عبودیت و خودسازی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)

عبادت : یعنی پرستش ، بندگی ، این کلمه به دو صورت استعمال می شود ، عام و خاص.
عبادت خاص : از جمله عباداتی است که، شرط صحتشان قصد قربت به سوی خداست مثل : نماز و روزه .
عبادت عام : عباداتی را که مهم قصد قربت به سوی خداست حال چه شرط صحتشان باشد و یا نه، شامل عبادت خاص هم می شود . مثل : نماز ، روزه ، خوردن و آشامیدن و …
در این تحقیق آنچه از عبادت مورد نظر است، عبادت به صورت عام است .
انسان ها بایستی همه ی کارهایشان را فقط برای رضای خدا انجام دهند تا با اخلاص و به درجه ی مخلصین برسند . آن درجه ای که دیگر شیطان، در آن ها رسوخ نکرده ، و تنها خدا را در مد نظر می گیرند و در واقع اینان از طرف خدای متعال به این درجه رسیده است . و رسیدن به این درجه نیز همت والایی می خواهد.
این تحقیق در نظر دارد ، به زندگی کامل ترین شخص و بزرگوارترین عزیزی اشاره کند ، که همه کارها را بدون کم و کاستی ای انجام می داد ولی نیت پاکش را لحظه ای از دست نمی داد. و این کمال انسان است « ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون » ما جن و انسان را خلق نکردیم مگر به واسطه ی عبادت ( معرفت ) .
« و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما » بندگان خاص خداوند رحمن آن ها هستند که ، با آرامش و بی تکبر بر زمین راه ، می روند و هنگامی که جاهلان آن ها را مخاطب سازند به آن ها سلام می گویند.

از عرفان عرفات تا عرفان حماسى

انسان كامل، مظهر اسماء و صفات حق تعالى است و در عين حال كه داراى روح انعطاف پذير و لطيف است، روح حماسه، دفاع و مقاومت در برابر طغيان طغيانگران در او موج مى زند. در يك ظرف و در يك عصر و در يك حال، هم چهره حماسه دارد و هم روح عرفان. از اين روست كه اين دو روح هماهنگ در واقعه عاشورا كاملا متجلّى گرديده اند. آميختن حماسه به عرفان ضرورتى است كه بدون آن، ماهيّت قيام عاشورا و چهره پرفروغ حضرت سيدالشهدا(عليه السلام)دچار تحريف مى گردد.
اساساً حماسه آن حضرت را بايد در عرفان او جست‌وجو نمود. واقعه كربلا گرچه صورت آن حماسى است، اما روح آن عرفانى است كه رهبر آن قيام خونين، پلى استوار ميان آن دو بنا نهاده است. و اين، تنها شأن و مقام آن خلق برترى است كه براساس حكم جبلّى، منوّر به نور حق گشته و پرتوهاى الهى بر او تابان گرديده و باب هايى از عالم غيب به رويش گشوده گرديده و مفاتيح حقيقت در دست اوست. و اين گونه است شأن انسان والا، يعنى مقام انسان كامل كمّل كه به درجه شامخ ولايت تكوينى مى رسد و خليفة اللّه مى گردد. و چه زيباست اين همه درخشش عرشى در سايبانى فرشى!

برجسته ترین شیوه های تبلیغی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

بررسى، استخراج و تحلیل شیوه ها و راهکارهاى تبلیغى اسوه هاى قرآن بویژه پیامبر گرامى اسلام(ص)به حقیقت مى تواند دائرة المعارف بزرگى پیرامون دعوت و تبلیغ فراهم آورد.هر چند تاکنون در این باره تلاش درخور و پژوهش بایسته صورت نگرفته است.در مقاله حاضر، با استفاده از قرآن، تفاسیر، روایات معتبر و سیره، بر آن شدیم تا ضمن بررسى مهمترین و پرکاربردترین شیوه هاى تبلیغى پیامبر خاتم(ص)در سه محور شیوه هاى گفتارى، عملى و مرکّب(گفتارى عملى)، بر اهمیت شیوه هاى غیر مستقیم در تبلیغ پافشارى کنیم.
دعوت به مشترکات و تردیدافکنى در مخالفان، نمونه هاى شیوه هاى گفتارى، سازش ناپذیرى در اصول، برائت از شرک و مبارزه با عوامفریبى، از نمونه هاى بارز شیوه هاى مرکب، و مرحله بندى تبلیغ، مدارا و آسانگیرى، هجرت، اعزام مبلغ به شهرها و قبایل، برپا کردن پایگاههاى تبلیغى و ساده زیستى، مصادیق برجسته شیوه هاى عملى مطرح شده در این نوشتار هستند.

