فکر به آخرت

«فَبَشِّرْ عِبادِ * الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»[1] ما خوب داریم و خوبتر داریم. خوب داریم و بد داریم. هم تشخیص خوب و بد با عقل و فکر است و هم در میان خوبها، تشخیص خوب و خوبتر؛ آدم میتواند به مقصدی حرکت بکند که راههای مختلفی دارد، امّا از یک مسیر ممکن است انسان […]
معاد در قرآن 17

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم» «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحمَّدٍ وَ عَلَی آلِهِ الطَّاهِرِینَ». شفاعت موض بحث ما شفاعت بود، آیات شفاعت را بررسی میکردیم. بخشی از آیات قرآن کریم شفاعت را نفی کرده است که یک تعداد از این آیات را مرور کردیم. در این آیه کریمهی سورهی انعام، آیه 70 […]
معاد در قرآن 16

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» مسئلهی شفاعت شفاعت مکتب تربیتی است، روزنهی امید است، توجّه به بندگان کامل خدا است. تبدیل تهدید به فرصت است. کوتاه کردن راه جبران خسارتها است. تجلّی صفات جمال پروردگار عفوّ و غفور است با این حال شکر حق تعالی نسبت به بندگان صالح خود […]
هر امری برای رضای خدای مهربان

وقتی آب میخورید، روی نیاز نخورید، روی محبّت بخورید. بگویید: او من را دوست داشته است، به من تشنگی داده است، آب داده است. چون او این کار را کرده است، من دارم به خاطر او آب میخورم. آب را برای خدا بخورید. غذا را برای خدا بخورید. خدا گرسنگی را به شما داده است، […]
شکر طلبگی

«مَنْ مِثْلِي» تک تک طلبهها دائماً باید شعار آنها این باشد که «مَنْ مِثْلِي» آقا من را پذیرفته است، او من را به اینجا آورده است، نوکر او هستم. در این همه میلیاردها جمعیت، این مدال را به من داده است، من را کنار خیمهی خود آورده است و نگهبانی خیمهی خود را به ما […]
زمین و زمان، سربازان اهل شکر

وقتی حرکت انسان، حرکت حبّی بود، شکری بود، زمین و زمان جنود خدا است و در اختیار او است. «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[1] زمین و زمان جنود الهی است. آنجا که حضرت یوسف از آن مهلکهای که برای دیگران مهلکه بود و برای او پایگاه عروج و معراج بود، «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسي»[2] […]
اهل شکر، دردی متوجه نمی شوند

از شب قدری که امام زمان (ارواحنا له الفداء) این جلسه را دید و این جلسه را امضا فرمود، تا عواملی که از خورشید گرفته، ماه گرفته این سیری که شب و روز کردند تا این وقت رسید ما کنار هم نشستیم، ببینید چه غلغلهای است، این جلسه چه پشتوانهای دارد، در عالم چه خبر […]
شب، زمان ستاریّت خدای مهربان

وجود نازنین پیامبر خدا دارد بر اینکه «أَبِيتُ عِنْدَ رَبِّي يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِي»[1] من شبها سر سفره هستم، با خدا شب دارم، خدا شبها با ما عشقبازی میکند. میگویند که مجنون لیلی را خیلی دوست میداشت، میگفت: هم نام لیلی من است. شب ستّاریّت خدا است، خدا پرده انداخته است، کسی نبیند شما چطور دارید […]
زبان، بروز مکنونات قلبی انسان

زبان بروز مکنونات قبلی انسان است. زبان بلندگوی انسان است. گویش برای روح آدم است، برای دل انسان است. وقتی قلب انسان سرشار از محبّتهای خدا است، نمیتواند به زبان نگوید. لذا دوام ذکر پیدا میکند و هر ذکری و هر نمازی و هر قدمی که برمیدارد، خود آن به عنوان شکر است. «اعْمَلُوا آلَ […]
انسان موحد و صبر

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ … وَ شُکْرَ الصَّابِرِینَ وَ صَبْرَ الشَّاکِرِینََ»[1] آنچه از دوست میرسد نیکو است. انسان موحّد همهی رخدادها را نعمت تلّقی میکند و همواره خود را در بلا و نعمت مشمول عنایت و هدایت و انعام و احسان خداوند منّان میداند و چه بسا در بلاها آثار و برکاتی است که در امور […]
سقوط تدریجی، نتیجه ی کفران نعمت

«مَنْ عَلِمَ أَنَّ»[1] کسی که بداند «مَنْ عَلِمَ أَنَّ كَلَامَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ كَلَامُهُ إِلَّا فِيمَا يَعْنِيهِ» کسی بداند حرف او جزء عملش است و عمل بیجا، عمل بیهوده نباید از او سر بزند، گفتار او هم کم میشود، مگر آن مقداری که نافع او است. سابقاً اگر میگفتند: لغو نگو، بیهوده حرف نزن، وقت […]
کفر نعمت از کفت بیرون کند!

«ْوَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ».[1] شکر نعمت نعمتت افزون کند ولی کفر نعمت از کفت بیرون کند. نه اینکه نعمت را از تو میگیرد، خود تو را از خود می گیرد. «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ»[2] خدا خود تو را از خود میگیرد، بیچاره میشوی، از خود بیخود میشوی، مثل مستها بیخبر… مستها را […]