توطئهاي كه منافقان براي مخدوش ساختن چهره مبارك پبامبر اكرم(ص) چيدند ميپردازد. جريان «افك» و تهمت زدن به يكي از همسران پيامبر(ص)، هر چند با دسيسه چند تن از منافقان شكل گرفت، اما آنچه آن را به شكل يك موضوع پيچيده درآورد سادهپنداري و سهلانگاري جمعي از مسلمانان در برخورد با اين جريان بود كه زمينه گسترش اين شايعه را فراهم كرد. برخي اين دسيسه را در باره عايشه، و برخي ديگر مربوط به ماريه قبطيه دانستهاند كه شرح آن گذشت. به هر حال اين گناه بزرگي بود كه برخي از مسلمانان مرتكب شدند و در مقابل اين توطئه، هشياري و رشد لازم را از خود نشان ندادند. توجه دادن مسلمانان به عظمت اين گناه و لزوم هشياري در مقابل جريانهاي مشابه، بخشي از يادآوريهاي قرآن در اين خصوص بود كه شرح آن را آورديم. آنچه اينك در سومين بخش از اين آيات ميخوانيد توبيخ مجددي است خطاب به آناني كه در دام توطئه افتادند و تأكيدي است بر دوري جستن از تكرار آن، و هشداري است به آنان كه خواهان گسترش فساد و فحشاء در جامعه اسلامي ميباشند.
امّ حبيبه: همسر پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم (امّ المؤمنين)

امِّ حبيبه، رَمْلَه (هند)[47] دختر ابوسفيان و از همسران پيامبر(صلى الله عليه وآله) است.[48] به نقلى وى 17 سال پيش از بعثت زاده شد[49]و در سالهاى نخست بعثت همراه شوهرش، عبيدالله بن جَحْش اسدى به اسلام گرويد. در سال پنجم بعثت، در هجرت دوم مسلمانان به حبشه شركت كرد.[50] همسرش در آنجا مرتد شد و به آيين مسيح درگذشت[51]؛ اما امّ حبيبه كه از او جدا شده بود همچنان بر اسلام خود ماند.[52]
نجاشى با دريافت نامه اى از پيامبر در سال ششم[53] يا هفتم هجرى،[54] امّ حبيبه را كه تحت سرپرستى او بود براى رسول خدا خواستگارى كرد و با مهريه فراوانى او را به عقد آن حضرت در آورد و براى او كابين بست.[55] در اينكه چه كسى عهده دار وكالت و اجراى عقد بود گزارشها متفاوت است. بنابه نوشته برخى از آنجا كه پدرش ابوسفيان* كافر بود نجاشىِ* مسلمان امّ حبيبه را به ازدواج پيامبر(صلى الله عليه وآله)درآورد[56]؛ اما قول مشهور حاكى از آن است كه يكى از نزديكان امّ حبيبه به نام خالد بن سعيد[57] يا عثمان بن عَفّان[58] عهده دار اين امر بوده است.
امّ حبيبه از ميان همسران پيامبر(صلى الله عليه وآله)، از لحاظ نسب از همه به آن حضرت نزديك تر و مهرش نيز بيشتر بوده است.[59] ايمان او به پيامبر تا بدانجا بود كه در سال هشتم هجرت وقتى پدرش ابوسفيان براى تجديد و تحكيم پيمان حديبيه به مدينه آمد بر او وارد شد و خواست بنشيند. وى پدر را فردى مشرك و ناپاك خواند و اجازه نداد بر روى فرش رسول خدا بنشيند.[60]
از زندگى امّ حبيبه پس از پيامبر(صلى الله عليه وآله) آگاهى چندانى وجود ندارد. بنا به گزارشى وى به هنگام محاصره عثمان در سال 35 هجرى در حالى كه بر مركب سوار بود به قصد ملاقات با او پيش آمد و چون از ملاقات وى جلوگيرى شد گفت: وصاياى بنى اميه به عثمان سپرده شده و او قصد دارد عثمان را به ياد آنها بيندازد؛ اما محاصره كنندگان گفته هاى وى را نپذيرفتند.[61] روايتى ديگر حاكى از آن است كه او به عثمان آب رسانيده و حتى بعضى قصد داشته اند عثمان را در هودج او از محاصره برهانند.[62] از نظر برخى وى پس از كشته شدن عثمان پيراهن آغشته به خون وى را همراه نعمان بن بشير نزد برادرش معاويه، به دمشق فرستاد.[63]
امّ حبيبه از راويان حديث پيامبر(صلى الله عليه وآله) بود و افرادى چون برادرش معاويه، عُرْوَة بن زبير، دخترش حبيبه و ديگران از او روايت كرده اند.[64] سرانجام وى در سال 42[65] ،44[66] يا 59[67] هجرى در مدينه در گذشت، هر چند برخى از سفر او به دمشق ياد كرده و محل دفن او را نيز همانجا دانسته اند[68] چنان كه در گورستان باب الصغير قبرى به وى منسوب است.[69]
بر ساحل قرآن

