سیمای امام کاظم علیه السلام در منابع صوفیه

جریان تصوف، در ابتدا با زهدگرایی، توجه به آخرت و جدایی از زندگی دنیایی شکل گرفت و به‌مرور و در اواخر قرن سوم هجری، افکار و عقاید خویش را به‌صورت مدون عرضه نمود و به‌عنوان جریانی اجتماعی وارد عرصه شد. این جریان در دوران حیات اجتماعی خود، در دوره‌هایی به مذهب تشیع نزدیک گردید و نماد این نزدیکی، مطرح‌شدن ائمه به‌عنوان اولیا و اقطاب صوفیان بود. این حرکت با استقبال دانشمندان شیعی مواجه شد؛ زیرا زمینه جذب آنان به مذهب تشیع از این دریچه فراهم می‌گشت و می‌توانست مبنا و محور مهمی برای وحدت به شمار آید. در این عرصه، متصوفه به امامان شیعه و ازجمله امام کاظم (ع)، به‌عنوان نماد زهدگرایی توجه کردند و سخنان آنان در کتب صوفیه بازتاب یافت. در این پژوهش، به این سؤال كه امام كاظم (ع) در چه زمانی وارد منابع صوفیه شد و تا پایان قرن نهم این حضور چه تطور و تغییراتی یافت؟ بررسی این حضور و تغییرات آن، در 62 منبع متصوفه در دوره زمانی یادشده پی گیری شد و یاد از آن حضرت در این منابع، سه دوره را پشت سر نهاد: دوره اول، نامی از امام در منابع نبود؛ دوره دوم از نیمه قرن هفتم به بعد از امام در برخی منابع در حد ذکر نام یاد می‌شود و دوره سوم که از قرن هشتم آغاز می‌گردد که حضور و حیات امام در این دوره به‌صورت روشن و با عنوان‌های مستقل مشاهده می‌شود. تحولات در حوزه نوشتار، همه از تحولات اجتماعی و مذهبی جامعه متأثر بود که بر دیگر عرصه‌ها اثر می‌گذاشت. در پایان این نوشتار، برای نشان دادن جریان‌ها و دیدگاه‌های صوفیان درباره امام کاظم (ع) به مقایسه تطبیقی دو کتاب صوفیانه قرن نهم، یعنی «شواهد‌النبوه» اثر خواجه محمد پارسا (م 822 ق) سنی غیرمتعصب و دوستدار اهل‌بیت (ع) و از بزرگان طایفه نقشبندیه و کتاب «فصل‌الخطاب» عبدالرحمان جامی (م 898 ق) از سرشناسان نقشبندیه، پرداخته‌ایم که هر دو کتاب زندگانی امام کاظم (ع) را گزارش کرده‌اند.

امام موسی کاظم علیه السلام و اخبار اهل تصوف

از نوع نگاه امام موسی کاظم علیه السلام به تصوف و برخورد های امام هفتم علیه السلام با ایشان و اهل تصوف با امام علیه السلام اخباری در تاریخ به دست آمده است که در این مقاله سعی بر آن شده تا اطلاعاتی در اختیار بگذارد.

بررسی سیره امام هفتم علیه السلام در منابع رجالی اهل سنت

نوشته حاضر تحقیقی در مورد زندگی امام کاظم علیه السلام در منابع معتبر اهل سنت‌ است که چهار بخش را شامل می‌شود. بخش اول درباره سلسله نسب آن‌ حضرت است که اهل سنت به‌اتفاق آن را، به علی بن ابی‌طالب رسانده‌اند و تاریخ ولادت آن حضرت را نیز در سال 128 قمری در مدینه می‌دانند. هم‌چنین اسم، لقب و کنیه آن حضرت را موسی، کاظم و ابوالحسن معرفی‌ کرده‌اند و مدت امامت را هم 35 سال نوشته‌اند. بخش دوم، درباره چگونگی سیره امام هفتم (ع) است که عبادات، اخلاق، ادب و احترام ایشان به پیامبر (ص)، برخورد مهرورزانه و کمک به مردم در منابع اهل سنت را شامل می‌شود. بخش سوم، در مورد معجزات امام کاظم علیه السلام است که منابع اهل سنت، بعضی از معجزات آن حضرت را ذکر کرده‌اند و بخش چهارم نیز در مورد مدت خلافت امام است که حدود 36 سال به طول انجامید و نیز درباره‌ خلفای معاصر آن حضرت، ظلم دستم خلفا به امام هفتم و تاریخ شهادت‌ آن بزرگوار بحث و بررسی خواهد شد.

بررسی انتقادی آثار خاورشناسان درباره امام کاظم (ع)

دیرزمانی است که خاورشناسان، مطالعات درباره اسلام را، با انگیزه‌های مختلفی انجام می‌دهند، اما پژوهش دانشگاهی و روشمند غربیان درباره شیعه، به کمتر از یک قرن می‌ترسد. شیعه‌پژوهی غربیان، در دهه‌های اخیر رشد چشمگیری داشته، اما امامت‌پژوهی آن‌ها چندان رونقی نداشته و به چند مقاله دائره‌المعارفی و برخی کتاب‌ها درباره تاریخ تشیع منحصر است که به مناسبت از ائمه شیعه (ع) بحث نموده‌اند. بررسی و تبیین مقاله «امام کاظم (ع)» در دایرة‌المعارف اسلام لیدن که اتان کلبرگ آن را تألیف کرده و همچنین بخش مربوط به امام کاظم (ع) از کتاب «مذهب شیعه» دونالدسون و کتاب «تشیع» هاینس هالم، محور اصلی مقاله حاضر را شکل می‌دهد. بررسی مطالب این سه شیعه‌پژوه غربی، تصویری نسبتاً جامع از دوران زندگی امام از تولد تا شهادت را نشان می‌دهد. مسأله جانشینی امام و پیدایش اختلاف میان شیعیان و شکل‌گیری فرقه‌های متعدد، مشکلات اجتماعی و سیاسی عصر امام، تقابل امام با خلفا و دستگیری‌های متعدد امام، بررسی اقوال متعدد درباره شهادت امام و پیامدهای آن و بررسی علل پیدایش فرقه واقفیه بعد از شهادت امام، از نکات مثبت پژوهش‌های غربیان درباره امام است. از سوی دیگر نحوه تعامل امام با فرقه‌ها، مواضع امام دربارة قیام‌های علویان در این دوره، مواضع سیاسی- اجتماعی امام به‌ویژه در تعامل با خلفا، چگونگی ارتباط شیعیان با امام به‌ویژه در عرصه علمی- فرهنگی ازجمله نکاتی است که خاورشناسان درباره زندگی امام کاظم (ع) به آن توجه نکرده‌اند.