على علیه السلام، مدار معرفت ناب قرآنى

از آن روز كه طنين وحى جان پيامبر(ص) را تسخير كرد, هماره تن بى سايه او را مونسى همسايه بود, و روح شيفته و آسمانى او را همدمى آرامش مى داد و يارى مى نمود.
تاريخ با همه تنگ نظرى ها در ثبت حقايق و با همه تاراجى كه بر واقعيتهاى ثبت شده روا داشته, خوشبختانه نتوانسته است از نام و نشان آن همره همراز چشم بپوشد و يا آن را در غبار و خاشاك خبرهاى جعلى محو و بى رنگ سازد.
نام على(ع) در كنار نام پيامبر و قرآن, در همه جاى تاريخ اسلام و در جاى جاى منابع متقن و موثق اسلامى حضور دارد. على(ع) نخستين كسى است كه به پيامبر ايمان آورد. او فرزند پيامبر نبود, ولى او بيش از هر فرزند ديگر پيامبر, با وى زيسته بود, از گرماى بدنش باليده, در سايه محبتش, درس رحمت آموخته و از عطر اخلاق و معرفت او بو گرفته بود.
از آن روز كه على(ع) از خانه ابوطالب به خانه پيامبر(ص) نقل مكان كرده بود, تاريخ جدايى ميان آن دو را به ياد ندارد. جز موارد انگشت شمارى را كه على(ع) در (ليلة المبيت) بر بستر پيامبر خفته تا او هجرت آغاز كند و يا جانشين پيامبر در مدينه مانده است تا در غياب آن گرامى از كيان جامعه اسلامى حفاظت نمايد.
جز اين موارد, همه جا بايد على را در كنار پيامبر جست, چنان كه پيامبر را در كنار قرآن و همراه با نزول آيات الهى.
همراهى و همدمى على با پيامبر(ص) انسى جسمانى و عاطفى نبود, بلكه ريشه در سنخيّت معنوى و ادراكى آن دو داشت. چنان كه امير بيان و انديشه خود مى فرمود:
(و لقد كنت اتّبعه اتّباع الفصيل اثر امّه, يرفع لى فى كلّ يوم من أخلاقه علماً… أرى نور الوحى و الرسالة و أشمّ ريح النبوة).1
من چونان فرزندى كه در پى مادر باشد, همراه پيامبر بودم, در هر روز ازخصال ارزنده خود برايم فصلى مى گوشد و از من مى خواست كه به او اقتدا كنم… من نور وحى و رسالت را مى ديدم و عطر نبوت را استشمام مى كردم.
على(ع) در اين همراهى و همدمى به مرتبت همرازى رسيده بود, تا بدانجا كه پيامبر به او فرمود:
(انّك تسمع ما اسمع و ترى ما ارى, الاّ انّك لست بنبيّ, و لكنّك لوزير و انّك لعلى خير).2
تو مى شنوى آنچه را من مى شنوم و مى بينى آنچه را من مى بينم, جز اين كه تو پيامبر نيستى, اما وزير هستى و در مسير خير قرارگرفته اى.