در سيماى تابناك امام حسن عليهالسلام مىتوان نظارهگر ابعاد مختلف از جمله شخصيّت علمى و قرآنى حضرت بود؛ هرچند لحظات زندگى امام حسن عليهالسلام آميخته و متبرك با قرآن كريم بود و امام به مقتضاى امامت (پاسدارى از انديشهها و مرزهاى قرآنى) آگاهترين، مأنوسترين و عاملترين فرد به كتاب الهى بود، اما به دليل رويكرد محققان به موضوعاتى خاص (به ويژه صلح با معاويه) چنين فرازهاى درخشانى از سيماى حضرت كمتر مورد عنايت قرار گرفته است. بدينجهت شايسته است گوشههايى از زندگى قرآنى امام حسن مجتبى عليهالسلام را به تماشا بنشينيم.1
بازتاب انوار وحى درگفتار پيشواى هشتم

رسول خدا صلىاللهعليهوآله در ضمن سفارشات خويش براى امت اسلام از دو امانت گرانسنگ و ارزشمند ياد كرده و فرمود: «اِنّى تارِكٌ فيكُمُ الثَّقَلَيْن كِتابَ اللّهِ وَعِتْرَتى وَلَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْض؛(1) من در ميان شما دو امانت گرانسنگ مىگذارم، كتاب خدا و عترت من و آن دو هيچگاه از هم جدا نخواهند شد تا اينكه در حوض كوثر بر من وارد شوند».
طبق اين گفتار مهم رسول اللّه صلىاللهعليهوآله ، قرآن و عترت تا روز قيامت با هم بوده و تفكيك ناپذيرند. هر كس بخواهد به دامن قرآن پناه بَرَد، بدون در نظر گرفتن راهنمائيها و هدايتهاى اهل بيت عليهمالسلام راه به جايى نخواهد بُرد، چرا كه آنان چراغهاى هدايت به سوى انوار معنوى قرآن هستند و لطائف و ظرائف و نكتههاى ناب قرآن، در نزد آن بزرگان است. در زيارت جامعه مىخوانيم: «السَّلامُ عَلى مَحالِّ مَعْرِفَةِ اللّهِ وَمَساكِنِ بَرَكَةِ اللّهِ وَمَعادِنِ حِكْمَةِ اللّهِ وَحَفَظَةِ سِرِّ اللّهِ وحَمَلَةِ كِتابِ اللّهِ؛ سلام بر آنانكه [دلهايشان] محل معرفت خداست و مسكن بركات حق و معدن حكمت پروردگار، آنانكه پاسداران رازهاى الهى و حاملان كتاب خدا هستند». ابونواس شاعر در قصيدهاى كه براى امام رضا عليهالسلام قرائت كرد به اين حقيقت اشاره دارد:
مُطَهَّرُونَ نَقيّاتٌ ثيابُهُمُ ××× تَجْرى الصَّلوةُ عَلَيْهمْ اَيْنَما ذُكِرُوا
«آل پيامبر صلىاللهعليهوآله دامنشان از هر گناه و آلودگى پاك و مطهر است و هرگاه نامى از آنان به ميان آيد، درود و سلام بر آنان فرستاده مىشود.»
فَاَنْتُمُ الْمَلاَءُ الاَْعْلى وَعِنْدَكُمُ ××× عِلْمُ الْكِتابِ وَماجاءَتْ بِهِ السُّوَرُ(2)
«شمائيد آن ملأ اعلى و نزد شماست علم كتاب و آنچه از سورهها آمده است.»
بر اين اساس فهميدن كلام خدا و راز و رمز آيههاى قرآن، بدون رهنمودهاى ائمه اطهار عليهمالسلام كارى دشوار، بلكه ناممكن است. در اين راستا به سراغ رهنمودهاى حضرت رضا عليهالسلام در زمينه آيات وحيانى كلام خدا رفته، بازتاب انوار درخشان وحى را در سيره و سخن آن حضرت به نظاره مىنشينيم.