پرتوی از فضایل حضرت زهرا علیها السلام در تفسیر روض الجنان و کشف الاسرار

فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر پیامبر اکرم، سیمای پرفروغ ایمان، نمونه روشن تقوا، و اسوه تمام‏عیار زن مسلمان است. در فضیلت آن بانوی بزرگوار نویسندگان مذاهب اسلامی روایتها آورده‏اند که هر یک بیانگر گوشه‏ای از عظمت روحی آن نور مبین و گوهر ثمین است. مسلمانان نیک‏نهاد عموما و شیعیان شیفته‏جان خصوصا عشق محمّد و آل محمّد را پیوسته در سویدای دل نهفته داشته‏اند. در طول قرون با دل و جان به خاندان رسالت عشق ورزیده و جلوه‏های این مهرورزی را با خامه اخلاص رقم زده‏اند.
از جمله عالم نامور شیعه حسین بن علی بن محمّد بن احمد الخزاعی در تفسیر رَوض‏الجنان و رَوح الجَنان فی تفسیر القرآن علاوه بر مطالب متنوّع لغوی، فقهی، کلامی، ادبی در فضیلت خاتون دو جهان حضرت صدّیقه کبری روایتها آورده است، همچنین ذکر و نقل روایت از امامان «امام علی، امام حسن، امام حسین، علی‏بن الحسین، ابوجعفر محمدبن علی، جعفربن محمّد الصادق، علی‏بن موسی الرضا علیهم‏السلام »1 در تفسیر گرانقدر کشف الاسرار و عدّة الأبرار بیانگر علاقه و گرایش ابوالفضل رشیدالدین میبدی به آن انوار پاک است. در این جا برای نشان دادن هم‏آوایی مفسّران شیعی و سنّی در ذکر مناقب و فضایل حضرت فاطمه، به عنوان نمونه شواهدی از دو تفسیر فوق ارائه می‏گردد.

عرفان و عبادت در سيره پيامبراعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) (1)

عرفان و عبادت از مهم ترين محورهاى بحث در سيره نبوى(صلى الله عليه وآله) است. عبادت، فرع و مترتب بر معرفت است، و از همين روى، پيامبراعظم(صلى الله عليه وآله)تحت تربيت الهى مسير كسب معرفت را چنان طى كرد كه آماده پذيرش رسالت عظيم الهى شد. درجات بالاى معرفتى آن حضرت، حالتى قرين با ذكر و احساس حضور دايم در پيشگاه حق به او بخشيده بود. اين حالت به صورت خشوع و خداترسى و خوف حقيقى از سخط الهى در عبادات آن حضرت متجلى مى شد. جلوه هاى عبادت در سيره پيامبراعظم(صلى الله عليه وآله) در نماز و ذكر، تهجد و نوافل، روزه، اعتكاف و حج رخ نموده است. نماز ايشان، كه آن را نور چشم خود مى خواند، همراه بود با اوج توجه و حضور دل. حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) بر تهجد و نوافل نيز اهتمام خاصى داشتند. همچنين عبادات سنگين و طولانى همراه با فراهم سازى لوازم و مقدمات آن از قبل، و نيز آداب خاصى چون تقسيم نماز بر ساعات شب، بيدارى پس از ثلث يا نصف شب و قرائت قرآن و مناجات در گزارش هاى مربوط به سيره عبادى آن حضرت به چشم مى خورد.

مباهله ، آخرين راهكار در حوزه روشنگری

اشاره: چرا مباهله و نفرين به جاي مناظره و گفت و گو راه نهايي انتخاب شد ؟ پرسشي كه ذهن بسياري را به خود مشغول مي دارد اين است كه اگر پيامبران براي هدايت و راهنمايي آمده اند و اگر آنان از روي لطف الهي بر انگيخته شده اند و اگر آنان مظهر و تجلي كامل رحمت و مهر و دلسوزي براي بشريت هستند، چرا اقدام به نفرين و يا درخواست نابودي اقوام و امت ها و حتي بشريت مي كنند و خشك و تر و پير و جوان را مي سوزاند و نيست و نابود مي كنند؟ چنان كه بنا به گزارش قرآن، در واقعه طوفان نوح اتفاق افتاد و جز گروهي اندك كه در كشتي بودند رهايي نيافتند. مگر پيامبران به عنوان راهنمايان و روشنگران و آموزگاران سعادت و خوشبختي بشر بر انگيخته نشده اند؟ اگر چنين است پس چرا با اين همه ابزارها و راه و روش هاي روشنگري ، رفتاري غير اخلاقي و خشونت بار در پيش گرفتند و اقدام به لعن و نفرين و نابودي انسان گرفته اند؟

پاسخ به اين پرسش ها و پرسش هاي ديگري از اين دست ما را واداشته است تا از زاويه ديگري مساله مباهله را هم به عنوان يك رخداد تاريخي و هم به عنوان يك حكم عمومي و دستور و معجزه جاودان مورد بررسي و تحليل قرار دهيم. در نوشتار مباحثي را كه ديگران در مساله اثبات حقانيت اهل بيت(ع) و جايگاه و منزلت و مانند آن را مطرح كرده اند ، پرداخته نمي شود و به همان مقدار بسنده مي شود. براي خوانندگان اين امكان فراهم است تا با مراجعه به نزديك ترين منابع كتابخانه اي شمه اي از موضوع و مباحث پيراموني آن به دست آورند. از آن جايي كه اين آيه و مباحث آن با مباحث كلامي و درگيري هاي فرقه اي پيوند استواري خورده است ، كتب زيادي به طور مستقل يا رساله هاي كوچك و بزرگ تدوين و چاپ شده است. بنابراين لزومي ديده نمي شود تا همان مباحث درباره باز نويسي و گزارش شود. از اين جهت ما را از ناديده گرفتن آن بخش معذور داريد.

نگاهى به قرآن منسوب به امام حسن عسكرى علیه السلام

موزه آستانه مقدّسه قم كه به بركت وجود مرقد نورانى و شريف حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام در سال 1314 ش. فعاليت خود را آغاز نمود، يكى از قديمى‏ترين موزه‏هاى كشور محسوب مى‏ گردد كه آثار و نفايس تاريخى و هنرى فراوانى در آن نگهدارى مى‏ شود. تنوّع موضوعى آثار تاريخى، از ويژگى‏ هاى اين موزه به شمار مى‏رود كه از آن جمله است:
1 – گنجينه قرآن‏هاى نفيس خطّى.
2 – مسكوكات ادوار اسلامى و پيش از اسلام.
3 – آثار كاشيكارى.
4 – ظروف سفالينه.
5 – تابلوهاى نقّاشى.
6 – آثار خاتم‏كارى و منبّت‏كارى.
7 – آثار حجّارى.
8 – پارچه‏ هاى ابريشمى دستبافت.
9 – قالى و قاليچه ‏هاى ابريشمى دستبافت.
اينك به جهت اهميت موضوع، ابتدا براى آشنايى با بخش قرآن‏هاى نفيس خطّى موزه، توضيحاتى ارائه و سپس به تناسب موضوع، قرآن منسوب به امام حسن عسكرى عليه‏السلام معرّفى مى ‏گردد.

درباره حضرت حجه بن الحسن المهدى عج الله تعالی فرجه الشریف (1)

نام مبارك ايشان: «م;ح;م;د» و نام مادرشان – به اختلاف روايات- «نرجس; ريحانه; سوسن; صيقل; حكيمه; مريم‏» مى‏باشد.
تاريخ زادروز آن حضرت – نيز به اختلاف – شب جمعه نيمه شعبان‏سال 255 ه ، يا 8 شعبان سال‏256 ه . و يا23 رمضان سال 258 هبه نگارش آمده است.
ليكن مشهور آن است كه تولد با سعادت آن حضرت در شب جمعه نيمه‏شعبان سال 255ه واقع شده است. اين تاريخ نود هزار و دويست وسى و يك روز(90231) از مبدا هجرت گذشته را نشان مى‏دهد وبرابر است‏با روز پنجشنبه دهم مرداد سال 248(10/5/248) شمسى‏كه به اتفاق در شهر سامره واقع گرديده است.
كنيه آن حضرت، ابوالقاسم و القاب ايشان: «مهدى، حجه‏الله;بقيه‏الله; صاحب‏الزمان; خلف صالح; منتظر; قائم; خاتم و…»
است (1) .
سيد بن طاوس از ابوجعفر قمى نقل كرده است: در شهر قم‏اخترشناسى بود از قوم يهود كه در اخترشناسى و حساب نجوم‏برجستگى و مهارت ويژه داشت، روزى «احمد بن اسحاق‏» او راحاضر كرد و گفت: در فلان وقت نوزادى به دنيا آمده است، طالع اورا بگير و ميلادش را محاسبه كن، اخترشناس ياد شده طالع مولودرا گرفت و درباره محاسبات نجومى [كه از آنها احكام نجوم رااستخراج و استنباط مى‏كنند] و نظر به عمل آورد، آنگاه رو به‏احمد بن اسحاق كرد و گفت: نمى‏بينم اين فرزند از آن تو باشد،جز اين نيست كه اين مولود يا پيامبر است‏يا وصى پيامبر، نجوم‏دلالت دارد اين نوزاد مالك شرق و غرب گيتى مى‏شود، مالك خشكى ودريا كوه، صحرا و بيابان، حتى روى زمين هيچ‏كس باقى نمى‏ماند جزاين كه به دين او مى‏گرود و به ولايت او معتقد مى‏گردد (2) .
اعتقاد به موعود نجات‏بخش

امام رضا علیه السلام و رسالت تبیین قرآن

قرآن در اندیشه، گفتار و کردار اهل بیت علیهم‏السلام تجسم و عینیت تمام یافته است و سیره کریمانه و سخن حکیمانه آنان، مستقیم یا غیر مستقیم، تبیینگر کتاب الهی در ابعاد گوناگون آن است. در این مقاله به بیاناتی که امام علی بن موسی الرضا علیه‏السلام به طور مستقیم در باب قرآن کریم فرموده‏اند، پرداخته شده است. با توجّه به سخنان آن حضرت درباره قرآن و تفسیر آن، سرفصلهای ذیل تبیین شده است: بیان فضیلت و جایگاه قرآن، معرفی گوشه‏هایی از علوم قرآن، تنزیه خداوند و تبیین متشابهات اعتقادی قرآن، تنزیه پیامبران و تبیین متشابهات قصص انبیا، شرح و توضیح آیه‏ها و پاسخگویی به ابهامات، تعیین مصداق و تطبیق آیه، استناد به قرآن و شاهد آوردن از آن، تفسیر قرآن به قرآن و تبیین احکام در پرتو قرآن.

سیره قرآنی امام صادق علیه السلام

امام صادق(عليه السلام) علاوه بر سيره عملى خود که به تلاوت قرآن مجيد در شبانه‌روز اهميت مي‌داد، به ديگران نيز سفارش مي‌کرد که از اين کتاب آسمانى غفلت نورزند. امام با بيان عظمت قرآن، ديگران را در شب و روز و پيش از خواب و همچنين در فرصت‌هاى پيش‌آمده، به تلاوت کتاب خدا دعوت مي‌کرد. موارد زير نشانگر اين تشويق‌هاست.

قرآن، از چشم‏انداز صحیفه سجّادیّه

مسلّم است که ائمّه معصومین علیهم‏السلام به عنوان راسخون در علم، رسالت تبیین و تفسیر آیات قرآن کریم را به عهده داشتند، به طورى که در مراحل مختلف زندگى پربارشان همواره سعى در تبیین آیات الهى به شیوهاى مختلف مى‏نمودند. امام سجّاد علیه‏السلام یکى از آن بزرگوارانى است که به تفسیر کلام وحى و ارائه آموزه‏هاى قرآنى در قالب دعا و نیایش پرداختند؛ به طورى که اگر در قالب دعا از خداوند چیزى را طلب مى‏کردند، همانى است که خداوند متعال در قرآن کریم وعده آن را به نیکان داده است، و اگر اجتناب و پرهیز از امرى را مى‏طلبیدند، همانى است که آن قادر متعال در کلامش آن‏را نهى فرموده است. این نوشتار در پى بررسى جلوه‏هاى آشکار و نهان آیات الهى در نخستین دعاى امام سجّاد علیه‏السلام است که در صحیفه سجّادیّه با عنوان «فى‏التمحیدلِلّهِ عزَّوجَلَّ» آمده است.